
نوشتن دعا برای گرفتن طلب , رسانه توسل ( جهت مشاوره طلب و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , نوشتن دعا برای گرفتن طلب : نزد پادشاه خواهم رفت و علیه تو خبر خواهم داد. پادشاه همچنین به قانون بودا احترام می گذارد و به آن اعتقاد دارد و بهیکشوها را ارج می نهد. پس از آن بازرگانان متحیر شدند و جرأت نکردند فوراً فرود آیند این زمان آسمان بسیار تاریک و تاریک ادامه یافت و استادان دریانوردی به یکدیگر نگاه کردند و اشتباه کردند. بیش از هفتاد روز (از ترک جاوه) گذشت و آذوقه و آب تقریباً تمام شد.
توسل : آنها از آب شور دریا برای پخت و پز استفاده می کردند و آب (شیرین) را با دقت تقسیم می کردند و به هر نفر دو پیمانه می رسید. به زودی همه چیز تقریباً از بین رفت، و بازرگانان مشورت کردند و گفتند: “با نرخ معمولی دریانوردی باید به کوانگ چاو میرسیدیم، و اکنون زمان بسیاری از آن گذشته است؛ آیا نباید مسیر اشتباهی را طی میکردیم.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب
آنها بلافاصله کشتی را به سمت شمال غربی هدایت کردند و به دنبال خشکی بودند. و پس از دوازده روز دریانوردی شبانه روزی، به ساحل در جنوب کوه لائو، ۸ در مرزهای استان چانگ کوانگ، رسیدند. و پس از دوازده روز دریانوردی شبانه روزیو بلافاصله آب و سبزیجات خوب دریافت کردم. آنها از مخاطرات و سختی های بسیاری عبور کرده بودند و روزهای زیادی را با هم در حالت اضطراب به سر می بردند.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : و اکنون ناگهان به این ساحل رسیدیم و با دیدن آن سبزیجات (معروف)، لی و کوه، ۹آنها در واقع می دانستند که آن سرزمین هان است. اما با دیدن هیچ اهالی و اثری از آنها، نمی دانستند کجا هستند. برخی گفتند که هنوز به کوانگ چاو نرسیده اند و برخی دیگر از آن عبور کرده اند. (بعضی از آنها) که نتوانستند به نتیجه قطعی برسند.
طلب
طلب : اجازه دهید بهیکشو را فرود آوریم و او را در ساحل جزیره ای قرار دهیم. ما نباید به خاطر یک نفر اجازه دهیم که در معرض چنین خطر قریبالوقوعی قرار بگیریم. حامی فاهین، با این حال، به آنها گفت: “اگر بیکشو را فرود آورید، باید در همان زمان مرا فرود آورید. و اگر این کار را نکردی، پس باید مرا بکشی. اگر این شرامانا را فرود آوری، وقتی به نوشتن دعا برای ازدواج سریع سرزمین هان برسم.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : سوار قایق کوچکی شدند و وارد یک نهر شدند تا به دنبال یکی از آنها بگردند که ممکن است بپرسند آن مکان چیست. آنها دو شکارچی را پیدا کردند که آنها را با خود بازگرداندند و سپس از فاهین خواستند تا به عنوان مترجم عمل کند و از آنها بازجویی کند. فاهین ابتدا با اطمینان با آنها صحبت کرد و سپس به آرامی و واضح از آنها پرسید: “شما کی هستید؟” آنها پاسخ نوشتن دعا برای خرید ماشین دادند: “ما شاگردان بودا هستیم؟” سپس پرسید: “در میان این تپه ها به دنبال چه هستید؟” شروع کردند به دروغ گفتن، ۱۰و گفت: فردا پانزدهمین روز از ماه هفتم است.
