
دعا برای عشق از دست رفته , رسانه توسل ( جهت مشاوره رفته و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعا برای عشق از دست رفته : آموزه ای که با این فرض که روح از جهانی به جهان دیگر منتقل نمی شود، سازگار نیست.اما این جوهر تمام اخلاقیات آن است، پیامدهای تغییر ناپذیر، اجتناب ناپذیر و تغییرناپذیر خیر و شر.
توسل : در این مورد نیز با مسیحیت موافق است که تعلیم میدهد که «هر چه انسان بکارد، همان را درو خواهد کرد». هر که مثقال خود را به پنج تبدیل کند، بر پنج شهر قرار خواهد داد، هر که آن را به ده، بر ده شهر تبدیل کند.
دعا برای عشق از دست رفته
سومین نقطه تماس با مسیحیت، هرچقدر هم که در ابتدا چنین به نظر برسد، آموزه نیروانا است. نیروانا از نظر بودایی به معنای جهان مطلق و ابدی، فراتر از زمان و مکان است. چیزی که اکنون برای ما چیزی نیست.
دعا برای عشق از دست رفته : اما در آینده همه چیز خواهد بود. ناتوان از شناخت زمان و ابدیت، آنها را نفی مطلق یکدیگر می کند. به گفته آقای امرسون و دیگر افلاطونیان، ویژگی افلاطون در این بود که او قادر بود هر دو مفهوم را – از خدا و انسان، نامتناهی و متناهی، ازلی و موقت – درک کند و از نظر عقلی حفظ کند.
از دست رفته
از دست رفته : خیر، جاودانگی روح یک آموزه رادیکال در بودیسم است و این آموزه یکی از نقاط تماس آن با مسیحیت است. نقطه تماس دیگر، آموزه پاداش و کیفر آن است.
دعا برای عشق از دست رفته : شایستگی مسیحیت نیز به همین ترتیب دعا و طلسم راز موفقیت در کنکور این است که قادر است هر دو ایده متضاد را نه به عنوان جزم، بلکه به عنوان زندگی حفظ کند. مسیحیت خدا را بی نهایت و ابدی می شناسد، اما جهان زمان و مکان را نیز واقعی می شناسد.
انسان به اندازه خدا وجود دارد: ما خدا را دوست داریم، انسان را هم باید دوست بداریم. برهمنیسم خدا را دوست دارد، اما نه انسان را. تقوا دارد اما انسانیت ندارد. بودیسم انسان را دوست دارد، اما خدا را نه. انسانیت دارد، اما تقوا ندارد.
دعا برای عشق از دست رفته : یا اگر تقوا داشته باشد به دلیل منطقی زیباست که دلش از سرش عاقل دعا برای عشق به همسر تر است. چیزی که در این نظام های شرقی غیرممکن به نظر می رسد، برای کودک مسیحی، برای مرد یا زن مسیحی نادان و ساده که در میان وظیفه و آزمایش روزانه، از عشق آسمانی و زمینی لذت می برند.
یک واقعیت زندگی روزمره است. دلیلی برای این امر در ماهیت دعا برای افزایش عشق همسر درونی مسیحیت در مقایسه با بودیسم وجود دارد. چرا بودیسم یک دین بدون خداست؟ ساکیا مونی خدا را نادیده نگرفت.
دعا برای عشق از دست رفته : هدف زندگی او رسیدن به نیروانا، یعنی رسیدن به اتحاد با خدا، وجود نامتناهی دعا برای فروش ملک فوری بود. او با این تجربه الهی بودا شد. پس چرا این تجربه دینی، مانند مسیحیت، عنصری سازنده در بودیسم نیست؟ زیرا در بودیسم انسان برای یافتن خدا به سمت بالا مبارزه می کند.
در حالی که در مسیحیت خدا برای یافتن انسان فرود می آید. برای صحبت به زبان الهیات فنی، بودیسم آموزه آثار و مسیحیت فیض است. آنچه را که خدا به همه انسانها می دهد، می توانند دریافت کنند و توسط این اجتماع فیض در یک مشارکت متحد شوند.
