توسل

طلسم طرطبه

احتیاط کنید : به دلیل قدرتمند بودن این کار حتما نوع استفاده خود را در واتساپ با کارشناسان فروش در میان بگذارید !!

طلسم نویس

توسل

مشاوره و سفارش دعا و طلسم در واتساپ

طلسم طرطبه , رسانه توسل ( جهت مشاوره طرطبه و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم طرطبه : ازکیل آمد و رفت، به دری رفت، به کاپلا برگشت، یک احمق حیرت زده، بدون اینکه بداند دستانش را تکان می داد. امروز صبح بهت گفتم به طرفش آمد: -حالا چه بلایی سرت میاد؟ خدمتکار گوش نکرد.

توسل : گوشه و کنار خیلی خلوت بود. چقدر زود گذشت! یک چیز کههیچکس انتظار نداشت! در آنجا موفق شدند او را به رختخواب ببرند. بدن سرد بود. یکی از بازوها، بالا رفته، بی‌حرکت در لباس افتاد، آن را رها کردند. – او مرده است! اما هیچ کس به کمک نیامد! آن همه مردمی که صدای جیغ زنگ را نشنیده بودند در اتاق ها چه می کردند.

طلسم طرطبه

چسبیده به خیمه شب بازی، و به دنبال نصب مرگ در آن قیافه مومی. مادرخوانده پولدار شما! دوست شما! تنها محبت شما! ازکیل اصرار کرد با من ازدواج کن. زندگی من کم است.

طلسم طرطبه : همه چیز را به تو می سپارم. با من ازدواج کن. مارکز قبلاً با روی و دوستانش وارد خانه شده بود و همه در آن زمان در خانه شوکه شده بودند. آقازاده روی تخت خم شد: عباراتی حیرت انگیز، توهم زده و با جلوه تزیینی عالی گفت. -اما آقایون سرد میشه! ای مرگبار! و بسیاری دیگر، آن دوستان، یکیسستی اندکی در هضم شام، آن را با دیگرانی با همان رضایت مودبانه عوض کردند.

طرطبه

طرطبه : هنوز پیرزن را دید که چشمانش را گرد کرد و لرزید که پاهایش را صاف کرد. و ناگهان شد. “بیچاره، بیچاره!” پیرمرد با لحنی زیبا گفت: آماده است. من این فاجعه را پیش بینی کرده بودم! اما لویزا دعوا می کرد تا سریعا مارکز را صدا کند و او را به ویلا بفرستد تا دکتر سوزا را بیاورد. سر طاسش را تکان داد و نقاب پدرسالارانه روزهای آرام را روی صورتش بازسازی کرد.

طلسم طرطبه : او به تناسب شرایط، چهره ای از مصیبت سرکوب شده داشت و به خاطر آنچه در مورد عواطف زناشویی خود می گفت بسیار مورد تحسین قرار می گرفت. لاگوآکاس و پدرش سزاریو سه ربع او را در آغوش گرفته بودند و می گفتند: شجاعت! با لهجه باشکوه باسو. وقتی ناگهان لویزا فریاد زد، دید که چشمان مارکیز شیشه ای می شود. برخی برای تماشا خم شدند. شمع های روشن آوردند.

و گریه کنیزان ناگهان غوغای هولناکی از ناله ها را در اتاق باز کرد. نوعی تار عنکبوت به آرامی مردمک های رنگ پریده زن مرده را پوشانده بود. – آینه، آینه. ازکیل آینه کوچکی با دسته ای آراسته از دفترش آورد. آن را در دهان او شکستن طلسم شیطانی گذاشتند. -هنوز نفس میکشی! اما نبض از دست رفت. دل می خواست ببندد.

طلسم طرطبه : هاله هیستریک، حرکات روی را که دستانش سعی می‌کردند به تضرع دیوانه‌واری بپیوندند که هیچ کس به آن توجهی نکرد، ارتباطی نداشت. -عیسی! لویزا در حالی که بازوهایش را بالا برد گفت:در میان زنان زانو زده جایی که نام عیسی است، هیچ خطری شکستن طلسم گنج مار برای نجات وجود ندارد. و دعاها در امواج هق هق گم شد. سپس مارکز کلاه را از روی سرش برداشت و با آینه ای که دیگر مه نشده بود و به دهان نجیب زاده چسبیده بود.

