ابطال طلسم سیاه , رسانه توسل ( جهت مشاوره سیاه و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , ابطال طلسم سیاه : گروگان های یکی از این ایالت ها برای اقامت در هند فرستاده شدند و همه گزارش ها موافق هستند که با آنها با سخاوت رفتار می شد و اقامت آنها باعث بهبود روابط کانیشکا با قبایل شمالی شد. پایتخت او پوروشاپورا یا پیشاور بود و این محل، مانند بسیاری دیگر از ویژگی های سلطنت او، نشان دهنده تمایل به ادغام هند با ایران و آسیای مرکزی است.
توسل : این بنا با شاهکارهای مجسمه گانداران تزیین شده بود و زیور اصلی آن یک استوپای بزرگ بود که توسط پادشاه برای پذیرایی از بقایای بودا که جمع آوری کرده بود ساخته بود. این بنا توسط چندین زائر چینی توصیف شده است[۱۸۸] و تناسبات آن، اگرچه به طور متفاوت بیان شده است، برای برگزاری جشن آن در تمام جهان بودایی کافی بود. گفته می شود که چندین بار سوخته و بازسازی شده است.
ابطال طلسم سیاه
اما بنای بسیار محکمی به سختی می تواند در اثر آتش سوزی به طور کامل از بین رفته باشد و بخش بزرگی از بنای تاریخی کشف شده در سال ۱۹۰۸ احتمالاً مربوط به زمان کانیشکا است. پایه مربعی است به ابعاد ۲۸۵ فوت در هر ضلع، با برج های عظیم در گوشه ها، و در هر یک از چهار وجه برآمدگی دارای پلکان است.
ابطال طلسم سیاه : اضلاع با مجسمههای گچبری بودا تزئین شده بود و به گفته زائران چینی، این ابرساختار با یک ستون آهنی تاج گذاری شده بود که بر روی آن بیست و پنج قرص طلاکاری شده بود. در داخل تابوت فلزی یافت شد که هنوز حاوی استخوانهای مقدس است و کتیبهای در آن وجود دارد که دو نکته جالب را نشان میدهد. اولاً از «آگیشالا ناظر آثار در ویهارای کانیشکا» یاد میکند.
سیاه
سیاه : سنت، همانطور که در بالا ذکر شد، ظهور ماهایانا را با سلطنت کانیشکا مرتبط می کند. مواد برای شکلدهی تصویری از زندگی هندیها در زمان حکومت او فراوان نیست، اما به وضوح دوران آمیختگی بود. سلطههای موروثیاش زیاد بود و نیازی به صرف فتوحات سلطنتی نداشت، اما احتمالاً کشمیر و ختن، یارکند و کاشغر را تحت سلطه خود درآورد.
ابطال طلسم سیاه : یعنی احتمالاً آگزیلاوس، خارجی در خدمت پادشاه. ثانیاً بیان می کند که تابوت «برای پذیرش معلمان فرقه سرواستیوادین» [۱۸۹] ساخته شده است و این ایده که کانیشکا حامی ویژه ماهایانا بوده است باید در پرتو این بیانیه تجدید نظر شود. افسانه ها شور و شوق کانیشکا برای ایمان بودایی را نه به آموزش، بلکه به تغییر دین نسبت می دهند. ضرب سکههای او که نمونههای فراوانی از آن حفظ شده است.
این موضوع را تأیید میکند، زیرا تصاویری از خدایان یونانی، ایرانی، هندی و شاید بابلی ارائه میدهد که نشان میدهد اسطورهشناسی که ممکن است با بودیسم گنداران آمیخته شده باشد، چقدر متنوع بوده است. سکههای بودا زیاد نیستند و از آنجایی که او بیتردید شهرت بودایی پارسا را از خود به جا گذاشته است، احتمالاً در اواخر سلطنت او ضرب شده و نشاندهنده آخرین مرحله مذهبی اوست.
ابطال طلسم سیاه : برخی از افسانهها را تکرار میکند که نشان میدهد او در اصل ضد بودایی بود، و پس از تغییر دین، شورایی را احضار کرد و استوپا ساخت. اصل این افسانه ها محتمل است. کانیشکا به عنوان یک فاتح وحشی اما مطیع، اگر بخواهد در جریان افکار و تمدن رعایای خود باشد، احتمالاً بودیسم را پذیرفت، زیرا در آن زمان بدون شک عقل و هنر شمال غربی هند را الهام می بخشید.
