
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن , رسانه توسل ( جهت مشاوره دشمن و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : اولی با دستوراتی برای پرورش یک عادت خوب ذهنی جایگزین میشود، مانند نمونهای در مسیر هشتگانه و سعادتها، دومی با برخی رعایتهای بسیار ساده، مانند پاتیموخا و دعای خداوند. در هر دو مورد، نسلهای بعدی احساس کردند که تمهیدات ارائه شده توسط بنیانگذاران ناکافی است و کلیساهای بودایی و مسیحی مراسمهایی را افزایش دادهاند که گرچه کاملاً غیرقابل اصلاح نبودند.
توسل : اما قطعاً گوتاما و مسیح را شگفتزده میکردند. برای مسیح بزرگترین احکام این بود که انسان باید خدا و همسایگان خود را دوست داشته باشد. این خلاصه به شیوه گوتاما نیست و اگرچه عشق (متا) در آموزه های او جایگاه مهمی دارد، اما بیشتر از نیرویی است که آن را ایجاد و جان می بخشد، مکمل جدایی ناپذیر زندگی مقدس است.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن
به عبارت دیگر بودا تعلیم می دهد که یک قدیس باید همنوعان خود را دوست داشته باشد نه اینکه کسی که همنوعان خود را دوست دارد قدیس است. اما قسمتهایی که متا را تمجید میکنند متعدد و قابل توجه هستند، و فکر میکنم نویسندگان اروپایی تمایل زیادی برای حفظ آن متا نشان دادهاند.چیزی کمتر از عشق مسیحی و کمی بیشتر از آرامش خیرخواهانه است.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : عشق عهد جدید اروس نیست، بلکه آگاپ است، کلمه جدیدی که اولین بار توسط نویسندگان یهودی و مسیحی استفاده شد و تقریباً معادل دقیق کلمه متا است.. برای هر دو کلمه عشق بسیار قوی است و صدقه بسیار ضعیف است. همچنین صرفاً این نیست که بگوییم بودا در مقایسه با مسیح انفعال را موعظه می کند.
دشمن
دشمن : نه بودا و نه مسیح فکر نمی کردند ارزش نوشتن چیزی را داشته باشد و هر دوی آنها مراسم و تشریفات را نادیده گرفتندرمزهای مقدس به گونه ای که باید معاصران خود را شگفت زده کرده باشد. کتابهای قانون و قربانیهایی که برهمنها و فریسیان زمان و مطالعه خود را به آن اختصاص دادند، به سادگی در یک طرف رها شدهاند.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : ملتهای مسیحی اروپا بیشتر از کشورهای بودایی دعای برای دفع دشمن سرسخت آسیا به عمل تمایل دارند، با این حال سعادتها نشان نمیدهند که زندگی پرمشقت راهی به سوی خوشبختی است. فقیران، عزاداران، حلیمان، گرسنگان، پاکان و جفا شدگان اعلام برکت می شوند. چنین مردانی فقط فضایل بهیکو صبور را دارند و مانند مسیح بودا مهربانان و صلح جویان را می ستود.
و به طور مشابه عبارت مسیح در مورد بازگرداندن چیزهایی که به سزار تعلق دارد به نظر می رسد نوشتن دعا برای آشتی از راه دور که پیروان واقعی او (مانند بهیکخوس) را از زندگی سیاسی جدا می کند. پول و مالیات کار کسانی است که سرشان را روی سکه می گذارند. خدا و چیزهایی که به او مربوط می شود، حوزه کاملاً دیگری دارند.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : فصل X آموزش بودا ۱ هنگامی که بودا اولین خطبه خود را موعظه کرد [۴۰۲]به پنج نوشتن دعا برای شفای بیمار راهب در بنارس موضوعاتی که او انتخاب کرد به شرح زیر بود. ابتدا مقدمه ای در مورد پرهیز از افراط در خود اغراق کردن یا خودزنی می آید. این به ویژه برای شنوندگان او که زاهد بودند و تمایل داشتند ارزش ریاضت ها را بیش از حد ارزیابی کنند، مناسب بود.
