ابطال طلسم با سرکه , رسانه توسل ( جهت مشاوره سرکه و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , ابطال طلسم با سرکه : در حالی که ممنوعیت توصیف شده توسط هسون چوانگ قابل درک است. بیرون بردن نسخههای رسمی قانون از کشمیر ممنوع بود، مبادا بدعتگذاران آنها را دستکاری کنند. تاراناتا[۱۹۷] گزارشی گیجانگیز از جلسه ارائه میدهد که صریحاً آن را شورای سوم مینامد، اما اظهارات مهمی درباره آن بیان میکند. او میگوید که به اختلافاتی که نزدیک به یک قرن کلیسای بودایی را پرت میکرد.
توسل : پایان داد و کلیسای بودایی تمام فرقههای هجدهگانه را بهعنوان صاحب آموزهی واقعی میشناخت: این که وینایا را به صورت مکتوب و همچنین بخشهایی از سوترا را نوشت. پیتاکا و ابهیدارما همچنان نانوشته بودند و آنهایی را که قبلاً بهعنوان متون مکتوب وجود داشتند تصحیح کردند: که انواع نوشتههای ماهایانیستی در این زمان پدیدار شدند، اما شراواکاها مخالفتی نداشتند.
ابطال طلسم با سرکه
به سختی می توان گفت که چقدر می توان از این داستان های مبهم و متناقض تاریخ استخراج کرد. به نظر می رسد که آنها به مجلسی اشاره می کنند که (حداقل در تبت) به عنوان سومین شورای کلیسا در نظر گرفته می شود و چهار یا پانصد سال پس از مرگ بودا تحت رهبری کانیشکا برگزار می شود[۱۹۸]. در مورد آنچه در سنت شورا اتفاق افتاد، به نظر می رسد استنباطات زیر را توجیه می کند.
ابطال طلسم با سرکه : اگرچه از آنجایی که سنت قطعاً درهم است، ممکن است در جزئیات نیز نادرست باشد. الف) این شورا فقط توسط کلیسای شمالی به رسمیت شناخته شده است و برای کلیساهای سیلان، برمه و سیام ناشناخته است. به نظر میرسد که کشمیر را سرزمین مقدسی میدانست که خارج از آن دکترین واقعی در معرض خطر قرار داشت. (ب) اما این یک نشست ویژه ماهایانی نبود.
سرکه
سرکه : اما به ما گفته میشود که هر کسی که مایل به یادگیری قانون بود میتوانست به کشمیر بیاید و به هیچ وجه قطع شد. داستانی در ادامه میآید که نشان میدهد. چگونه، علیرغم این ممنوعیت، یک بومی آیودیا موفق به یادگیری قانون در کشمیر [۸۰] و متعاقباً آموزش آن در سرزمین مادری خود شد. گزارش پارامارتا اغراق آمیز به نظر می رسد.
ابطال طلسم با سرکه : بلکه کنفرانس صلح و سازش بود. تاراناتا این را به صراحت می گوید: در روایت هسوان چوانگ، مجمعی از آرهات ها (که در این زمان باید به معنای هینایانیست ها باشد) رئیس جمهوری را انتخاب می کنند که آرهات نبود و طبق گفته پارامارتا، مجمع متشکل از ۵۰۰ آرهات و ۵۰۰ بودیساتوا بود که توسط یک رهبر تشکیل می شد.
از مدرسه سرواستودین و با درخواست از آشوغوشا برای تجدید نظر در کارشان به پایان رسید. ج) نتیجه ادبی شورا [۸۱] انشاء تفاسیر بر سه پیتاکا بود. یکی از اینها، که در سالهای ۹-۴۳۷ به چینی ترجمه شده و هنوز موجود است، گفته می شود که اثری دایره المعارفی است و به سختی تفسیری به معنای دقیق آن است. شاید پارامارتا در گفتن اینکه خود ژینا-پراستانا در شورا تشکیل شده است دچار سردرگمی شد.
ابطال طلسم با سرکه : روایات نشان می دهد که شورا تا حدی تریپیتاکا را غربال و تجدید نظر کرد و شاید هفت کتاب ابهیدرما سرواستیوادین را پذیرفت.[۱۹۹] اما گفته یا تلویحاً نگاشته نشده است که کتابهای مهایانیستی را تألیف یا تأیید کرده است. تاراناتا فقط می گوید که چنین کتاب هایی در این زمان پدیدار شدند و هینایانیست ها هیچ اعتراض فعالی نداشتند.
