
دعانویس برای حاملگی , رسانه توسل ( جهت مشاوره حاملگی و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعانویس برای حاملگی : ای برادر، بیا، رئیس این گروه مریدان باش.» بدین ترتیب، راهبان، اوداکو راماپوتو، رهیبان من، این مقام را به من عطا کرد و مرا با افتخار بزرگی گرامی داشت. همانطور که رامو تعلیم را اعلام کرد، شما نیز به تعلیم دست یافتید.
توسل : همانطور که شما به آن دست یافته اید، رامو نیز این تعلیم را اعلام کرده است. همانطور که رامو تعلیم می دانست، شما هم تعلیم را می دانید.
دعانویس برای حاملگی
همانطور که شما آموزش را می دانید، رامو نیز آموزش را شناخته است. همانطور که رامو بود، تو هم هستی. همانطور که تو هستی، رامو هم همینطور بود. ای برادر، بیا، رئیس این گروه مریدان باش.» بدین ترتیب، راهبان، اوداکو راماپوتو، رهیبان من، این مقام را به من عطا کرد و مرا با افتخار بزرگی گرامی داشت. همانطور که رامو تعلیم را اعلام کرد، شما نیز به تعلیم دست یافتید.
دعانویس برای حاملگی : همانطور که شما به آن دست یافته اید، رامو نیز این تعلیم را اعلام کرده است. همانطور که رامو تعلیم می دانست، شما هم تعلیم را می دانید. همانطور که شما آموزش را می دانید، رامو نیز آموزش را شناخته است. همانطور که رامو بود، تو هم هستی. همانطور که تو هستی، رامو هم همینطور بود.
حاملگی
حاملگی : شما نیز به تعلیم دست یافتید. همانطور که شما به آن دست یافته اید، رامو نیز این تعلیم را اعلام کرده است. همانطور که رامو تعلیم می دانست، شما هم تعلیم را می دانید. همانطور که شما آموزش را می دانید، رامو نیز آموزش را شناخته است. همانطور که رامو بود، تو هم هستی. همانطور که تو هستی، رامو هم همینطور بود.
دعانویس برای حاملگی : ای برادر، بیا، رئیس این گروه مریدان باش.» بدین ترتیب، راهبان، اوداکو راماپوتو، رهیبان من، این مقام را به من عطا کرد و مرا با افتخار بزرگی گرامی داشت.[S. 313]سپس ای راهبان، این فکر به ذهنم خطور کرد: این تعلیم به رویگردانی، رویگردانی، انحلال، لغو، بصیرت، بیداری، انقطاع نمی انجامد. اما فقط برای ورود به قلمرو حد ادراک ممکن.» و من این آموزش را رضایت بخش دیدم.
راهبان، و ناراضی از آن رفتم. «اینک راهبان در جستجوی خیر واقعی، در جستوجوی عالیترین راه آرامش، از جایی به جای دیگر در سرزمین ماگادها سرگردان شدم و به نزدیکی قلعه اوروولا رسیدم.{۱۶۷}در آنجا تکه ای از زمین مسحورکننده را دیدم: کف جنگلی آرام، رودخانه ای درخشان، مناسب برای حمام کردن، دلپذیر، و در اطراف چمنزارها و مزارع. سپس، راهبان، این فکر به دعانویس برای بازگشت معشوق ذهنم خطور کرد: «این تکه زمین واقعاً لذت بخش است! کف جنگل شاداب، رودخانه روشن، مناسب برای استحمام، دلپذیر و اطراف آن چمنزار و مزارع است.
دعانویس برای حاملگی : این احتمالاً برای پسر بزرگواری که میل به زهد دارد کافی است.» و راهبان آنجا نشستم: «برای زهد کافی است». «و من، راهبان، که خود در معرض زاد و ولد هستم، با توجه به بدبختی این قانون طبیعت، در جستجوی امنیت بینظیر دعانویسی برای جدایی دو نفر و بیتولد، توقف هذیانها، امنیت بینظیر و بیتولد، توقف هذیانها را یافتم. من که خود در معرض پیری قرار گرفتم.
با توجه به بدبختی این قانون طبیعت، به دنبال امنیت بی پیر و بی نظیر، توقف توهمات، امنیت بی پیر، بی نظیر، توقف هذیان را یافتم. من، خودم در معرض بیماری، بدبختی این قانون طبیعت هستم[S. 314]با توجه به یقین غیر قابل قیاس بدون بیماری دعانویس برای جذب پسر که در پی توقف هذیان بود، یقین غیر قابل مقایسه را بدون بیماری یافت، توقف هذیان. من که خود در معرض مرگ قرار گرفتم.
