
دعانویس در همدان , رسانه توسل ( جهت مشاوره همدان و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعانویس در همدان : که اولین نتیجه کوتاه مدت بود، اما [صفحه ۹۷] نشاط ناگهانی روشنفکری که جوانان کلکته در زمان علم غرب تجربه کردند. اسطورههای شرقی جایگزین شد، نه مطالعه وداها احیا میشد و نه درسهای بزرگ طبیعت آنقدر قابل فهم جلوه میکردند که در آن زمان بود.[۲۵] ما دیدیم که برهمنیسم در زمان راموهون روی یک پیشرفت کرد. دبندرونات تاگور آن را بیشتر به جلو هدایت کرد.
توسل : و سپس او نیز به طور ناگهانی متوقف شد، همانطور که سلفش انجام داده بود. رهبری بعداً به مردی با شجاعت بالاتر واگذار شد که نه کمتر از تواناییهایش برای رهبری یک جنبش بزرگ. ، زمانی که دخترش ازدواج کرد، برای جشن گرفتن این مناسبت بدون مراسم معمول بت پرستی.پس از آن، مناسکی را که هنگام تولد و مرگ انجام می دادند، از عنصر بت پرستی آنها پاک کرد.
دعانویس در همدان
با این حال، دبندرونات تاگور از او حمایت کرد. اما سرانجام، زمانی که تلاش شد تا نه تنها آنچه صرفاً بت پرستی بود، بلکه هر چیزی که برای احساس روشنفکرانه و سلیقه پاک تر توهین آمیز بود از بین برود، دبندرونات و حزب محافظه کار مخالفت کردند و نتیجۀ آن انشعاب بود. نویسنده می گوید: «زمان فرا رسیده بود، که برهمیسم، اگر یک قدرت بود و نه صرفاً گفتار، باید با سیستم تمایزات طبقاتی مبارزه کند.
دعانویس در همدان : اولین قدمی که کشوب چوندا سن در این مسیر برداشت، جشن ازدواج بین افراد متعلق به کاست های مختلف بود. این نوآوری بود که ممکن است کارشناسان محترم نوده و بنارس را مبهوت کند. از این پس در گرایش بیش از بدعت آمیز آموزه خداباوری تردیدی وجود نخواهد داشت. برق گرفتگی جامعه را فرا گرفت: همه هندوها از خواب غفلت بیدار شدند و به طرز مشکوکی شروع به تفکر کردند که منظور برهمیسم از چنین جسارتی چیست.
همدان
همدان : رسولان آن تلاش کردند تا خود و دیگران را متقاعد کنند که همه چیز را از وداها گرفتهاند و هیچ چیز را از کتاب مقدس. و هنگامی که آنها مجبور به ترک وداها شدند، به عنوان وحی الهی به طبیعت بازگشتند. اما، همانطور که یک مرجع انگلیسی-هندی ادعا می کند، مسلم است که جز برای زندگی جدیدی که در این زمان با جزر و مد اندیشه های غربی جریان داشت، و مطالعه ادبیاتی «اشباع شده در هر منافذی» از احساسات مسیحی و احساسات عالی اخلاق انجیلی؛ و اما به دلیل مخالفت شدید و بی وقفه ای که مسیحیت در شخص مبلغانش علیه الحاد حفظ کرد.
اما آزمون واقعی اصل هنوز در راه بود. ایجاد چند تغییر در مناسک مذهبی داخلی نسبتاً بی خطر بود: ازدواج افراد از طبقات مختلف عمدتاً اصول را به خطر می انداخت: لازم بود که کل جامعه برهما به نوعی به طور جهانی متعهد به جنگ علیه شرور باشد [صفحه ۹۸] و گناهان طبقه کشوب و حزبش این ضرورت را پذیرفتند، رشته مقدسی را که آنها را به عنوان برهمنها متمایز میکرد.
کنار گذاشتند و اصرار داشتند که همه کسانی که میخواهند عضویت در ساماج خود دعا برای درد دست و گردن را داشته باشند، باید موافقت کنند که از کاست خودداری کنند. هیچ پیروزی بزرگتر از این نمیتوان داشت، اصولاً بر سنتگرایی: برهمیسم را بهعنوان قدرتی در این سرزمین نشان داد، و نه یک گمانهزنی بیهوده الهیاتی».