ولى اگر مطلب فوق اصل روایات باشد، موضع شرح داده شده روشن نیست. این شورا توسط ماهایانیان به رسمیت شناخته شده است، اما به نظر می رسد که منجر به انشای یک رساله سرواستیوادین شده است، و سنت پیوند سرواستیوادیان با شورا به احتمال زیاد اشتباه نیست، زیرا آنها در کتیبه روی تابوت کانیشکا، و گندهارا و کشمیر مقر آنها بود.
ابطال طلسم با سرکه : تصمیمات شوراها غالباً سیاسی است تا منطقی و ممکن است پزشکانی که توسط کنیشکا احضار شده بودند، در حین تدوین رساله های سرواستیوادین، این اصل را پذیرفتند که بیش از یک وسیله وجود دارد باطل کردن طلسم و چشم زخم که می تواند بشر را به رستگاری برساند. شاید مصالحهای بر اساس جغرافیا ترتیب داده شده باشد، از جمله اینکه کشمیر را باید به مکتب سرواستیوادین که مدتها در آنجا شکوفا شده بود واگذار کرد.
اما در جای دیگر نباید مخالفتی با مهایانیها ارائه کرد. تعریف روابط سرواستیوادیان با ماهایانیزم بسیار دشوار است و به سختی مطالب کافی برای شرح مرتبط این فرقه مهم وجود دارد، اما من حقایقی را در مورد آن بیان می کنم که به نظر قطعی می رسد. کهن است، زیرا ابطال طلسم سیاه کاتاواتو به آموزه های آن اشاره می کند.[۲۰۰] در گندهارا، کشمیر و آسیای مرکزی شکوفا شد و تابوت کانیشکا نشان میدهد که او از آن حمایت میکرد.
ابطال طلسم با سرکه : اما به نظر می رسد [۸۲] به سختی در سیلان یا جنوب هند شناخته شده باشد. آثار زیادی به او منسوب است، اما اعتبار آنها مانند اشعار آشوغوشا نیست. برخی از مکاتب او را نویسنده می کنند، اما معمولاً به عنوان یک باطل شدن طلسم چقدر طول میکشه مکاشفه در نظر گرفته می شود. تفسیری که بر آن به نام معروف است، عموماً به عنوان اثر او پذیرفته شده است. اجماع روایات او را مؤلف قصار مادیامیکا[۲۱۲] میسازد که در بالا شرحی از آنها بیان شد.
مرجع اصلی مکتب آن است و شرحی منسوب به خود مؤلف و تفسیری متأخر توسط کندرکیرتی ارائه شده است.[۲۱۳] همچنین اثری به نام سهریلخا یا نامه دوستانه، خلاصه ای از آموزه های بودایی خطاب به یک پادشاه هندی به باطل کردن طلسم جن او نسبت داده شده است.[۲۱۴] این اثر [۸۶] قدیمی است زیرا در سال ۴۳۴ هجری قمری به چینی ترجمه شده است و موعظه ای برای عوام است.
ابطال طلسم با سرکه : این کتاب چیزی از فلسفه مادیامیکا نمی گوید و بیشتر آن به نیاز به رفتار خوب و وحشت باطل کردن طلسم بخت مجازات آینده، کاملاً به روش هینایانا می پردازد. اما همچنین استفاده از تصاویر و بخور در عبادت را ستوده است، آوالوکیتا و آمیتابها را ذکر می کند و ایده آل رسیدن به بودا را حفظ می کند. نویسندگی ناگارجونا قابل بحث نیست، اما این ایده ها ممکن است به خوبی نشان دهنده نوعی بودیسم رایج باشد.
که کمی پس از آشواگوشا است.[۲۱۵] در بیشتر فهرستهای پدرسالاران، ناگارجونا بهدنبال «دیوا» است که «آریادوا»، «کانادوا» یا «نیلانترا» نیز نامیده میشود. آی چینگ او را در میان معلمان قدیمیتر ذکر میکند و شرحی بر اثر اصلی او، به واسوباندو نسبت داده شده است.[۲۱۶] اطلاعات کمی در مورد تدریس خاص او وجود دارد، اما او به عنوان یک پزشک مهم در نظر گرفته می شود.
ابطال طلسم با سرکه : شاگردش دارمتراتا نیز اگر نه به عنوان نویسنده، حداقل به عنوان یک گردآور، مهم است، زیرا مجموعه های سانسکریت از آیات مربوط به به او نسبت داده شده است. اریادوا بومی جنوب هند بود.[۲۱۷] دوره بعدی در تاریخ بودیسم با نام های آسانگا و واسوباندو مشخص شده است.
دیدگاهتان را بنویسید