بعد راه میانه یا هشتگانه را تعریف می کند. سپس چهار حقیقت ماهیت رنج، منشأ آن، توقف آن و روش ایجاد آن قطع را بیان می کند. این روش چیزی جز مسیر هشت گانه نیست. سپس شنوندگان او فهمیدند که هر چیزی آغازی دارد باید پایانی هم داشته باشد. این دانش به عنوان چشم پاک و بی لک حقیقت توصیف می شود.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : سپس بودا به طور رسمی آنها را به عنوان اولین اعضای سانگها پذیرفت. سپس نوشتن دعا برای جذب معشوق به آنها توضیح داد که چیزی به نام خود وجود ندارد. به ما گفته نشده است که آنها قبل از اعزام به عنوان معلم و مبلغین آموزش بیشتری دریافت کردند: به نظر می رسد که آنها به اندازه کافی مجهز بودند. وقتی بودا به ششمین مسلمان خود، یاسا، دستور می دهد.
مقدمه کمی متفاوت است، بدون شک زیرا او فردی غیر روحانی بود. در مورد «صدقه، وظایف اخلاقی، بهشت، شر، بیهودگی نوشتن دعا برای مرگ یک نفر و گناه آمیز بودن امیال و برکاتی است که از ترک امیال به دست میآیند». سپس هنگامی که ذهن کاتچومنش آماده شد، او را “آموزه اصلی بوداها، یعنی رنج، علت آن، توقف آن و راه” را موعظه کرد. و هنگامی که یاسا این را فهمید به چشم حقیقت دست یافت. یاسا، مقدمه کمی متفاوت است.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : بدون شک به این دلیل که او فردی غیر روحانی بود. در مورد «صدقه، وظایف اخلاقی، بهشت، شر، بیهودگی و گناه آمیز بودن امیال و برکاتی است که از ترک امیال به دست میآیند». سپس هنگامی که ذهن کاتچومنش آماده شد، او را “آموزه اصلی بوداها، یعنی رنج، علت آن، توقف آن و راه” را موعظه کرد. و هنگامی که یاسا این را فهمید به چشم حقیقت دست یافت. یاسا، مقدمه کمی متفاوت است.
بدون شک به این دلیل که او فردی غیر روحانی بود. در مورد «صدقه، وظایف اخلاقی، بهشت، شر، بیهودگی و گناه آمیز بودن امیال و برکاتی است که از ترک امیال به دست میآیند». سپس هنگامی که ذهن کاتچومنش آماده شد، او را “آموزه اصلی بوداها، یعنی رنج، علت آن، توقف آن و راه” را موعظه کرد. و هنگامی که یاسا این را فهمید به چشم حقیقت دست یافت.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : بنابراین واضح است که بودا تمرین را اساس نظام خود می دانست. او آرزو داشت خلق و خوی و عادت زندگی ایجاد کند. صرف رضایت از عقاید جزمی، مانند عقیده مسیحی، به عنوان مبنای دین و آزمون عضویت کافی نیست. فقط در مرحله دوم است که بیان می کندچهار قضیه بزرگ نظام او (که یکی از آنها، مسیر، یک امر عملی است تا آموزه) و تنها بعداً او مفاهیمی را بیان می کند که از نظر منطقی اساسی هستند.
مانند دیدگاه او درباره شخصیت. همانطور که اقیانوس بزرگ فقط یک مزه دارد، مزه نمک، این آموزه و انضباط نیز تنها یک مزه دارد، طعم رهایی [۴۰۳]این هدف عملی بر شکلی که به بسیاری از آموزه های بودا داده شده است، به عنوان مثال نظریه اسکاندها و زنجیره علیت تأثیر گذاشته است. هنگامی که در اوقات فراغت توسط یک دانش آموز امروزی بررسی می شود.
دعا نوشتن برای غلبه بر دشمن : به نظر می رسد جزم ها با منطق ناقص و ناقص فرموله شده اند. نتایج پیش پا افتاده و آشکار است.اما آموزه هایی مانند آن شر باید علتی داشته باشند که می توان آن را با روش های طبیعی کشف و حذف کرد: این که می توان با سرکوب افکار شیطانی و پرورش افکار خوب، یک ذهن ناراضی بد را به یک ذهن خوب و شاد تبدیل کرد.
دیدگاهتان را بنویسید