
دعا برای مریضی سخت , رسانه توسل ( جهت مشاوره سخت و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعا برای مریضی سخت : اما اکنون فرصتی برای انتقام برای من پیش آمده است.»۳۰ «پادشاه که دید در دام دیغاووی جوان است، دستانش را بلند کرد و گفت: جانم را به من عطا کن، دیغاووی عزیزم، جانم را به من عطا کن. تا ابد از تو سپاسگزارم.»۳۱ «و دیغاوو بدون تلخی و بدخواهی گفت: چگونه می توانم جانت را به تو بدهم، ای پادشاه، زیرا جان من توسط تو به خطر افتاده است.
توسل : من قصد ندارم جان تو را بگیرم. این تو هستی، ای پادشاه، که باید جانم را به من بدهی.»۳۲ «و پادشاه گفت: «خوب، دیغاوو عزیزم، پس جانم را به من عطا کن، و من جانت را به تو خواهم بخشید.»۳۳ «بنابراین، پادشاه برهمدات کاسی و دیغاوو جوان به یکدیگر جان دادند و دست یکدیگر را گرفتند و سوگند یاد کردند که به یکدیگر آسیبی نرسانند.
و پادشاه برهمادتا کاسی به دیغاوو جوان گفت: [ص ۱۰۸] چرا پدرت به تو گفت. در ساعت مرگش: «دور بین نباش، نزدیک بین نباش، زیرا کینه با نفرت آرام نمی شود.
دعا برای مریضی سخت
تنفر تنها با نفرت نبودن برطرف می شود.» – منظور پدرت از آن چه بوده است؟»۳۵ «جوان پاسخ داد: «وقتی پدرم، ای پادشاه، در ساعت مرگش گفت: دوراندیش مباش. منظورش این بود که نفرتت دور نشود. و وقتی پدرم گفت: نزدیک بین نباش، منظورش این بود که در درگیری با دوستانت عجله نکن. و هنگامی که گفت: «زیرا نه با کینه بغض برطرف میشود.
دعا برای مریضی سخت : بلکه بغض با نفرت برطرف نمیشود»، منظورش این بود: تو پدر و مادرم را کشتیای پادشاه، و اگر تو را از جانت محروم کنم، پارتیزان ها به نوبه خود جان من را می گرفتند. پارتیزان های من دوباره تو را از زندگی خود محروم خواهند کرد. بنابراین با نفرت، نفرت از بین نمی رود. اما اکنون، ای پادشاه، تو جان مرا به من بخشیدی، و من زندگیت را به تو بخشیدم. بنابراین، نفرت بدون نفرت از بین رفته است.
سخت
سخت : آنگاه جوان در حالی که دست چپ خود را بر سر شاه بی دفاع گذاشت و با دست راستش شمشیر کشید، گفت: من دیغاوو پسر پادشاه دیغیتی هستم که پادشاهی او را ربوده و با ملکه اش کشته ای. مادر. من می دانم دعای قوی برای ثروتمند شدن سریع که مردم بر نفرتی که نسبت به اشتباهاتی که متحمل شده اند بسیار راحت تر غلبه می کنند تا به خاطر اشتباهی که مرتکب شده اند.
دعا برای مریضی سخت : سپس برهماداتا پادشاه کاسی فکر کرد: «دیغاووی جوان چقدر عاقل است که معنای سخنان پدرش را به اختصار درک می کند.» و پادشاه پادشاهی پدرش را به او بازگرداند و دخترش را به ازدواج او درآورد.» ۳۷ پس از پایان ماجرا، مبارک دعا برای کنترل خشم همسر گفت: «ای برادران، شما فرزندان حلال من در ایمان هستید که از زبان من متولد شدهاید. فرزندان. نباید نصیحتی را که پدرشان به آنها داده است زیر پا بگذارند.
آیا از این پس از پندهای من پیروی کنید.” آنها اختلافات خود را در حسن نیت متقابل مورد بحث قرار دادند و توافق سنگا دوباره برقرار شد. بهکخوس سرزنش کرد. و این شد که مبارک در هوای آزاد بی کفن بالا و پایین می رفت.۱ وقتی بزرگان دیدند که مبارک دعا برای گشایش کار شوهرم بی کفن راه می رود، کفش های خود را درآورده و همین کار را کردند. اما نوآموزان به الگوی بزرگان خود توجهی نکردند و پاهای خود را پوشانده بودند.