از آن پس، کشوب چوندا سن رهبر شناخته شده «برهما ساماج هند» شد و فرقه جدید یک دینپرستی بهترین دعانویس در مازندران فعال را پذیرفت. شعبه در سراسر کشور تاسیس شده است. مبلغان تا مدرس و بمبئی و پنجاب فرستاده شده اند. تراکت ها و سخنرانی ها آزادانه منتشر شده است. در کلکته به اصطلاح «کلیسا» ساخته شده است، و هر یکشنبه غروب به خوبی از آن بازدید میکنند.
نه تنها مردان، بلکه زنان، که محل اقامت ویژهای برای آنها در نظر گرفته شده است. مراسم به زبان عامیانه انجام می شود دعانویس خوب در یزد تا برای همه نمازگزاران قابل فهم باشد. سرودهای برهمی با همراهی هارمونیوم و (نوعی طبل) خوانده می شود: قطعاتی از یک کتاب منتخب خوانده می شود که در آن عصاره های کتاب مقدس بسیار بیشتر از منابع دیگر است. دعاهای بیمورد با شدت احساس معنوی انجام میشود.
که نمیتواند باعث شرمندگی یک جماعت مسیحی شود. و گفتارهایی ارائه می شود که لحنی خالص و نجیب از احساسات و احساسات می دهد. دو نشریه هفتگی، یکی بنگالی و دیگری انگلیسی، «دارما تاتوا» و «آینه هندی»، بیانگرهای دعا برای درد دست بچه شناخته شده دیدگاه ها و آموزش ساماج هستند. اسطورهشناسی هندو: و ویشنو پورانا. کلمه پورانا به معنای «قدیمی» است.
و به نظر میرسد هدف اصلی پوراناها حفظ داستانهای افسانهای باستانی و سنتهای تاریخی دعانویس عالی در مازندران بوده است. اما به شکلی که به ما رسیده اند کاری بیش از این انجام می دهند. آنها پنج موضوع زیر را کم و بیش به طور کامل درک می کنند: ۱، خلقت اولیه، یا کیهان شناسی. ۲، آفرینش ثانویه، یا نابودی و نوسازی جهان ها، از جمله گاهشماری. ۳، شجره نامه خدایان و پدرسالاران. ۴، سلطنت مانوس، یا دوره هایی به نام و ۵، تاریخ، یا جزئیاتی از این دست که از شاهزادگان نژادهای خورشیدی و قمری، و از فرزندان آنها تا دوران مدرن موجود است. به گفته پروفسور ویلسون، آنها آشکارا از همان نظام مذهبی رامایانا و مهابهاراتا، یا از آنچه او مرحله اسطوره ای-قهرمانی اعتقاد هندو می نامد، گرفته شده اند.
اما آنها ویژگیهایی را ارائه میکنند که تعلق آنها را به دورههای بعدی و تغییر مهمی در پیشرفت عقیده نشان میدهد. آنها جهانبینی نظری دو شعر بزرگ را تکرار میکنند. آنها محاسبات زمانی را بیان و نظام مند می کنند. و آنها بازنمایی قطعی و مرتبط تری از داستان های اساطیری و سنت های تاریخی می دهند. اما علاوه بر اینها و سایر مشخصات، که ممکن است از یک دوره قدیمی، اگر نه از یک دوره ابتدایی، مشتق شوند، ویژگیهای بارز توصیفی مدرنتر را ارائه میکنند.
به دلیل اهمیت فوقالعادهای که برای خدایان فردی قائل هستند. و منظور از مناسک و مناسکی است که به آنها خطاب میشود، و در اختراع افسانههای جدیدی که قدرت و بخشندگی آن خدایان و کارآمدی ارادت ضمنی به آنها را نشان میدهد.» شکل ترکیب پذیرفته شده در پوراناها به صورت گفتگو است که در آن محتوای آن توسط یک فرد خیالی در پاسخ به دیگری مرتبط می شود.
چند دیالوگ در نهایت با هم تنیده می شوند. و ادعا می شود که در مناسبت های مختلف بین افراد مختلف برگزار شده است، در نتیجه سوالات مشابهی پرسیده شده است. معمولاً راوی بلافصل لوماهارشانا یا رومهارشانا، شاگرد ویاسا است، که مانند افلاطون برای سقراط، سخنان استاد بزرگ خود را به خواننده منتقل می کند.
دیدگاهتان را بنویسید