دو قدم جلو رفت. و با لحنی بلند: – لیدی مارکز د سلمز درگذشت. (بازگشت به محتوا) زنگ سانتا آگاتا پانزده سال پیش، در شب کریسمس، در یک شب بسیار سرد و بارانی، در سفر به روستای خود در کوهستان بودم تا طبق عادت قدیمی شکستن طلسم مشتری در آسایش پدرسالارانه خانواده ساکن شوم. : وقتی دنبالش می روم که حامل من با شکست تصادف کرد.

طلسم طرطبه : تکه تکه روی زمین فرو ریخت. به سختی توانستم خود را از خرابه نجات دهم که کالسکه قدیمی و تسمه دار روی شکستن طلسم ریزش مو دو چرخ حجاری شده بزرگ با انبوهی از تخته سنگ ها برخورد کرده بود و راننده که در بسیاری از قسمت های بدنش کبود شده بود، تقریباً قادر به حمایت نبود. گالن های مسافران اسب هایی که از وحشت سقوط تکان خورده اند.

در میان تاریکی، آن ساعت، زیر باران خش خش، چگونه کت پیدا کنم؟ در انبوه ترین جنگل ها بود. صخره های مهیبی در سراسر منطقه وجود داشت. کوههای ناهموار به نظر می رسید که در تنگه های باریک گردنه فرو می ریزند. و حتی کوچکترین آتش چوپان، کلبه دعا برای شکستن طلسم مغازه جنگلی کوچک، صدا یا برج ناقوس نزدیکی یک موجود انسانی را آشکار نکرد! به سختی می‌توانیم اثاثیه و زباله‌های ماشین سنگین را از مسیر خارج کنیم.

طلسم طرطبه : من، کالسکه و خدمتکار قدیمی دیگری که سوار بر اسب به دنبالم آمدند. با فریادهای بلند، از چهار باد میدان، کسی را که آنجا زندگی می کرد، صدا زدیم. اما حتی پارس سگ را هم نتوانستیم از گلهای گازدار شب پاک کنیم. همیشه آن صدای سجده‌آمیز، منظم و نومیدانه‌ی باران روی کاج‌های هدر و کوتوله‌ای که باد می‌آورد و با همان ریتم تند می‌برد، مثل بازی یکنواخت برنده‌ای که از بالا می‌برد.

توت‌های آب سرد و بی‌رحم. متأسفانه کالسکه اهل محل نبود و به سختی می توانست از آن مسیرهای نامشخص بگوید. بجا هنوز شاید نه لیگ فاصله داشت. اسب های خسته نمی خواستند راهپیمایی کنند. و در پرتو چراغ قوه بیچاره ای که به طرز معجزه آسایی از فاجعه نجات یافته بود، در انزوا به یکدیگر نگاه کردیم. به هر حال، ما قبلاً تصمیم گرفته ایم که در زیر بمانیماز بلوط‌های هلم، در پناهگاهی که از کوه حفر شده بود.

طلسم طرطبه : زمانی که زنگ‌ها به وضوح شنیده می‌شد. -خدا را شکر! با خوشحالی فریاد زدم که به گذرگاه کشیش یا گوشه نشین خوبی که از آن برج ناقوس ما را صدا می کند پناه می بریم. کجاست کالسکه؟ مرد برای مدتی پاسخی نداد. او یک آلمانی خرافاتی، نان تست، وفادار و غول پیکر بود. -آقا، بالاخره غول پیکر گفت، پشت تپه هایی است که یک مرد بیست ساعت طول می کشد تا بالا برود.

در شب، صداها همیشه نزدیک تر به نظر می رسند و در مهره هایی که می گذارند، فرد را فریب می دهند. -خوب! اما آن زنگ چیست؟ صومعه، محله، قلعه یا خانه شیطان؟ پسر را دیدم که با حرکتی ناگهانی از خود عبور کرد و آهسته شمرد که ناقوس سانتا آگاتا است، بزرگتر از یک شهر خراب می‌شود، با چهار برج که بر فلات‌های کوهستانی مسلط بودند، و عمارت‌هایی که از آن زمان تاکنون کسی در آن نبوده است.

طلسم طرطبه : آتش.-لانه شیاطین و بدکاران! در سی و سه سال ، جنگ داخلی در آنجا شعله ور شده بود، و ثروت فرقه را استشمام می کرد – راهبه ها با لباس های سفید و لباس هایشان از میان کوه ها فرار کرده بودند.چهره های کوچکشان خیس شد – چهار روز شعله ها حرم ها را می لیسید – و می گوید که دو سه راهبه که عمر طولانی داشتند و صدساله بودند.