هم به عنوان یک دولتمرد و هم به عنوان یک جست وجوگر حقیقت، او مایل به ترویج هماهنگی و توقف نزاع های فرقه ای است. عمل او شبیه کنستانتین است که پس از گرویدن به مسیحیت، اقدام به احضار ابطال طلسم فلزی شورای نیکیه کرد تا از اختلافات کلیسا جلوگیری کند و اصول دینی را که خود پذیرفته بود حل و فصل کند، نکته ای که هم او و هم ۷۸] به نظر می رسد کانیشکا کمی عدم اطمینان را احساس کرده است.
ابطال طلسم سیاه : دانش ما از شورای کانیشکا عمدتاً به سنت های گزارش شده ابطال طلسم چیست توسط Hsüan Chuang[192] بستگی دارد که مشکلات زیادی را به همراه دارد.او به ما می گوید که پادشاه، با مشورت پارشوا، احضاریه ای را برای همه پزشکان دانشمند قلمرو خود صادر کرد. آنها در آنچنان ازدحام آمدند که آزمایش سختی تحمیل شد و فقط ۴۹۹ آرهات انتخاب شدند.
در مورد محل ملاقات بحث هایی صورت گرفت اما سرانجام کشمیر[۱۹۳] انتخاب شد و پادشاه صومعه ای برای برادران ساخت. هنگامی دعا برای شکستن طلسم مغازه که شورا تشکیل شد، این سوال مطرح شد که آیا واسومیترا (که بیشتر توضیح داده نشده است) باید پذیرفته شود، زیرا او یک آرهات نبود، بلکه آرزوی حرفه یک بودیساتوا را داشت. اما به دلیل دخالت ارواح او نه تنها پذیرفته شد بلکه رئیس جمهور شد.
ابطال طلسم سیاه : ابهیداتورا ابهاراشوی) را ساخت. برای این نمایشگاه از تریپیتاکا همه آموخته های دوران باستان به طور کامل مورد بررسی قرار گرفت؛ مفهوم کلی و زبان مختصر (متون مقدس بودایی) بارها و بارها واضح و متمایز شد و یادگیری لوح ابطال طلسم قوی به طور گسترده برای هدایت ایمن شاگردان منتشر شد. پادشاه کانیشکا باعث شد پس از اتمام رسالهها را روی صفحات مسی نوشتند.
در جعبههای سنگی محصور کردند و در بند چوبی که به همین منظور ساخته شده بود گذاشتند و سپس به ارواح دستور داد تا متون را نگه دارند و نگهبانی دهند و اجازه ندهند که هیچکس از کشور خارج شود. بدعت گذاران؛ کسانی که مایل به مطالعه آنها بودند می توانستند این کار را در کشور انجام دهند.
ابطال طلسم سیاه : کانیشکا هنگام خروج برای بازگشت به کشور خود، هدیه آسوکا از تمام کشمیر را به کلیسای بودایی تجدید کرد.” از [۱۹۵] گزارشی از شورایی ارائه می دهد که عموماً همان چیزی است که توسط توصیف شده است [۷۹]، اگرچه شکستن طلسم کتاب تفاوت ها در این دو نسخه قابل توجه است. او می گوید که حدود پانصد سال [۱۹۶] پس از مرگ بودا (یعنی بین سال های ۸۷ قبل از میلاد تا ۱۳ پس از میلاد اگر بودا در سال ۴۸۷ پیش از میلاد فوت کرد) یک آرهات هندی به نام کاتیاانی-پوترا، که راهب مکتب سرواستیوادین بود.
به کیپین رفت. کشمیر. او در آنجا با ۵۰۰ آرهات دیگر و ۵۰۰ بودیساتوا ابهیدارما سرواستیوادین ها را جمع آوری کرد و آن را در هشت کتاب به نام های کا-لان تا (سنسکریت گرانتا) یا کان تو (پالی گانتو) تنظیم کرد. این مجموعه را Jñâna-prasthâna نیز می نامیدند. او سپس اعلامیه ای صادر کرد و از همه کسانی که موعظه بودا را شنیده بودند دعوت کرد تا آنچه را که به خاطر می آورند، با آنها در میان بگذارند.
دیدگاهتان را بنویسید