
دعانویسی و استخاره , رسانه توسل ( جهت مشاوره استخاره و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعانویسی و استخاره : اما اگرچه سیوائیسم دستخوش تغییرات کمتری شده و نامهای بزرگ کمتری تولید کرده است، نباید آن را بیجان یا منحط تصور کرد. لینگام در سراسر هند پرستش می شود و بسیاری از زیارتگاه های مشهور مانند بنارس و بوبانشوار به پروردگار زندگی و مرگ تقدیم شده است. شیوائیسم کشور تامیل یکی از پرانرژی ترین و مترقی ترین اشکال هندوئیسم مدرن است.
توسل : اما از نظر آموزه به سختی با استاندارد باستانی متفاوت است. هنر نیز وارد مرحله جدیدی می شود. در مجسمههای اولیه هندی، خدایان بیشتر به شکل انسان به تصویر کشیده میشوند، اما در حدود قرن اول عصر ما، تمایل به تصویر کردن آنها با سر و اندام زیاد دیده میشود و این تمایل بیشتر میشود تا اینکه در قرون وسطی غالب شد. منشأ آن در نمادگرایی است.
دعانویسی و استخاره
تصور میشود که خدا حامل نشانهای بسیاری است، زیرا انجام اعمالی بیشتر از دو دست نشان میدهد. به پرستنده آموخته می شود که او را در این شکل تصور کند و هنرمند از نمایش آن در رنگ و سنگ ابایی ندارد. همانطور که دیدیم، تغییری که در بودیسم ایجاد شد تا حدی به دلیل تأثیرات خارجی بود و بدون شک بر اکثر اعتقادات هندی تأثیر گذاشت.
دعانویسی و استخاره : اما تقویت شگرف هندوئیسم عمدتاً به دلیل جذب باورهای رایج در مناطق هندی غیر از خانه های برهمن های باستان بود. بنابراین دین جنوب هند زمانی مشخص می شود که ما برای اولین بار آن را با لحن عاطفی آن می شناسیم و به سیوائیسم قرون وسطایی کشور تامیل منجر می شود. در منطقه دیگری، احتمالاً در غرب، یکتاپرستی باگاواتاس، که والد ویشنوئیسم بود، رشد کرد.
استخاره
استخاره : اما قدرت تولیدی آن از بین نرفت. سرشماری ده ساله هرگز از ثبت ظهور فرقه های جدید و رشد ناگهانی فرقه های دیگر که مبهم و جزئی بوده اند کوتاهی نمی کند. هر گونه برخورد تاریخی با هندوئیسم ناگزیر باعث می شود ویشنوئیسم برجسته تر از سایر فرقه ها به نظر برسد، زیرا رویدادهای بیشتری را برای ثبت ارائه می دهد.
دعانویسی و استخاره : ممکن است گفته شود که هندوئیسم به چهار بخش اصلی تقسیم می شود که واقعاً ادیان متفاوتی هستند: اسمارتاها یا سنت گرایان، سیوایی ها، ویشنوئی ها و ها. اولین ها، که هنوز هم زیاد هستند، نماینده برهمن های ماقبل بودایی هستند. آنها تا آنجا که شرایط مدرن اجازه میدهد، از آیین باستانی پیروی میکنند و مشرکان ظاهری هستند و در عین حال پانتئیسم را به عنوان حقیقت برتر میپذیرند.
اما ویشنوئیتها و سیواییها یکتاپرست هستند به این معنا که خدایان جزئی آنها نیستنداساساً با مقدسین مسیحیت رومی و شرقی متفاوت است، اما یکتاپرستی آنها رنگ و بویی پانتئیستی دارد. هیچ یک از فرقهها وجود خدای رقیب را انکار نمیکنند، بلکه هر کدام خدای خود را نه تنها به معنای خداباوری، بلکه به معنای پانتئیستی میسازند و خدای دیگر را صرفاً یک فرشته تأثیرگذار میدانند.
دعانویسی و استخاره : گاه به گاه، نادرست بودن این گونه خاص الوهیت بخشیدن به یک جنبه از روح جهانی خود را احساس می کرد و سپس ویشنو و شیوا به شکل دوگانه ترکیبی یا با افزودن براهما به عنوان یک تثلیث مورد تحسین قرار می گرفتند. اما این سه گانه اهمیت چندانی نداشت و مقایسه آن با تثلیث مسیحی اشتباه است.