اجازه دادند در سلول هایشان بمیرند و مزمور بخوانند، زیرا آنها دیگر اقوام و دوستانی نداشتند که در آنها باشند. در آغوش آنها به پایان می رسد. اکنون فقط برخی از مالتزهای تحت تعقیب، یا افرادی که متعهد به سرقت سنگ کاری، مقداری در بلوط و بقایای ابزار مدفون شده در آوار شده بودند.

طلسم طرطبه : به صومعه بازگشتند. سپس آهسته آهسته، مانند دود بخوری که از میان ابهامات نیمه شبه برف به سمت بالا نوسان می کند، این افسانه شکل گرفت و متراکم شد، از صومعه های گوتیک صومعه قدیمی، با جزئیات، به شکل مارپیچ های شاعرانه بالا آمد.

دعا و طلسم توسل
نظر دعا و طلسم توسل

نام: نیلوفر

در ساعت ۱۰:۱۰ این نظر را ثبت کرده است.

۲۱۳***۰۹۱۲-۳

در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۲۲ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
چند وقت پیش با دختر خالم داشتم صحبت میکردم گفت از قدیس نشان نالیس داره استفاده میکنه بهش گفتم آخه من رقیب عشقی دارم براش شرایطم توضیح دادم گفت بیا از قدیس نشان نالیس استفاده کن ببینیم چی میشه منم که ذوق شوق رضایتشو دیدم گفتم بزار یه امتحان کنم الان خواستم نظر بنویسم هم خستگیتون رفع بشه هم قدردانی کرده باشم هم نظرمو بگم آره برای منم جواب داد همسرم بعد از اینکه رفته بود برگشت اونم نه همینطوری با گل شیرینی اومد خونه و عذر خواهی کرد کلی ---- ممنونم ازتون

نام: شایان

در ساعت ۲۱:۴۴ این نظر را ثبت کرده است.

۶۴۲***۰۹۱۲-۸

در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۱۹ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
سلام وقت بخیر من از سنگ قدیس نشان نالیس استفاده کردم خیلی آرامشم بیشتر شد برای گشایش رزق و روزیم میخواستم الان یجورایی انگار پول به سمتم جذب میشه خواستم تشکری کرده باشم

نام: نژادی

در ساعت ۲۰:۳۲ این نظر را ثبت کرده است.

۰۵۱***۰۹۱۷-۵

در تاریخ ۱۴۰۲/۶/۱۶ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
عزیزم سلام ممنون بخاطر سنگی که ارسال کردید برام بعد از شش روز آورد اداره پست تقریبا ده روزه دارم ازش استفاده میکنم خیلی باعث آرامشم شده و قبلا که احساسی میکردم که طلسم شدم دیگه بعد از اینکه دارم سنگ قدیس نشان نالیس استفاده میکنم خیلی اوضاع رو به بهبودی شده برایم خوابام بهتر شده است ممنون واقعا

نام: نیلوفر

در ساعت ۱۲:۵۸ این نظر را ثبت کرده است.

۴۱۵***۰۹۱۲-۰

در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۱۴ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
واااااااااااااااااااااااااااااای ممنون من برادرم همزاد داشت از همین نالیس که پیشنهاد دادید استفاده کردم اوایل یکم دیونه بازیاش کمتر شد اما چند وقته دیگه کاملا خوب شده خواستم دوباره بخرم ازتون همین قدیس نشان نالیس ممنونتون میشم که واتساپ پیامم ج بدید اینسری برای خودم میخوام بگیرم چون نظرات که دیدم برادرم که دیدم گفتم چرا خودم ازش استفاده نکنم = پیام دادم واتساپ

نام: مونا

در ساعت ۸:۲۶ این نظر را ثبت کرده است.

