
طلسم زبان بند مادر شوهر , رسانه توسل ( جهت مشاوره شوهر و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم زبان بند مادر شوهر : آگاهی کامل از بهترین متون ساشکت و مطالعه مکرر آنها، و ۲) سالها مطالعه مکرر اسناد پالی. مبارزه با مواد شکننده بدون این تسلیحات ضروری، موفقیت اندکی را نوید می دهد، همانطور که بسیاری از ترجمه های اغلب صادقانه در داخل و دیوارهای اضافی به وضوح نشان می دهند. کسی تمایل دارد که دسترسی نسبتاً آسان متون پالی را با قابلیت همجوشی آسان اشتباه بگیرد.
توسل : شما دوازده دوره را تقسیم می کنید، محتوای تقریبی را ارائه می کنید، و فکر می کنید که، در کل، فقط همین است. یک وکیل محترم در کندی، سیهالو هلندی،[S. XXXIII]پس از شنیدن سخنان راهب، سپس گفت: «اگر وقت داشتم! در عرض سه ماه من بر کل پالی تسلط داشتم. او به خود اجازه داد تا با پژواک های گاه و بیگاه سیهالی رشوه بگیرد.
طلسم زبان بند مادر شوهر
چقدر یک مرد صادق با ما شبیه این هلندی شایسته با ساشکت کوچکش است: فقط با این تفاوت که سه ماه طول نمی کشد تا «استاد» کند. او در تمام زندگی خود این کار را انجام داده است، در کنار. دو ویژگی ضروری ذکر شده خوب و خوب هستند، اما به هیچ وجه برای ترجمه کافی نیستند. گوته در پایان یادداشت های دیوان غربی- شرقی، سه نوع ترجمه را برمی شمارد: نثری، هجوی و مشابه. دو مورد اول از نظر خود کاملاً مفید و شایسته هستند.
طلسم زبان بند مادر شوهر : رضایت واقعی فقط می تواند آخرین مورد را به همراه داشته باشد. «ترجمهای که میکوشد با نسخه اصلی یکی شود، در نهایت به نسخه بین خطی نزدیک میشود و درک اصل را بسیار تسهیل میکند. از این طریق به متن اصلی هدایت میشویم، حتی رانده میشویم، و در نهایت کل دایره بسته میشود، که در آن نزدیک شدن غریبه و بومی، معلوم و ناشناخته حرکت میکند.
شوهر
شوهر : و نظم و انضباط سخت حفظ میشود، رعایتی که در نوری مطلوب ظاهر میشود، قطعاً مطلوبتر از آن چیزی که خبرنگارانی با گوشهای آرام و چشمهای عجول که گهگاه به تصویر میکشند. ترجمه کسانی که پالی دعای قوی زبان بند خانواده شوهر را می شناسند نیازی به نور قرضی ندارند. وقتی خورشید می تابد ما ماه را از دست نمی دهیم. اما به نظر من برای درک واقعی پالی دو چیز ضروری است.
طلسم زبان بند مادر شوهر : اگر آن هویت اینجا و آنجا در برگههای بعدی نمایان میشد، قطعاً درک متن اصلی بسیار آسانتر میشد، هرچند نه بدون دردسر. اگرچه این سخنرانیها مربوط به قرن ششم قبل از میلاد است، اما گاهی این تصور را ایجاد میکند که متعلق به قرن ششم پس از شوپنهاور است. وین ، پاییز کارل یوجن نویمان. [S. 2] بخش اول کتاب من شنیدم که زمانی آن حضرت دعای زبان بند دشمن صم بکم در اوکاطها، در جنگل لذت، در پای یک درخت شاه اقامت داشت.
