
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه , رسانه توسل ( جهت مشاوره مغازه و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : افراط در مجازات صرفاً وحشیگری بیهوده است. او هیچ مجازات جانشینی نمی شناسد. او نمی تواند بفهمد که A. باید لعنت شود تا ب را نجات دهد. این به هیچ وجه با طرح عدالت او موافق نیست. به نظر او به اندازه دو بار شستن لباسی بیهوده به نظر می رسد که لباس دیگری پاک شود. هر [ص ۱۰۸] انسان باید کفاره گناه خود را بپردازد، باید کفاره گناه خود را بپردازد تا از آن رهایی یابد.
توسل : هیچ کس نمی تواند به او کمک کند یا برای او رنج بکشد. اگر گلو درد دارم، بی فایده است که به خاطر آن تاول بزنم: این ایده اوست. این برمه را در نظر بگیرید. دزدی کرده بود. که او اعتراف کرد. او آماده بود تا کفاره آن را بدهد. قاضی به این قانع نشد، بلکه او را کفاره گناهان دیگر کرد. او دو بار مجازات شد، زیرا مردان دیگری که فرار کردند مریض شدند.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه
این اولین چیزی بود که نمی توانست بفهمد. و بعد، وقتی که هم گناه خود و هم گناه دیگران را جبران کرد، وقتی از زندان بیرون آمد، به او بدتر از این نگاه میشد که هرگز کفاره نمیداد. اگر او هرگز در زندان نبود، اربابش دزدی او را می بخشید و او را پس می گرفت، اما اکنون نمی کرد.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : پسر به این افتخار می کرد که کفاره گناه خود را به طور کامل و بسیار پر کرده است.
مغازه
مغازه : اگر انسان دزدی کرد، باید چنان عقوبت و مدتی داشته باشد که جان او را از دزدی دور کند و کفاره گناهش را بکند. فقط خیلی می بینید که رحمت برای او کوتاهی از آنچه لازم است، نیمه کاره ماندن است، گویی جامه ای را نیمه شسته رها می کنید.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : استاد به مجازات بدتر از جنایت می نگریست. پس افسر رفت و ماجرای بازگشت پسرش را گفت و انتظار داشت که دوباره او را بپذیرند، به عنوان نمونه ای کنجکاو از کار مرموز ذهن شرقی، به عنوان نمونه ای بهترین دعا برای رزق و روزی مغازه دیگر از شیوه های خارق العاده ای که شرقی ها استدلال می کنند. افسر گفت: “فقط فکر می کنم.
او از اینکه در زندان بوده خجالت نمی کشد!” و پسر؟ خوب، او احتمالاً چیزی نگفت، اما رفت و نفهمید، و موضوع را برای دعا برای زیاد شدن نور چشم خود نگه داشت، زیرا [صفحه ۱۰۹] آنها بسیار گنگ هستند، این مردم، بسیار رنج می برند، بسیار خیرخواه هستند. شاید مطمئن باشید که او هرگز قانون را مورد سرزنش قرار نداده یا استاد قدیمی خود را به سختگیری محکوم نکرده است.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : او تعجب می کرد که چرا او مجازات شد زیرا افراد دیگر گناه کرده بودند و فرار کرده بودند. او نمی توانست این را بفهمد. به ذهنش خطور نمی کند که او را با جنایتکاران دیگر به گله بفرستد، او را از همه تأثیرات لطیف زندگی، از درختان سرسبز و بادهای بهشت، از جامعه زنان، از سرمشق مردان نجیب بریده باشد. از آموزه های دین، راهی عجیب برای تبدیل شدن به او به انسان دعا برای گشایش کار و روزی اهل سنت بهتری بود.
