
برنده شدن در قرعه کشی با دعا , رسانه توسل ( جهت مشاوره دعا و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , برنده شدن در قرعه کشی با دعا : پس از آمدن به کنار رودخانه، زیر درختی نشست و روستاییان با دیدن شکوه ظاهر او با احترام به او نزدیک شدند. اما وقتی او شروع به موعظه کرد، آنها او را باور نکردند.
توسل : مردم از دنیا می روند و سرنوشت آنها پس از مرگ بر اساس اعمالشان خواهد بود.” از جمع خویشاوندانش جدا شود و زندگی دنیا را رها کند.۲۵ «کسی که صلح طلب است تیر زاری و شکایت و اندوه را بیرون بکشد. آسودگی خاطر را به دست خواهد آورد؛ کسی که بر هر غم و اندوهی غلبه کرده است، از غم رها می شود و برکت می یابد. دنبال کردن استاد از طریق استریم.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا
در جنوب ساواتی، رودخانهای بزرگ است که در کرانههای آن دهکدهای متشکل از پانصد خانه قرار دارد. بزرگوار جهانی که به فکر نجات مردم بود تصمیم گرفت به روستا برود و این دکترین را تبلیغ کند.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : زمانی که بودای ارجمند جهان ساواتی ساریپوتا را ترک کرد، تمایل به دیدن خداوند و شنیدن موعظه او داشت. با آمدن به رودخانه ای که آب در آن عمیق بود و جریان قوی بود، با خود گفت: این نهر مانع من نمی شود، من می روم و آن مبارک را می بینم و بر آبی که زیر پایش محکم بود، قدم گذاشت. مانند یک تخته گرانیت.۲ وقتی او به جایی در وسط نهر که امواج بلند بود رسید.
دعا
دعا : به هر شکلی که مردم فکر میکنند چیزی اتفاق میافتد، اغلب زمانی که اتفاق میافتد متفاوت است، و ناامیدی بزرگ است. بنگرید که شرایط دنیا چنین است. ۲۲ «کسی نه از گریه و نه از غم و اندوه آسوده خاطر می شود، بلکه درد او بیشتر می شود و بدنش رنج می برد. او خود را بیمار و رنگ پریده می کند. اما مردگان با زاری او نجات نمی یابند.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : قلب ساریپوتا تسلیم شد و شروع به فرو رفتن کرد. اما با برانگیختن ایمان و تجدید تلاش ذهنی [صفحه ۲۱۳]، مانند قبل پیش رفت و به ساحل دیگر رسید. (۳) مردم روستا از دیدن ساریپوتا شگفت زده شدند و از او پرسیدند که چگونه می تواند از نهر عبور کند، جایی که در آن آب وجود ندارد. پل نه کشتی.۴ و ساریپوتا پاسخ داد: “من در جاهلیت زندگی کردم تا زمانی که صدای بودا را شنیدم.
در حالی که مشتاق شنیدن آموزه نجات بودم، از رودخانه گذشتم و از روی آبهای پرآشوب آن گذشتم زیرا ایمان داشتم. ایمان، هیچ چیز دیگری، مرا قادر به انجام این کار نکرد، و اکنون در سعادت حضور استاد در اینجا هستم.» ۵ آن بزرگوار جهان افزود: «ساریپوتا، تو خوب صحبت کردی. ایمانی مانند تو به تنهایی می تواند جهان را نجات دهد.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : از خلیج خمیازه هجرت و قادر ساختن انسانها به راه رفتن خشک به ساحل دیگر.» (۶) و خداوند تبارک و تعالی روستاییان را بر لزوم پیشروی در غلبه غم و کنار گذاشتن همه غل و زنجیرها برای عبور از دعا برای ثروتمند شدن در۶روز رودخانه دعوت کرد. دنیاپرستی و رهایی از مرگ.۷ با شنیدن سخنان تاثاگاتا، روستاییان مملو از شادی شدند و با ایمان به آموزه های آن مبارک، قوانین پنج گانه را پذیرفتند و به نام او پناه بردند.
بیمار. بهیکخویی پیر با خلق و خوی بداخلاق به بیماری نفرت انگیزی مبتلا شده بود که بینایی و بوی آن چنان تهوع دعا برای درس خواندن پسرم آور بود که هیچ کس به او نزدیک نمی شد و در مصیبتش به او کمک نمی کرد.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : و واقع شد که آن بزرگوار به ویهاره ای که مرد بدبخت در آن خوابیده بود آمد. با شنیدن این قضیه دستور داد آب گرم تهیه کنند [ص ۲۱۴] و به اتاق بیمار رفت تا با دست خود زخم های بیمار را درمان کند و به شاگردانش گفت: ۱ «تاثاگاتا به دنیا دعا برای زیبا شدن کودک آمده است تا دوستی با فقرا، حمایت از بیحفاظان، تغذیه مبتلایان به دردهای جسمانی، اعم از پیروان دارما و کافران، بینایی بخشیدن.
به نابینایان و روشن ساختن اذهان فریب خوردگان، دفاع از حقوق یتیمان و نیز دفاع از حقوق یتیمان. سالخوردگان و با انجام این کار برای دیگران سرمشق قرار می دهد. این پایان کار اوست، و بدین ترتیب او به هدف بزرگ زندگی مانند رودخانه هایی که خود را در اقیانوس گم دعا برای درد دست بچه می کنند، می رسد. بهیکخو بیمار روزانه تا زمانی که در آن مکان می ماند. و فرماندار شهر نزد بودا آمد تا به او احترام بگذارد.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : و با شنیدن خدمتی که خداوند در ویهارا انجام داد، از مبارک در مورد وجود قبلی راهب بیمار سؤال کرد و بودا گفت: ۳ “در روزها پادشاهی شرور بود که هرچه می توانست از رعایای خود اخاذی می کرد و به یکی از افسران خود دعا برای درد پاشنه دستور داد تا بر مردی بزرگوار شلاق بزند. اما هنگامی که قربانی خشم پادشاه التماس رحمت کرد.
احساس شفقت کرد و تازیانه را به آرامی بر او زد.اکنون پادشاه به شکل دواداتا متولد شد که توسط همه پیروانش رها شده بود، زیرا دیگر حاضر به تحمل سختی او نبودند و او با بدبختی و پشیمانی درگذشت.افسر بهخوی بیمار است که با آزار و اذیت برادرانش در ویهارا، در پریشانی خود بدون کمک رها میشد. بودیساتا؛ او به عنوان تاتاگاتا دوباره متولد شده است.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : اکنون سهم تاثاگاتا است که به افسر بدبخت کمک کند، همانطور که او به او رحم کرد.» (۴) و آن بزرگوار این جملات را تکرار کرد: «کسی که ملایم را به درد می آورد یا بی گناه [ص ۲۱۵] را به دروغ متهم می کند. ، یکی از ده بلای بزرگ را به ارث خواهد برد. اما کسی که رنج کشیدن را با صبر آموخته است، پاک خواهد شد و وسیله ای برگزیده برای تسکین رنج خواهد بود.
بهخوی بیمار با شنیدن این سخنان رو به بودا کرد، به بدخلقی خود اعتراف کرد و توبه کرد، و با دلی که از خطا پاک شده بود، به خداوند احترام میگذاشت. فیل صبور. در حالی که مبارک در جتاوانا ساکن بود.
برنده شدن در قرعه کشی با دعا : در ساواتی صاحبخانهای زندگی میکرد که همه همسایگانش او را صبور و مهربان میشناختند، اما بستگانش شریر بودند و نقشه ای برای دزدی از او اندیشیدند.
دیدگاهتان را بنویسید