در آنجا آن حضرت خطاب به راهبان فرمود:«ای راهبان!» – آن راهبان با دقت به حضرت عالی پاسخ دادند. پس آن حضرت فرمود: “من به شما راهبان ماهیت اولیه همه چیز را گوشزد می کنم و به آنچه می گویم گوش دهید.” آن راهبان با دعا برای زبان بند همه دقت به مبارک پاسخ دادند: “بله، پروردگارا!” پس آن حضرت فرمود: “یکی وجود دارد، شما راهبان، که چیزی را تجربه نکرده است،
طلسم زبان بند مادر شوهر : یک فرد عادی است که هیچ احساس مقدسی ندارد،جاهل از آموزه قدسی، نفوذناپذیر طلسم زبان بند با فلفل به عقاید مقدس، بدون احساس نجیب، جاهل از آموزه نجیب، غیرقابل نفوذ به آموزه نجیب، و زمین را به جای زمین می گیرد و زمین را به جای زمین گرفته، می اندیشد. زمین، به زمین می اندیشد، به زمین می اندیشد، فکر می کند «زمین مال من است» و در زمین شادی می کند.
و چرا؟ چون او را نمی شناسد، می گویم. او آب را برای آب می گیرد و آب را برای آب گرفته است، به آب می اندیشد، به آب می اندیشد، به آب می اندیشد، می اندیشد «آب مال من است» و از آب شادی می کند: و چرا؟[S. 4]چون نمی داند طلسم زبان بند شوهر یهودی می گویم. او آتش را به جای آتش می گیرد و آتش را به جای آتش می گیرد، به آتش می اندیشد، به آتش می اندیشد، به آتش می اندیشد.
طلسم زبان بند مادر شوهر : می اندیشد «آتش مال من است» و از آتش شادی می کند: و چرا؟ چون نمی داند می گویم. هوا را هوا می گیرد و وقتی هوا را هوا گرفته، هوا می اندیشد، به هوا می اندیشد، به هوا می اندیشد، می اندیشد «هوا مال من است» و در هوا شادی می کند: و چرا؟ {۲}چون او را نمی شناسد، می گویم. او طبیعت را به مثابه طبیعت میگیرد و پس از گرفتن طبیعت به عنوان طبیعت، به طبیعت فکر میکند.
به طبیعت میاندیشد، به طبیعت فکر میکند، فکر میکند «طبیعت مال من است» و از طبیعت شادی میکند: و چرا؟ چون او را نمی شناسد، می گویم. او خدایان را خدایان میپذیرد، و وقتی خدایان را خدایان میگیرد، به خدایان فکر میکند، به خدایان فکر میکند، به خدایان فکر میکند، فکر میکند «خدایان مال من هستند» و از خدایان شادی میکند: و چرا؟ چون او را نمی شناسد، می گویم.
طلسم زبان بند مادر شوهر : مولای مولد را پروردگار مولد می گیرد و مولای مولد را مولای مولد می پندارد، به پروردگار مولد می اندیشد، به پروردگار مولد می اندیشد، می پندارد که مال من پروردگار است. از زایش» و به پروردگار زایش خرسند است: و چرا؟ چون او را نمی شناسد می گویم. او برهما را به عنوان برهما می گیرد، و پس از گرفتن برهما به عنوان برهما، به برهما فکر می کند، به برهاما فکر می کند، به برهما فکر می کند.
فکر می کند “مال من برهاما است” و از برهما شادی می کند: و چرا؟ چون او را نمی شناسد می گویم. درخشش را درخشش می گیرد و اگر درخشش را درخشندگی گرفته باشد[S. 5]بنابراین او به درخشندگان می اندیشد، به درخشندگان می اندیشد، به درخشندگان می اندیشد، می اندیشد که «درخشندگان مال من هستند» و از درخشندگان خوشحال می شود: و چرا؟ چون او را نمی شناسد، می گویم.
طلسم زبان بند مادر شوهر : روشن ها را نورانی می گیرد و روشن ها را روشن می گیرد، به روشنی ها می اندیشد، به روشنی ها می اندیشد، به روشنی ها می اندیشد، می پندارد که «نوران مال من هستند» و از آن شادی می کند. روشن: و چرا؟ چون او را نمی شناسد، می گویم. او زورمندان را توانا میداند، و پس از آنکه توانا را بهعنوان نیرومند میگیرد.
دیدگاهتان را بنویسید