دعا برای مریضی سخت : برخی از برادران متوجه رفتار بیاحترامی نوآموزان شدند و به مبارک گفتند; و مبارک نوکران را سرزنش کرد و گفت: «اگر برادران در حال حاضر، در حالی که هنوز زنده هستم، نسبت به یکدیگر احترام و ادب کم کنند، پس از مرگ من چه خواهند کرد؟» پر از اضطراب برای رفاه حقیقت بود. و ادامه داد: «حتی افراد غیر روحانی، ای بهخوس، که در دنیا حرکت میکنند و به دنبال صنایع دستی میروند تا دعا برای گشایش کار شوهر بتوانند امرار معاش کنند.
نسبت به معلمان خود محترم، مهربان و مهماننواز خواهند بود.پس ای بهیکخوس، نورت را بتابان تا تو که دنیا را رها کرده و تمام زندگی خود را وقف دین و انضباط دینی کردهای، احکام نجابت را رعایت کنی، نسبت به خود محترم، مهربان و مهماننواز باشی. معلمان دعا برای زیاد شدن نور چشم و مافوق، یا کسانی که به عنوان معلمان و مافوق شما رتبه بندی می کنند. ای بهیکخوس، رفتار تو موجب تغییر دین نیافته ها و افزایش تعداد مؤمنان نمی شود.
دعا برای مریضی سخت : ای بهیکخوس در خدمت دفع افراد تبدیل نشده و بیگانه کردن آنهاست. من به شما توصیه می کنم که در آینده با ملاحظه تر، متفکرتر و محترم تر باشید. هنگامی که دواداتا، پسر سوپرابودا و برادر یاسوداها، شاگرد شد، امید به دست آوردن آن را گرامی داشت. او که از جاه طلبی های خود ناامید شده بود، نفرتی حسادت آمیز را در دل خود متصور شد.
در تلاش برای برتری یافتن از کامل در فضیلت، قوانین او را ایراد گرفت و آنها را بسیار ملایم دانست.۱ دواداتا رفت. به راجاگاها رسید و گوش آجاتاساتو، پسر شاه بیمبیسارا را به دست آورد. و آجاتاساتو ویهارا جدیدی برای دواداتا ساخت و فرقه ای را تأسیس کرد که شاگردانش متعهد به قوانین سخت و خودکشی بودند.
دعا برای مریضی سخت : و در یک مبارک را صدا زد و از او خواست که قوانین سختگیرانه خود را تأیید کند، تا بتوان به وسیله آن تقدس بیشتری به دست آورد. او گفت: “بدن از سی و دو قسمت تشکیل شده است. و هیچ صفت الهی ندارد. در گناه تصور می شود و در فساد متولد می شود. صفات آن مسئولیت در برابر درد و انحلال است، زیرا ناپایدار است.
این ظرف کارما است که نفرین وجود قبلی ماست. محل سکونت گناه و امراض است و اعضای آن دائماً ترشحات ناپسند بیرون میدهند. پایان آن مرگ است و هدفش خانه چارنی. با توجه به وضعیت بدن، بر ما لازم است که با آن مانند لاشه ای مملو از زشت رفتار کنیم و آن را لباس هایی بپوشانیم که فقط در گورستان ها یا بر تپه های سرگین جمع شده است.
دعا برای مریضی سخت : مبارک فرمود: «به راستی که بدن پر از ناپاکی است و انتهای آن خانه ی خرچنگ است، زیرا ناپایدار و مقدر است که در عناصرش حل شود. اما از آنجا که ظرف کارما است، در قدرت ما نهفته است که [صفحه ۱۱۱] آن را ظرف حقیقت و نه شرارت کنیم. لذت بردن از لذت های بدن خوب نیست، اما غفلت از نیازهای بدن و انباشتن پلیدی بر آلودگی ها نیز خوب نیست.
چراغی که پاک نشده و از روغن پر نشده باشد خاموش می شود و بدنی که ژولیده و شسته نشده و در اثر توبه ضعیف شده است ظرف مناسبی برای نور حق نخواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید