
دعای برای گشایش کار بسته , رسانه توسل ( جهت مشاوره بسته و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعای برای گشایش کار بسته : هیچ ابری در آسمان جمع نشد و نهرهای آلوده شفاف شد، در حالی که موسیقی آسمانی در هوا طنین انداخت و فرشتگان از شادی شادی کردند. بدون هیچ شادی خودخواهانه یا جزئی [صفحه ۹]، اما به خاطر قانون شادی کردند، زیرا خلقت غرق شده در اقیانوس درد اکنون رهایی پیدا می کرد. ۹ فریاد حیوانات خاموش شد.
توسل : همه موجودات بدخواه قلبی محبت آمیز دریافت کردند و صلح بر روی زمین حکم فرما شد. مارا، شرور، به تنهایی غمگین شد و خوشحال نشد. ۱۰ پادشاهان ناگا، که شدیداً میخواستند احترام خود را نسبت به عالیترین قانون نشان دهند، همانطور که به بوداهای سابق احترام گذاشته بودند، اکنون به استقبال بودیستا رفتند. آنها گلهای ماندارا را در مقابل او پراکنده کردند و با شادی قلبی به ادای احترام مذهبی خود شادی کردند.
دعای برای گشایش کار بسته
او برهمنی بود که شخصیتی باوقار داشت و نه تنها به دلیل خرد و دانش، بلکه به دلیل مهارتش در تفسیر نشانه ها شهرت داشت. و پادشاه او را به دیدن نوزاد سلطنتی دعوت کرد. ۱۴ بیننده که شاهزاده را دید، گریست و آه عمیقی کشید. و چون پادشاه اشکهای آسیتا را دید، نگران شد و پرسید: «چرا دیدن پسرم تو را اندوهگین و اندوهگین کرده است؟» ۱۵ اما دل آسیتا شاد شد و چون میدانست که دل پادشاه متحیر است.
دعای برای گشایش کار بسته : پدر سلطنتی که به معنای این نشانه ها فکر می کرد، اکنون سرشار از شادی بود و اکنون بسیار مضطرب شده بود. که تولد او ایجاد کرد، در قلب ترسناک او دردهای شک احساس کرد.۱۳ اکنون او در آن زمان در بیشه ای نزدیک لومبینی آسیتا، ریشی، زندگی می کرد و زندگی یک گوشه نشین را می گذراند.
بسته
بسته : فرشتگان برهما کودک را گرفتند و او را نزد مادر گذاشتند و گفتند: “شاد باش، ای ملکه، پسری توانا برای تو متولد شده است.” دنیا پر از نور شد نابینایان با اشتیاق دیدن جلال آینده خداوند بینایی خود را دریافت کردند. کر و لال از فال نیکی که نشان دهنده تولد بودا است با یکدیگر صحبت کردند. کج راست شد. لنگ راه رفت همه اسیران از زنجیر خود رها شدند و آتش همه جهنم ها خاموش شد.
دعای برای گشایش کار بسته : خطاب به او گفت: گفت: ۱۶ “پادشاه، مانند ماه وقتی کامل است، باید احساس شادی زیادی کند، زیرا او پسری نجیب زاده شده است.” و خدایان در معابد از مکانهای افتخار خود فرود میآیند تا او را بپرستند. ۱۸ “همه اضطراب و شک را از خود دور کنید. نشانههای معنوی آشکار نشان میدهد که کودکی که اکنون به دنیا میآید رهایی را برای تمام جهان به ارمغان خواهد آورد.
یادآوری من خودم پیر هستم، به همین دلیل نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم. اکنون پایان من نزدیک است و من شکوه این کودک را نخواهم دید. زیرا این پسر تو بر جهان حکومت خواهد کرد. ۲۰ “چرخ امپراتوری به سوی او خواهد آمد. او یا پادشاه پادشاهان خواهد بود تا بر تمام سرزمین های زمین حکومت کند، یا به راستی یک بودا خواهد شد. او برای به خاطر هر چیزی که زنده است.
