
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب , رسانه توسل ( جهت مشاوره اضطراب و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : درست است که اگر والی بر قوم خود ستم می کرد، راهبان با او یا حتی در [ص ۹۵] آخرالزمان با پادشاه تظاهرات می کردند. آنها از پادشاه برای عفو برای مردم مغلوب، از شورشیان، و جنایتکاران التماس می کردند.
توسل : صدایشان همیشه طرف رحمت بود. شاید بتوان گفت که تا آنجایی که بیشترین فضایل را بر حاکمان و حاکمان یکسان ترغیب می کردند، در سیاست مداخله کرده اند. اما این چیزی نیست که معمولاً با دخالت دین در امور دولتی درک می شود. به نظر من معمولاً منظور ما برعکس این است، زیرا دیر به این موضوع با وحشت نگاه می کنیم. برمه ای ها همیشه این کار را کرده اند.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب
اما اینکه چنین اتحادی به معنای نابودی کامل دین، تحقیر روح مردم است، کسی که سعی در درک آن روح داشته باشد نمی تواند شک کند. و یک روح ارزش بسیاری از دولت ها را دارد. اما زمانی که شما از دولت مرکزی خارج شدید و به مدیریت امور محلی رسیدید، تحول بزرگی رخ داد. شما مستقیماً از پادشاه و فرماندار به روستا و رئیس آن پایین آمدید.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : آنها فکر می کنند که این انکار همه دین است. و بنابراین تنها چیزهایی که در مورد دولت برمه قابل توجه است، بدی بیش از حد آن و عدم ارتباط آن با مذهب بود. هیچ کس نمی تواند شک کند که اگر می توانست تمام قدرت راهب را در کنار خود به کار گیرد، حکومتی بسیار قوی تر می شد. حتی ممکن بود دولت بهتری باشد. از آن مطمئن نیستم.
اضطراب
اضطراب : و از این رو راهبان، هر چند قدرتمند بودند، همه سیاست را تنها گذاشتند. من هرگز نتوانسته ام حتی یک مورد را بشنوم که در آن حتی به عنوان یک نهاد یا به عنوان فردی در مورد هر موضوع دولتی اظهار نظر کرده باشند.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : هیچ اربابی، هیچ سرباز و نه قدرت کلیسایی وجود نداشت که بر مردم اقتدار داشته باشد. [صفحه ۹۶] هر روستا تا حد زیادی یک جامعه خودگردان بود که از هر نظر از مردان آزاد تشکیل شده بود. کل کشور به دهکدههایی تقسیم میشد که گاهی شامل یک یا دو دهکده در فاصله کمی از یکدیگر بودند – شاخههایی از دعا برای تقویت حافظه و رفع فراموشی ساقه مادر. شهرها نیز به محله هایی تقسیم شده بودند و هر محله رئیس خود را داشت.
این افراد دستورات انتصاب خود را از سوی پادشاه به صورت رسمی انجام می دادند، اما در حقیقت توسط هم روستاییان خود انتخاب می شدند. این ریاست تا حدی ارثی بود، نه از پدر به پسر، بلکه ممکن است از برادر به برادر و غیره باشد. معمولاً این دعای رفع استرس دلشوره قرار ملاقات چندان آرزویی نبود، زیرا مسئولیت و دردسر قابل توجهی بود و دستمزد کمی. ۱۰ درصد بود.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : در مورد جمع آوری مالیات و با سرپرستی این مقام، روستاییان تقریباً تمام امور خود را اداره می کردند. به عنوان مثال، مالیات آنها را ارزیابی و جمع آوری می کردند. فرماندار فقط به رئیس اطلاع داد که او باید ده روپیه دعا برای رفع بلا و چشم زخم برای هر خانه از روستای خود تولید کند. سپس اهالی روستا از بین خود ارزیابان تعیین کردند و تصمیم گرفتند که هر خانوار چقدر باید بپردازد. بنابراین، یک بانویی ممکن است فقط چهار روپیه بپردازد.