ما می خواستیم تعدادی هلو بگیریم تا ۱۱ عدد را به بودا تقدیم کنیم. او در ادامه پرسید: “این چه کشوری است؟” آنها پاسخ دادند: “این مرز استان چانگ کوانگ است، بخشی از Tsʽing-chow زیر خانه (حاکم) Tsin.” وقتی این را شنیدند، بازرگانان خوشحال نوشتن دعا برای مرگ یک نفر شدند، فوراً (بخشی از) پول و کالاهای خود را خواستند و مردانی را به شهر چانگ کوانگ فرستادند.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : بخشدار Le E به قانون بودا معتقد بود. هنگامی که شنید که یک شرامانا با کشتی به آن سوی دریا رسیده است و با خود کتاب و تصویر آورده است، بلافاصله با اسکورت به ساحل دریا آمد تا با (مسافر) ملاقات کند و کتاب ها و تصاویر را دریافت نوشتن دعا برای پیدا شدن کار کند و با خود بازگرداند. او را به مقر حکومتش رساند. پس از آن، بازرگانان به سمت یانگ چاو بازگشتند.
(اما) هنگامی که (فا-هین) به تسینگ-چو رسید (بخشدار آنجا) ۱۳ از او التماس کرد (که یک زمستان و یک تابستان نزد او بماند). پس از پایان تعطیلات تابستانی، فاهین که برای مدت طولانی از اربابان (همکاران) خود جدا شده بود، خواست به چانگ گان عجله کند. اما چون تجارتی که در دست داشت مهم بود، به سمت جنوب به پایتخت رفت.۱۴و در مصاحبه ای با استادان (آنجا) سوترها و مجموعه وینا را (که او تهیه کرده بود) به نمایش گذاشت.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : پس از خروج فاهین از چانگگان، شش سال طول کشید تا به هند مرکزی برسد. ۱۵ توقف در آنجا بیش از ۶ سال (سایر) تمدید شد. و در بازگشت سه سال طول کشید تا به Tsʽing-chow برسد. کشورهایی که از آنها عبور کرد، چند نوشتن دعا برای پیدا شدن گمشده کشور زیر سی سال بود. از صحرای شنی به سمت غرب تا هند، زیبایی رفتار با وقار راهبان و تأثیر دگرگون کننده قانون از توان زبان برای توصیف کامل خارج بود.
و با تأمل اینکه چگونه اربابان ما هیچ گزارش کاملی از آنها نشنیده بودند، بنابراین بدون توجه به زندگی فقیرانه خود یا (خطراتی که با آن مواجه می شد) در دریا پس از بازگشت، (ادامه داد) و در نتیجه سختی ها و مشکلات را در یک مضاعف متحمل شد. فرم. او به اندازه کافی خوش شانس بود، از طریق قدرت ترسناک سه فرد محترم، ۱۵ سالهبرای دریافت کمک و حمایت در خطرات خود؛ و بنابراین گزارشی از تجربیات خود نوشت تا خوانندگان شایسته آنچه را که شنیده و گفته بود با او در میان بگذارند.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : در سال کیه یین، ۱۶، دوازدهمین سال از دوره E-he سلسله تسین (شرق) بود، ستاره سال در دوشیزه-ترازو بود، در تابستان، در پایان دوره عقب نشینی، که من فداکار فاهین را ملاقات کردم. به محض ورود او را نزد خودم در اتاق مطالعه زمستانی گذاشتم.به محض ورود او، او را نزد خودم در اتاق مطالعه زمستانی، ۱۷،و آنجا، در جلسات گفتگویمان، بارها و بارها از او درباره سفرهایش پرسیدم.
مرد متواضع و شاکی بود و به آسانی مطابق حقیقت جواب داد. پس از آن به او توصیه کردم که در مواردی که در ابتدا فقط خلاصه ای را بیان کرده بود وارد جزئیات شود و از ابتدا تا انتها همه چیز را به ترتیب بیان کرد. خودش گفت: «وقتی به گذشتهام نگاه میکنم، بیاختیار قلبم تکان میخورد و عرق جاری میشود. اینکه با خطر مواجه شدم و خطرناک ترین مکان ها را زیر پا گذاشتم.
نوشتن دعا برای گرفتن طلب : بدون اینکه به خودم فکر کنم یا از خودم دریغ کنم، به این دلیل بود که هدف مشخصی داشتم و به چیزی جز این فکر نمی کردم که در سادگی و صراحت خود تمام تلاشم را بکنم. به این ترتیب بود که من زندگی ام را در جایی که مرگ اجتناب ناپذیر به نظر می رسید، نشان دادم.
دیدگاهتان را بنویسید