دعای برای گشایش کار بسته : آموزش خالص او مانند ساحلی خواهد بود که کشتی شکستگان را می پذیرد. قدرت مراقبه او مانند یک دریاچه خنک خواهد بود. و همه مخلوقات خشکیده از خشکسالی شهوت آزادانه از آن بنوشند. ۲۲ «بر آتش طمع ابر رحمت خود را برافراشته خواهد کرد تا باران شریعت آن را خاموش کند. دروازه های سنگین ناامیدی را خواهد کشید.
باز کن، و به همه موجوداتی که در شبکههای درهم تنیده حماقت و جهل گرفتار شدهاند رهایی بخش. کلماتی را در دل خود شاد کردند و نام نوزاد تازه متولد شده خود را سیداتا گذاشتند، یعنی «کسی که به هدف خود رسید.» (۲۵) و ملکه به خواهرش، پاجاپاتی گفت: «مادری که بودای آینده را به دنیا آورد، هرگز نخواهد داد. تولد فرزند دیگرمن به زودی این دنیا را ترک خواهم کرد.
دعای برای گشایش کار بسته : شوهرم، پادشاه، و سیداتا، فرزندم. هنگامی که من رفتم، برای او مادر باش.» ۲۶ و پاجاپاتی گریست و وعده داد. ۲۷ هنگامی که ملکه از زنده ها جدا شد، پاجاپاتی پسر سیداتا را گرفت و او را بزرگ کرد. و چون نور ماه کم کم زیاد می شود. بنابراین فرزند سلطنتی روز به روز در ذهن و بدن رشد می کرد و صداقت و عشق در قلب او ساکن بود. و هرگز دعا برای گشایش کار و روزی زیاد نامادری بهتر از او وجود نداشت. ۲۹ V. پیوندهای زندگی وقتی سیداتا به جوانی رسید.
پدرش آرزو کرد که او را متاهل ببیند، و او به همه اقوام خود فرستاد و به آنها دستور داد که شاهزاده خانم های خود را به شاهزاده بیاورند. ممکن است یکی از آنها را به عنوان همسر خود انتخاب کند. ۱ اما خویشاوندان پاسخ دادند و گفتند: “شاهزاده جوان و ظریف است. و دعای گشایش کار فوری شده هیچ یک از علوم را فرا نگرفته است. او نمی تواند دختر ما را حفظ کند، و اگر جنگی رخ دهد.
دعای برای گشایش کار بسته : نمی تواند با دشمن کنار بیاید.» (۲) شاهزاده در ذات خود پرهیاهو نبود، اما در ذات خود متفکر بود. او دوست داشت در زیر درخت بزرگ جامبو بماند. باغ پدرش، و با مشاهده راههای دنیا، خود را به مراقبه سپرد.۳ و شاهزاده به پدرش گفت: “بستگان دعای برای چشم زخم روی تخمه مرغ ما را دعوت کن تا مرا ببینند و قدرت مرا بیازمایند.” پدر همانطور که پسرش به او دستور داد کرد. ۴ هنگامی که اقوام آمدند.
و مردم شهر کاپیلااتو گرد هم آمدند تا مهارت و دانش شاهزاده را بیازمایند، او در تمام تمرینات بدن و ذهن خود را مردانه نشان داد. و هیچ رقیبی در میان جوانان و مردان هند وجود نداشت که بتواند در هیچ آزمونی، چه از نظر جسمی و چه روحی، از او پیشی بگیرد. سپس سیداتا برای دعا برای عزیز شدن نزد صاحب کار خود همسری برگزید و یاسوهارا، پسر عموی خود، دختر مهربان پادشاه کولی را انتخاب کرد. و یاسودهرا با شاهزاده نامزد شد.
دعای برای گشایش کار بسته : در ازدواج آنها پسری به دنیا آمد که او را نامیدند که به معنای “بند” یا “کراوات” است، و پادشاه دعایی برای سر درد شدید سودهودانا از اینکه وارثی برای پسرش متولد شد، گفت: ۸ «شاهزاده که پسری به دنیا آورد، او را دوست خواهد داشت، همانطور که من شاهزاده را دوست دارم.
بدون هیچ هدفی خودخواهانه، اما در مورد فرزند خود و عموم مردم، سیداتا، شاهزاده، به وظایف دینی خود پرداخت و بدن خود را در گنگ مقدس غسل داد و قلب خود را در آب شریعت پاک کرد.
دیدگاهتان را بنویسید