راههای ابطال طلسم جدایی , رسانه توسل ( جهت مشاوره جدایی و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , راههای ابطال طلسم جدایی : کمتر با معرفی چیز جدیدی عمل کرد تا با تسریع یک خط فکری موجود. بهاگاواد-گیتا به همان اندازه که هر گفتهای که پس از اسلامگرایی گفته میشود، بیان کاملی از پانتئیسم فرقهای است. آموزه مشخصه هندوئیسم فرقه ای باکتی، ایمان یا فداکاری است. کلمه قدیمیتر که در وداها یافت میشود، کمتر احساسی است.
توسل : زیرا صرفاً به معنای اعتقاد به وجود یک خداست، در حالی که باکتی اغلب میتواند با عشق ترجمه شود. این فداکاری پرشور و غافل از خود به خدایی است که در ازای آن (اگرچه بسیاری می گویند مبادله ای وجود ندارد) فیض خود را (پراسادا یا آنگراها) می بخشد. آگوستین مقدس در تعریف ایمان می گوید: کاملاً شبیه عهد جدید نیست.
راههای ابطال طلسم جدایی
اگرچه آموزه باکتی آغاز یک دوره جدید در هندوئیسم است، اما لازم نیست آن را به عنوان یک واردات یا به دلیل مسیحیت در نظر بگیریم. در زمان مسیحیت در بسیاری از کشورها ولع برای پرستش ملایمتر و احساسیتر احساس میشد و اگرچه تاریخ باکتیسم مبهم است، ادبیات هندی به وضوح نشان میدهد که چگونه ممکن است ایدههای بومی توسعه باشد.
راههای ابطال طلسم جدایی : اولین کتاب درسی عالی آن بهاگاواد-گیتا است، اما در آخرین بیت سوتواتارا اوپانیشاد نیز به آن اشاره شده است و به نظر میرسد پانینی به احساس باکتی برای [۴۲۶] واسودوا اشاره دارد. کاتها اوپانیشاد[۴۲۷] حاوی این قطعه است: “آتمان را نمی توان با ودا به دست آورد، نه با درک و نه با آموختن بسیار. ” در اینجا ما ایده ایمان یا عشق نداریم.
جدایی
جدایی : اما قابل توجه است که الوهیت شخصی غالباً صفات پانتهئیستی به خود می گیرد و اعلام می شود که هم جهان است و هم روح انسان [۱۸۰]. شناخته شده ترین فرقه ها پس از ورود اسلام به هند پدید آمدند و برخی از آنها مانند سیک ها ترکیبی از عقاید هندو و مسلمانان را نشان می دهند. اما اگر نفوذ محمدی از تشکیل شرکتهایی حمایت میکرد که متعهد به پرستش یک خدای خاص بودند.
راههای ابطال طلسم جدایی : بلکه این گزاره منفی داریم که اتمن با علم به دست نمی آید و گزاره مثبتی که این اتمن خود انتخاب می کند [۱۸۱] داریم. در صیق ودا [۴۲۸] شعری در دهان واک یا گفتار گذاشته شده است که حاوی احساساتی است مانند “من به کسی که قربانی می کند ثروت می دهم. من چیزی هستم که از طریق آن می خورد، نفس می کشید، می بیند و می شنود. او. که دوستش دارم قوی می کنم.
کشیش، بینا، حکیم باشم.» این شبیه یک مطالعه اولیه باستانی برای باگاواد-گیتا است. مانند کریشنا، خدا ادعا می کند که در همه است و مانند او، به علاقه مندان خود پاداش می دهد. درست است که «بیا به سوی من» به طور مشخص بیان نشده است، اما قطعاً برای بیان در تقلا است.[۴۲۹] باز هم در کاوشیتاکی اوپانیشاد (III. 1 و ۲) ایندرا به پراتاردانا که از او موهبت ابطال طلسم صبی خواسته بود.
راههای ابطال طلسم جدایی : می گوید: «فقط مرا بشناس: یعنی آنچه را که برای انسان مفیدتر می دانم، این است که او مرا بشناسد. در مورد من تأمل می کند، زیرا زندگی و جاودانگی زندگی کامل خود را در این دنیا و جاودانگی در بهشت به دست می آورد.» در اینجا طلسم ابطال السحر المرشوش رابطه عابد با معبود صرفاً عقلانی است نه احساسی، اما این ایده که ارادت فکری معطوف به خدایی خاص پاداش خواهد داشت به وضوح وجود دارد.
