
طلسم موفقیت در هر کاری , رسانه جامع فرهنگ و مذهب توسل ( جهت مشاوره هر کاری و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم موفقیت در هر کاری : پس از اقامت کوتاهی در آن مکان، او محل زندگی ناتس را ترک کرد، به جایگاه مردان فرود آمد و در رحم مایا شکوهمند [صفحه ۲۸] مجسم شد، که بلافاصله فهمید که او از پسری حامله است که می تواند به دست آورد. بودا در همان لحظه، شاهزاده خانم یاتاودرا، که قرار بود همسر پسر مایا باشد، از کرسیهای ناتس فرود آمد و در رحم آمیتو، همسر شاهزاده توپابودا، حامله شد.
توسل : در آن زمان، ساکنان کاپیلاووت در میان شادیهای خارقالعاده، مشغول جشن گرفتن جشن صورت فلکی اوتاراتان (ژوئیه-آگوست) بودند. اما مایا با فضیلت، در هفت روزی که قبل از ماه کامل ژوئیه بود، بدون اختلاط در میان انبوه کسانی که به سرگرمیها اختصاص یافته بودند، وقت طلسم یک شبه پولدار شدن خود را در میان خدمتگزارانش گذراند و گل و عطر را تقدیم کرد. روز قبل از ماه کامل، او در یک ساعت اولیه برخاست، در آب معطر غسل کرد و چهارصد هزار قطعه نقره بین نیازمندان تقسیم کرد.
طلسم موفقیت در هر کاری
او با پوشیدن لباس غنی خود، غذای خود را میخورد و همه اعمال تقوای معمول را در چنین مواقعی انجام میداد. چهار شاهزاده ناتس، از محل سکونت تسادوماریت، شاهزاده خانم را با کاناپه اش بردند، آن را به کوه هیماونتا بردند، [۱۷] و آن را بر روی صخره ای عظیم و باشکوه به طول شصت یودزانا که به رنگ های مختلف آراسته شده بود، در همان نقطه قرار دادند. جایی که درختی پر زرق و برق به ارتفاع هفت یودزاناس، شاخ و برگ سبز و غنی خود را گسترش می دهد.
طلسم موفقیت در هر کاری : چهار ملکه، همسران چهار شاهزاده تسادوماریت، با نزدیک شدن به کاناپه ای که مایا در آن دراز کشیده بود، او را به کناره دریاچه آناوادات بردند، او را با آب دریاچه شست و شو دادند و روی کاناپه گل هایی که از محل زندگی مایا آورده بودند، پخش کردند. ناتس. در نزدیکی دریاچه کوهی انگشتر طلسم خوش شانسی زیبا با ظاهری نقره ای رنگ قرار دارد که قله آن با کاخی باشکوه و رفیع تاج دارد [ص ۲۹]. در شرق کاخ، در کنار کوه، غاری باشکوه قرار دارد. در داخل غار، بستری شبیه به نات ها آماده شد.
در هر کاری
شاهزاده خانم به آن مکان هدایت شد و روی تخت نشست و از استراحتی خوشمزه و با طراوت لذت برد. روبهروی این کوه، و روبهروی غاری که مایا در محاصرهی خادمانش نشسته بود، کوه دیگری بلند شد، جایی که فرالاونگ، به شکل یک فیل سفید جوان، از طرفین آن در جهات مختلف پرسه میزد. او به زودی در حال پایین آمدن از آن تپه دیده شد و با بالا رفتن از تپه ای که شاهزاده خانم روی تختش دراز کشیده بود، مسیر خود را به سمت غار هدایت کرد.
در هر کاری : روی انتهای تنهاش، که مانند رشتهای از گلهای زیبا بلند شده بود، یک زنبق سفید را حمل میکرد. صدای او که گهگاه در هوا طلسم موفقیت در امتحانات طنین انداز می شد، به وضوح توسط ساکنان غار شنیده می شد و نشان از نزدیک شدن او داشت. به زودی وارد غار شد، سه بار دور مبل چرخید که شاهزاده خانم روی آن نشست، سپس، مدتی ایستاده، نزدیکتر شد، سمت راست او را باز کرد و به نظر می رسید که خود را در شکم او پنهان کرده است. صبح که از خواب بیدار شد.