دعانویس برای حاملگی : از بدبختی این قانون طبیعت آگاهم، به دنبال امنیت نامیرایی جاودانه، توقف توهمات، امنیت نامیرایی دعانویس برای گشایش بخت جاودانه، توقف توهمات را یافتم. من، خود در معرض درد، با توجه به بدبختی این قانون طبیعت، به دنبال امنیت ناهموار، غیرقابل مقایسه، توقف توهمات، امنیت بی دردسر، بی نظیر، توقف توهمات را یافتم. من که خود در معرض خاک، با توجه به بدبختی این قانون طبیعت، به دنبال امنیت بی آلایش، بی نظیر، توقف توهمات بودم.
امنیت بی آلایش، بی نظیر، توقف توهمات را یافتم. › من برای همیشه رستگار شدم، این آخرین زندگی است و دیگر چیزی برای بودن دوباره وجود ندارد. “سپس، راهبان، این فکر به ذهنم خطور کرد: “من این قانون عمیق را کشف کردم که درک آن دشوار دعانویس برای زنی که باردار نمیشه است، کشف آن دشوار است، کشف آرام، نفیس، بی چون و چرا، ظریف، عاقلانه است. اما این نسل به دنبال لذت است، لذت را دوست دارد.
دعانویس برای حاملگی : قدر لذت را می داند. اما برای جنس لذتجو، لذتپسند، لذتبخش، چنین چیزی به سختی قابل درک است: بهعنوان شرطی شدن به نحوی معین، منشأ مشروط. و همچنین یکی[S. 315]چنین چیزی به سختی آن را درک خواهد کرد: دقیقاً این گشایش همه تمایزها، طرد هر گونه دلبستگی، توقف تشنگی، نقطه عطف، انحلال، انقراض.{۱۶۸}پس اگر قانون را توضیح دهم و دیگران مرا نفهمند، مطمئنم که طاعون و مانعی است.
و در آنجا ای راهبان، این جملات طبیعی در برابر من جرقه زد که تا به حال نشنیده بودم: با تلاش زیاد چیزی که پیدا کردم اکنون آشکارسازی بیهوده خواهد بود: طمع و نفرت مردم را می خورد تمایلی به چنین قانونی ندارد. › جریان متقابل عمیق، صمیمی، لطیف پنهان برای حریص نامرئی می ماند در تاریکی غلیظی فرو رفته است. «به این ترتیب، راهبان، ذهن من متمایل به سکوت شد، نه به توضیح این آموزه. بنگرید.
دعانویس برای حاملگی : راهبان، برهما ساهمپاتی[۲۰] تردیدهای قلبم و زاری: «فن کن، افسوس، جهان به شدت نابود خواهد شد وقتی روح کامل، مقدس، کاملاً بیدار بسته شود و تعلیم را توضیح ندهد!» سپس ناپدید شدند، راهبان، برهما ساهمپاتی، به همان سرعتی که یک مرد قوی می تواند بازوی کشیده خود را دراز کند یا بازوی دراز خود را از دنیای برهما بیرون بکشد و در برابر من ظاهر شود.
سپس راهبان، هنگامی که برهما ساهمپاتی یکی از شانه هایش را باز کرد، دستانش را به سمت من قفل کرد و چنین گفت: [S. 316] وای که حق تعالی عبرت دهد، ای خدای تعالی عبرت دهد! موجوداتی از نوع نجیب تری وجود دارند: بدون شنیدن آموزش، خود را گم می کنند. آنها درس را خواهند فهمید. «به گفته راهبان، برهما ساهمپاتی. و سپس در ادامه چنین گفت: ›در ماگادا انحراف اعلام شد.
دعانویس برای حاملگی : دکترین آلوده که توسط افراد ناپاک ابداع شده است: اکنون این دروازه زندگی را باز می کنی، دانای ناب به حقیقت کشف شده ما. “مثل کسی که بر بالای کوههای بلند ایستاده است و از هر طرف به زمین بنگر، پس ای همه چشم از برج حقیقت بنگر به این قلمرو درد، ای تسکین دهنده درد! ای حکیم به هستی نگاه کن: مبدأ – اذن عذاب اوست. {۱۶۹} آفرین، ای قهرمانان، ارباب پیروز نبرد.
دیدگاهتان را بنویسید