او میپنداشت که قصدش بهتر کردن اوست، که باید از زندان مردی بهتر از زمانی که وارد میشود، رها کند، و قصد عمل را میگیرد. در زمان پادشاه خودش اوضاع خیلی بهتر نبود. درست است که تعداد بسیار کمی از مردان زندانی شدند، جریمه نقدی مجازات دعای برای عزیز شدن نزد شوهر معمول بود، اما با این حال، حبس وجود داشت، و این به نظر او عجیب نمی آمد. و در مورد رفتار اربابش، او راضی بود که آن را بدون توضیح رها کند.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : بودایی راضی است که بسیاری از چیزها را تا زمانی که بتواند معنی آن را ببیند بدون توضیح باقی بگذارد. او اهل تئوری نیست. اگر نمی داند می گوید. او خواهد گفت: «این فراتر از من است. ‘من نمی فهمم.’ او هیچ دعا برای عزیز شدن نزد معشوق نظریهای دربارهی ذهن غربی ندارد تا اعمال ما را توضیح دهد که نمیتواند معنای آنها را درک کند.
او فقط نمی فهمید اما حیف از آن – به همه آن حیف فکر کنید! [صفحه ۱۱۰] مطمئناً هیچ چیز رقت انگیزتر از این نیست: اینکه یک گناهکار نباید دلیل حکم خود را بفهمد، که عدالتی که در مورد او اجرا می شود باید مانند او باشد. نمی تواند معنی را ببیند. من آن را ننوشتهام زیرا فکر میکنم قوانین مانو که در زمان پادشاهان برمه به دست آمده و روشهای مجازات آنها در مورد ما پیشرفت کرده است.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : برعکس، من فکر می کنم آنها خیلی بدتر بودند. قوانین و روشهای اجرای قانون آنها مربوط به افراد بسیار جوان بود. اما با وجود این، در قوانین آنها روحی متفاوت و برتر از قوانین ما وجود داشت. من سعی کرده ام در روح این مردمی که به خوبی آنها را دوست دارم ببینم، و هیچ چیز بیشتر از طرز نگاه آنها به جنایت و مجازات مرا تحت تأثیر قرار نداده است.
به نظر من هیچ چیز به اندازه نظریات آنها در مورد معنا و غایت مجازات، دامنه و حدود آن شایسته توجه نبوده است. خیلی با ما فرق داره همانطور که در دین ما، در قوانین ما نیز چنین است: زمانی به رحمت و زمانی دیگر به انتقام اعتقاد داریم. ما به مجازات جانشین و رستگاری جانشین اعتقاد داریم. آنها به عدالت مطلق اعتقاد دارند – همیشه مانند قوانین ستارگان، ابدی و تغییرناپذیر. ما عمداً مجازات را تحقیرکننده می کنیم.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : آنها فکر می کنند که باید تعالی بخش باشد، که در قدرت پاک کنندگی آن تنها استفاده و توجیه آن است. ما به پاره کردن لباس کثیف اعتقاد داریم. فکر می کنند باید شسته شود. یقیناً اینها اختلافات بزرگی است، مطمئناً افکاری مانند این [صفحه ۱۱۵] که در دل جوانان حک شده است، در آینده بزرگ و باشکوهی که در پیش روی آنهاست، به درک عدالت، به روشی برای برخورد با آنها می انجامد. جنایت، بسیار متفاوت از آنچه خودمان می دانیم.
آنها اکنون بسیار شبیه به شانزده قرن پیش، زمانی که رومیان بر ما حکومت می کردند، هستند. اکنون ما مردم بزرگ تری هستیم، عدالت ما بهتر است، زندان های ما بهتر است، اخلاق ما به طرز غیرقابل تصوری بهتر از آن چیزی است که امپراتوری روم تا به حال در آرزویش بود.و همینطور در مورد این افراد، زمانی که زمانشان فرا می رسد، زمانی که از دوران کودکی به مردانگی می رسند.
دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه : زمانی که عقل و قدرت و تجربه لازم برای به اجرا درآوردن عقایدی را که در قلبشان است داشته باشند، به نظر من این است که آنها از این اعتقادات چیزی شگفت انگیزتر از آنچه ما امروز در رویاهایمان می دیدیم بیرون خواهند آورد.
دیدگاهتان را بنویسید