و یک تاجر برنج تا پنجاه یا شصت. ارزیابی با توجه به امکانات روستاییان اخذ شد. این کار به قدری خوب انجام شد که شکایات علیه تصمیمات ارزیابان تقریباً ناشناخته بود – فکر میکنم با خیال راحت بگویم کاملاً ناشناخته بود. ارزیابی [صفحه ۹۷] به صورت عمومی دعای سریع الاجابه برای فروش خانه از راه دور انجام شد و هر مرد قبل از ارزیابی در دفاع از خود شنیده شد. سپس پول جمع شد. اگر بر حسب شانس، مانند مرگ، هیچ خانواده ای نمی توانست بپردازد.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : کمبود آن توسط سایر روستاییان به نسبت جبران می شد. وقتی پول وارد شد به فرماندار پرداخت شد. جرایمی مانند سرقت گروهی، قتل و غیره باید به فرماندار گزارش میشد و او اگر تمایل داشت و میدانست دعا برای فروختن ماشین با قیمت بالا که چه کسانی هستند و میتوانست مجرمان را دستگیر میکرد. به طور کلی چیزی در راه بود و نمی شد انجام داد. با تمام جرایم کمتر در خود روستا برخورد شد.
نه تنها در زمان وقوع آن برخورد شد، بلکه تا حد زیادی از وقوع آن جلوگیری شد. ببینید، در یک روستا هر کسی همه را می شناسد، و تشخیص معمولا آسان است. اگر مردی برای روستایی مزاحم می شد، اخراج می شد. من بارها شنیده ام که برمه های قدیمی در این مورد صحبت می کنند و این زمان ها را با آن زمان ها مقایسه می کنند.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : در آن زمان همه جنایات بزرگ بدون مجازات بودند، و جنایات کوچک وجود نداشت. اکنون همه جنایتکاران بزرگ بی امان توسط پلیس تعقیب می شوند. و تضعیف اجتناب ناپذیر سیستم روستا منجر به افزایش زیاد جرایم خرد و برخی تخلفات اخلاقی و حسن خلق شده است. یادم می آید چندی پیش با مردی صحبت کردم – مردی که در زمان شاه رئیس بود.
اما اکنون چنین نبود. داشتیم درباره موضوعات مختلف چت می کردیم و او به من گفت که فرزندی ندارد. آنها مرده بودند “چه زمانی ازدواج کردی؟” من فقط برای [صفحه ۹۸] چیزی برای گفتن پرسیدم، و او در سی و دو سالگی گفت. آیا این نسبتاً قدیمی نیست که فقط ازدواج کرده باشید؟ من پرسیدم. «فکر میکردم شما برمنیها اغلب در هجده و بیست سالگی ازدواج میکنید.
بهترین دعا برای رفع استرس و اضطراب : چه چیزی باعث شد اینقدر منتظر بمانید؟ و او به من گفت که در روستای او مردان تا حدود سی سالگی اجازه ازدواج ندارند. او میگوید: «مضرات بزرگی است که اجازه میدهیم پسران و دختران در سنین جوانی ازدواجهای احمقانه انجام دهند.هرگز در روستای من مجاز نبود. “و اگر مرد جوانی عاشق دختری شد؟” من پرسیدم. به او گفته شد که او را تنها بگذارد. “و اگر او این کار را نکرد؟” “اگر این کار را نمی کرد.
او را برای یک یا دو روز در انبار می گذاشتند، و اگر خوب نبود، او را از روستا بیرون می کردند.” راهبی از عادات بد جوانان روستایی به من شکایت کرد. آیا دولت نمی تواند کاری انجام دهد؟ او درخواست کرد. آنها کلمات شرم آور به کار می بردند و وقتی از صومعه او می گذشتند فریاد می زدند و بچه ها را در درس و دختران را در چاه مزاحم می کردند.
دیدگاهتان را بنویسید