در صیگ ودا همین ایندرا یک نجات دهنده و مدافع نامیده می شود. یک دوست، یک برادر و یک پدر؛ حتی پدر و مادر در یک در اینجا عبادت کننده از باکتی صحبت نمی کند زیرا احساسات خود را تجزیه و تحلیل نمی کند، اما به وضوح این عبارات الهام گرفته از ارادت محبت آمیز است. روح باکتی نیز در بودیسم غایب نیست. دکترین شدید مکاتب قدیمی اعلام می کند که بودا صرفاً یک معلم است و هر انسانی باید خود روش ابطال طلسم را نجات دهد.
راههای ابطال طلسم جدایی : اما از آنجایی که معلم سرچشمه دانشی است که نجات می دهد، طبیعی است که نسبت به او ارادت سپاسگزاری و محبت آمیز داشته باشیم. این احساس در دو دفتر شعر به نامهای و نفوذ میکند و گاه بیان روشنی پیدا میکند.[۴۳۰] در تفسیر آموزه نجات از طریق فداکاری در شکل شدید خود تأیید شده است، یعنی مردی در حال مرگ که به بودا ایمان دارد در بهشت دوباره متولد خواهد شد.
اما این تفسیر قدیمی نیست و دکترین نقل شده احتمالاً نمونه ای از وام گرفتن ویژگی های جذاب ماهایانا توسط هینایانا است. سوتراهای مربوط به بهشت آمیتابها که در مورد دوران مسیحیت سروده شده و مدیون نفوذ پارسی است، اما نه مسیحی [۱۸۲]، ایمان به غسل ابطال طلسم آمیتابها را به عنوان کل دین تبلیغ می کند.
راههای ابطال طلسم جدایی : کسانی که به او ایمان دارند و نام او را صدا می زنند به بهشت خواهند رفت هنگامی که باکتی زمانی به عنوان بخشی از دین هند پذیرفته شد، به عنوان یک اصل، مشابه یا برتر از دانش مطرح شد و در سُتراس [۴۳۲] مشابه طلسم ابطال السحر عن البیت والمکان آنچه در سَخیا و ودانتا بود، تعریف شد. اما اهمیت آن در فلسفه اندک است، در حالی که قدرت آن به عنوان یک انگیزه در دین عامیانه بسیار زیاد بوده است.
برآورد ارزش اخلاقی و فکری آن دشوار است، زیرا مانند بسیاری از موارد در هندوئیسم شدیدترین تضادها را ارائه می دهد. مظاهر آشکار آن ممکن است به نظر اعمال فداکاری باشد که نمی توان از نظر اخلاقی و اعتقاد به داستان های نابخردانه ستایش کرد: با این حال متوجه می شویم که این زباله های توهین آمیز پیوسته به گوهرهایی از تفکر مذهبی تبدیل می شود که در سالنامه بودیسم و مسیحیت بی نظیر است.
راههای ابطال طلسم جدایی : دکترین باکتی هم برای ویشنوئیت ها و هم شیوائی ها مشترک است. شاید در برآورد کلی بیشتر با اولی مرتبط باشد تا دومی، اما این به این دلیل است که باگاواد-گیتا و اشکال مختلف ارادت به کریشنا به خوبی شناخته شده است، در حالی که ادبیات تامیلی شیوائیسم دراویدی توسط بسیاری از محققان اروپایی نادیده گرفته شده است. میتوان تصور کرد که ایمان عاطفی ابتدا در پرستش ویشنو ظهور کرد.
زیرا خدای ملایمتر یک شی طبیعی برای عشق به نظر میرسد. در حالی که شیوا قبل از اینکه بتواند چنین احساساتی را برانگیزد، باید دچار دگرگونی خاصی شود. اما هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این تحول تاریخی احساسات باکتی است، و اگر باگاواد-گیتا فقط در امر به پرستش کریشنا تأکید دارد، اوپانیشادهای شوتاشواتارا و مایترایانیا از شیوا حمایت می کنند و او به وفور در بخش های زیادی از دین تمجید می شود.
دیدگاهتان را بنویسید