دعا برای عشق از دست رفته : اما نتایجی که تنها با تلاش به دست دعا برای عشق و محبت از راه دور میآیند، مردان را از هم جدا میکند. زیرا برخی بیشتر از دیگران انجام می دهند و بیشتر دریافت می کنند. قدیس به بودا رسید، اما این به خاطر تلاش ها و فداکاری های فوق بشری او بود.
دیگران را تشویق به امید به نتیجه مشابه نمی کند. پس میبینیم که اینجا، مانند جاهای دیگر، برتری مسیحیت را باید در کمیت آن، و در کمال زندگی آن یافت. بودیسم را در تمام نقاط مثبتش، در تمام حقایقش لمس می کند.
دعا برای عشق از دست رفته : دکترین بودایی پاداش و مجازات، قانون، پیشرفت، انکار خود، خویشتن داری، انسانیت، نیکوکاری، برابری انسان با انسان و ترحم برای غم و اندوه انسان را می پذیرد. اما به همه اینها اضافه می کند – چقدر بیشتر! خلأ ترسناک بودیسم را با خدای زنده پر می کند.
با زندگی خدا در روح انسان، بهشت در اینجا و آخرت. این به ما علاوه بر مبارزه روح برای یافتن خدا، به ما خدایی می دهد که برای یافتن روح فرود می آید. یک الهی به همان اندازه واقعی انسان، یک نامتناهی به جامد بودن متناهی می دهد.
دعا برای عشق از دست رفته : و این کار را نه با یک سیستم فکری، بلکه توسط یک چشمه و جریان زندگی انجام می دهد. اگر همه آثار مسیحی، از جمله عهد جدید، از بین می رفتند، بدون شک باید یک معامله بزرگ را از دست بدهیم. اما ما نباید مسیحیت را از دست بدهیم.
زیرا این یک کتاب نیست، بلکه یک زندگی است. در خارج از آن جریان زندگی، مفهوم مسیحیت، به عنوان یک فکر و یک باور، دوباره توسعه می یابد.ما باید مانند مردمی باشیم که در کرانههای نیل زندگی میکنند و پنج هزار سال از سرچشمههای آن نادان هستند.
دعا برای عشق از دست رفته : ندانست که طوفان های مفید آن از کجا سرچشمه گرفته است. نمیدانستم که نهر بزرگش با چه معجزهای میتواند در میان گرمای شدید، جایی که باران نمیبارد، جاری شود.
و در طول یک مسیر هزار و دویست مایلی توسط هیچ ثروتمندی تغذیه نشود، در عین حال در شنها جذب نشده و توسط خورشید همیشه سوزان تبخیر نشود. اما با وجود ناآگاهی از منشأ آن، می دانند که منبعی دارد و می توانند از همه فواید و برکات آن بهره مند شوند.
دعا برای عشق از دست رفته : بنابراین مسیحیت رودخانه ای پر از زندگی است که حاوی حقایقی ظاهراً متضادترین است و روح و قلب انسان و وضعیت اجتماعی ملت ها را از انگیزه ها و ایده های خود پر می کند. ما باید در از دست دادن دانش مثبت خود از تاریخ آن چیزهای زیادی را از دست بدهیم.
اما اگر همه کتابها از بین میرفتند، لوحهای قلب انسان باقی میماند، و انجیل ابدی عیسی روی آنها نوشته میشد، با حروف زندهای که هیچ سالی نمیتوانست آن را محو کند و هیچ تغییری آن را پنهان نمیکرد.
دعا برای عشق از دست رفته : به شرح زیر است: «برخی معتقدند که دو خدا وجود دارد، مثلاً دو کارگر رقیب؛ یکی را که آنها را سازنده چیزهای خوب میسازند و دیگری را بد. و برخی بهتر از اینها را خدا و دیگری را دیمون میخوانند؛ چنانکه زرتشت، مجوسی، که او را پنج هزار سال بزرگتر از تروآسها و یکی دیگر از زمانهای تروا را میگویند.
علاوه بر این، تأیید کردند که یکی از آنها از هر معقول، شبیه به نور، و دیگری تاریکی و جهل، انجام می دهد، اما میترا در میان آنها قرار دارد. به همین دلیل، ایرانیان میترا را واسطه نامیدند و به ما می گویند که او ابتدا به بشر آموخت که برای دیگری نذر و نذر و شکرگزاری کند.
دیدگاهتان را بنویسید