۹۰۳***۰۹۳۶-۱

در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۱۳ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
راضیم من من قدیس نشان ساده گرفتم دوست پسرم که قهوه ایم کرده بود خیلی خیلی بی احترامی پدر سگ بهم کرد موقع رفتن سه روز پیش بهم زنگ زد گفت گفتم زنگ بزنم ببینم زنده ای که منم بهش گفتم بیشعوری این چه طرز حرف زدنه ؟ گفت با گندی که من به رابطمون زدم خوب عزیز دلم غرورم اجازه نمیده که همین اول کار نازتو بخرم که گفتم پس کی میخوای بخری گفت بیا ببینمت اومد دنبالم رفتیم کافه نشستم دیدم نیومد گفتم لابد عوضی داره بازیم میده تا اومدم بلند بشم صاحب کافه یه دسته گل آورد برام گفت از طرف اقای محمدی هست گفتن تقدیمتون کنم بعدش خودش اومد و از دلم دراورد الان این سنگ قدیس نشان ساده که من گرفتم اینطوری در اومد سنگ قدیس نشان نالیس که گفتید قوی تره اونم میخوام و میشه هر دو را باهم استفاده کنم ؟

نام: سلطانی

در ساعت ۲۳:۴۰ این نظر را ثبت کرده است.

۲۷۷***۰۹۱۰-۶

در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۷ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
با ادب احترام همسر بنده برگشتن به خانه تشکر

نام: مصطفی

در ساعت ۱۷:۳۹ این نظر را ثبت کرده است.

۷۶۶***۰۹۱۹-۶

در تاریخ ۱۴۰۲/۵/۱ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
داداش همین قدیس نشان نالیستونو من برای خودم سفارش دادم حاجی چقدر زیدم اخلاقش خوب شده بخدا واقعا مرام گذاشتید واقعا راضی خفنم

نام: فرزین

در ساعت ۱۱:۰۲ این نظر را ثبت کرده است.

۶۹۱***۰۹۳۷-۸

در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۳۱ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
اقا کامران اینجا نظرات جواب نمیدن من رفتم میگم چرا نظرات شما جواب نمیدید میگن اونجا برای عزیزانی هست که استفاده کردن محبت میکنن نظر میزارن هرکی سوالی داشته باشه به واتساپ پیام میده خواستم بگم الکی سوال نکن اینجا کسی جوابتو نمیده پاشو برو واتساپ والااااااا بیکاریا

نام: احدی

در ساعت ۲۱:۱۸ این نظر را ثبت کرده است.

۸۸۰***۰۹۳۳-۴

در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۸ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
سلام کامیار هستم پارسال ازتون خرید کردم اما هرچی گشتم دوباره ازتون خرید کنم پیداتون نکردم اخه اسم سنگ یادم رفته بود اتفاقی داشتم تو نت میچرخیدم اسم قدیس نشان نالیس خورد به چشمم به اطرافیانم قول داده بودم براشون بگیرم خواستم از همین سنگ قدیس نشان نالیس که خریده بودم پارسال برایم پنج عدد دیگه بفرستید

نام: بهنام

در ساعت ۱۸:۳۹ این نظر را ثبت کرده است.

۳۷۷***۰۹۱۲-۷

در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۰ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
جهت ابطال جادو ازتون خرید کرده بودم _ راضی هستم من هم

نام: بدون نامم

در ساعت ۰۴:۲۲ این نظر را ثبت کرده است.

۰۰۰***۰۹۱۲-۰

در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۲۰ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
لطفا واتساپ کوفتی سریع تر جواب بدید هی یه پیام الان میدید یدونه یه ساعت دیگه که نشد پاسخگویی مسخره شمام مگه من

نام: الهام

در ساعت ۱۴:۵۰ این نظر را ثبت کرده است.

۸۸۸***۰۹۱۹-۲

در تاریخ ۱۴۰۲/۳/۰۴ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
بهتون گفتم بعد از استفاده نظرم تو سایت میزارم چه راضی باشم چه نه گفتم نظر میزارم برای بازگشت معشوق ازتون گرفته بودم اولش که خیلی آرامشم زیاد شد به طرز خاصی بعد بوتیک لباس فروشیم فروشش بیشتر شد و در آخر یه دفعه نامزدم اومد به بهونه ی اینکه مدارکم دستت جا مونده رابطتمون دوباره شکل گرفت ### ممنون برای منم جواب داده

نام: حیدری

در ساعت ۱۹:۲۷ این نظر را ثبت کرده است.

۴۴۷***۰۹۱۴-۲

در تاریخ ۱۴۰۲/۲/۱۸ این نظر را ثبت کرده است.


نظرات دعا و طلسم و سنگ قدیس نشان نالیس
روانیم کردید از بس دیر جواب میدید تو واتساپ الانم که جواب دادید میگید سنگ قدیس نشان نالیس تموم کردید ؟ الان اوسکولم کردید ؟ باشه من تا فردا منتظر میمونم ببینم چی میشه حالا خوبه گفتم اوضاع زندگیم داغونه اینم شانس مسخره منه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + سه =