طلسم موفقیت در هر کاری : ملکه خواب خود را برای شوهرش تعریف کرد. شاه تودودانا بدون معطلی شصت و چهار پونهاس فرستاد.[۱۸] در [صفحه ۳۰] زمینی مملو از سرگین گاو، جایی که برنج خشک شده، گلها، و سایر هدایا با دقت انباشته و به وفور پخش میشدند، مکان مناسبی برای پونهاس در نظر گرفته شد. کره، شیر و عسل در گلدان های طلا و نقره برای آنها سرو می شد. علاوه بر این، چندین کت و شلوار پوشاک و پنج گاو به هر یک از آنها به عنوان هدیه و همچنین بسیاری طلسم تسخیر از مقالات دیگر ارائه شد. با ترتیب دادن این مقدمات، شاهزاده رویا را با درخواست توضیح آن برای آنها نقل کرد.
پونهاس پاسخ دادند: «پرنس، تمام افکار مضطرب را از ذهن خود دور کنید، و دلی شاد داشته باشید؛ فرزندی که شاهزاده خانم در شکم خود دارد، دختر نیست، پسر است. او پس از بزرگ شدن، یا زنده خواهد شد. در میان مردم و سپس فرمانروایی توانا می شود که همه نسل بشر به قدرت او اعتراف می کنند و یا با کناره گیری از هیاهوی جامعه به جایی خلوت متوسل می شود و در آنجا پیشه رهان را می پذیرد و در آن شرایط از هم گسسته می شود.
طلسم موفقیت در هر کاری : خود را از مصیبتهای موجود در وجود، و سرانجام به کرامت والای بودا میرسد.» تعبیر خواب چنین بود. در لحظه ای که فرالاونگ وارد رحم مایا شد، غوغایی بزرگ در سرتاسر چهار عنصر احساس شد و سی و دو شگفتی به طور همزمان طلسم برای موفقیت در کارها ظاهر شد. نوری با روشنایی بی نظیر ناگهان ده هزار جهان را روشن کرد.نابینایان، که میخواستند به کرامت شکوهمند فرالاونگ فکر کنند، بینایی خود را بازیابی کردند. ناشنواها به وضوح هر صدا را می شنیدند.
گنگ با روان صحبت کرد. آنهایی که بدنشان خم شده بود در حالت ایستاده ایستادند. لنگ با سهولت و سرعت راه می رفت. زندانیان بند های خود را گشوده دیدند و خود را به آزادی بازگرداندند. آتش جهنم خاموش شد. هوس وحشیانه پریتاها [۱۹] سیر شد. حیوانات [صفحه ۳۱] از هرگونه ناتوانی معاف بودند. همه موجودات عاقل جز سخنان صلح آمیز و خیرخواهی متقابل بیان کردند. اسب ها نشانه هایی از شادی بیش از حد را نشان دادند.
طلسم موفقیت در هر کاری : فیل ها با صدایی موقر و عمیق ابراز رضایت کردند. آلات موسیقی از خود با آهنگین ترین هارمونی طنین انداز شدند. زیور آلات طلایی و نقره ای که در بازوها و پاها پوشیده می شدند، بدون اینکه تماسی با هم داشته باشند، صداهای دلپذیری را منتشر می کردند. همه مکان ها ناگهان با نوری درخشان پر شد. نسیم های طراوت بخشی به آرامی در سراسر زمین می وزد. باران فراوانی در فصل گرما از آسمان میبارید و چشمههای آب خنک در هر مکان میجویند و نهرهای زمزمهآمیز خود را از بسترهای آماده عبور میدهند.
پرندگان هوا ایستاده بودند و پرواز همیشگی خود را فراموش کردند. رودخانه ها مسیر خود را به حالت تعلیق درآوردند و شگفتی بزرگی آنها را گرفت. آب دریا شیرین شد. پنج نوع نیلوفر در هر جهت دیده می شد. هر توصیفی از گل ها باز می شود و غنای رنگ های درخشان آنها را به نمایش می گذارد.
دیدگاهتان را بنویسید