گرایش قوی به ترکیب و ادغام خدایان، در این ادیان با میل به داشتن یک خدای معین، شخصی، تا آنجا که می تواند عشق را دریافت و بازگرداند، تسلط یافت. اگرچه احساس سرخپوستان مبنی بر اینکه خدا باید همه و در همه باشد، دائماً باعث می شود که مفاهیمی به نام ویشنو و شیوا از مرزهای شخصیت فراتر رود. این احساس به ویژه در رشد پرستش راما و کریشنا آشکار است.
دعانویسی و استخاره : هر دوی این خدایان در اصل قهرمانان باستانی بودند و داستان های عشق و نبرد در مراحل بعدی به آنها چسبیده است. با این حال، برای فدائیان مربوطه خود، هر کدام به تمام معنا خدا می شوند، خدا به عنوان عاشق روح، خدا به عنوان فرمانروای جهان و خدای خدای خدای خدای وحدت وجود که همه آن چیزی است که وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.
و داستان های عشق و نبرد در مراحل بعدی به آنها می چسبد. با این حال، برای فدائیان مربوطه خود، هر کدام به تمام طلسم جاودانگی معنا خدا می شوند، خدا به عنوان عاشق روح، خدا به عنوان فرمانروای جهان و خدای خدای خدای خدای وحدت وجود که همه آن چیزی است که وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد. و داستان های عشق و نبرد در مراحل بعدی به آنها می چسبد.
دعانویسی و استخاره : با این حال، برای فدائیان مربوطه خود، هر کدام به تمام معنا خدا می شوند، خدا به عنوان عاشق روح، خدا به عنوان فرمانروای جهان و خدای خدای خدای خدای وحدت وجود که همه آن چیزی است که وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد. برای مدتی دعانویسی فوری قبل و بعد از آغاز عصر ما، شمال غربی هند شاهد آمیختگی عظیمی از عقاید بود و دین هندی، ایرانی و یونانی باید در شهر دانشگاهی تاکسیلا و بسیاری از جاهای دیگر در تماس بوده باشد.
کشمیر نیز، اگر تا حدودی منزوی تر از آن بود که محل اجتماع ملت ها باشد، یک مرکز فکری قابل توجه بود. ما هنوز اسناد کافی طلسم جاودانگی قدرتمند برای ردیابی تاریخ و به ویژه گاهشماری اندیشه در این مناطق نداریم، اما میتوان گفت که اشکال خاصی از ویشنوئیسم، شیوائیسم و بودیسم همگی در آنجا تکامل یافتهاند و اغلب ویژگیهای مشترکی را نشان میدهند.
دعانویسی و استخاره : بنابراین در همه این تصور را مییابیم که ذات الهی به چهار یا پنج صورت متجلی میشود، اگر دعا برای آرامش کودک لجباز ربوبیت مطلق را یکی از آنها بشماریم [۱۹] . در زیر این پرستش ویشنو وشیوا و در اینجا صرفاً به تفاوت آن با شرک سمارتاها اشاره خواهد کرد. در مراحل عالی خود، همه ادیان هندو در آموزش نوعی از پانتئیسم توافق دارند.
برخی تأکید بیشتر و برخی کمتر بر جنبه شخصی که خدا می تواند فرض کند. اما در حالی دعانویس یهودی در همدان که پانتئیسم اسمارتاها ناشی از این احساس بود که خدایان بسیاری از سنت ها باید همگی یکی باشند. پانتئیسم ویشنوئیت ها از برهمانیسم ماقبل بودایی تکامل نیافته بود و به دلیل این اعتقاد است که خدای واحد باید همه چیز باشد.
دعانویسی و استخاره : این هندی است اما در منطقه ای خارج از نفوذ برهمن رشد کرد و توسط برهمن ها به عنوان یک عقیده مجاز پذیرفته شد، اما افسانه های بسیاری در حماسه ها و پورانا نشان می دهد که بین برهمن های قدیمی و پرستندگان راما، کریشنا خصومت وجود داشته است.
دیدگاهتان را بنویسید