
طلسم ازدواج با شکر , رسانه توسل ( جهت مشاوره شکر و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم ازدواج با شکر : اما یک سیستم صرف از اخلاق و فلسفه است که بر اساس یک نظریه بدبینانه از زندگی است. با این حال، در اینجا ممکن است اعتراض شود که، قبل از اینکه بودیسم را از هر عنوانی که دین نامیده می شود حذف کنیم، باید منظور خود را از اصطلاح «دین» تعریف کنیم. البته، عموماً پذیرفته می شود که صرف اخلاق، نیازی به دین ندارد. ۵۳۸برعکس – این کاملاً غیرقابل انکار صحیح است.
توسل : که دین الزاماً باید متضمن اخلاق باشد. بیتردید فیلسوفان بزرگی در دوران باستان بودهاند که زندگی کاملاً اخلاقی داشتهاند، بدون اینکه اصلاً هیچ اعتقاد مذهبی را تصدیق کنند. بسیاری از مردان عالی نیز در این روزگار در میان ما وجود دارند، که از اینکه بی دین خوانده شوند، بدشان می آید، و در عین حال هیچ آموزه دینی مشخصی ندارند.
طلسم ازدواج با شکر
و از پذیرش هر نظامی که آنها را متعهد به اعتقاد مطلق به چیزی جز انرژی یا نیروی ابدی می کند، سر باز می زنند. واضح است که تعریف کلمه «دین» با مشکلاتی همراه است و ریشه شناسی آن آنقدر نامشخص است که در توضیح آن به ما کمک نمی کند [۲۷۸] . با این حال، اگر تصدیق کنیم که هر نظامی که ادعا می کند یک دین به معنای واقعی کلمه است.
طلسم ازدواج با شکر : باید وجود ابدی یک خدای زنده و واقعی با قدرت، حکمت و عشق بی نهایت را فرض کند، یعنی خالق، طراح، و حافظ هر چیز مرئی و نادیدنی. همچنین باید جاودانگی روح یا روح انسان و واقعیت یک وضعیت آینده و یک جهان غیب را بدیهی بداند. همچنین باید احساس ذاتی وابستگی به خدای شخصی را در انسان فرض کند.
شکر
شکر : که مطالعه سطحی هر یک می تواند منجر شود. به ایده های بسیار مغشوش از نظر برتری نسبی و شباهت آنها به یکدیگر. و قبل از هر چیز باید به کسانی که سخنرانیهای قبلی من را شنیدهاند، تمایز بنیادی بزرگی را که میخواستند ایجاد کنند یادآوری کنم – یعنی مسیحیت یک دین است، در حالی که بودیسم، حداقل در اولین و واقعیترین شکل آن، اصلاً دین نیست.
طلسم ازدواج با شکر : احساس احترام و عشق به او، که از اعتقاد به عدالت، قدوسیت، خرد، قدرت و عشق او سرچشمه می گیرد و با آگاهی عمیق از ضعف تشدید می شود. و اشتیاق برای رهایی از حضور، ظلم ابطال طلسم با سرکه و مجازات گناه. ۵۳۹ سپس، با شروع از این مفروضات، باید چهار شرط را برآورده کند. ابتدا باید خالق را در ذات و صفات او به مخلوقش یعنی انسان آشکار کند.
ثانیاً باید انسان را برای خودش آشکار کند. باید به او شناختی از ماهیت و تاریخ خود بدهد – اینکه او چیست. چرا آفریده شد; جایی که او در حال مراقبت است. و اینکه آیا او در حال حاضر در یک حالت انحطاط به پایین از یک وضعیت بالاتر باطل شدن طلسم چقدر طول میکشه است، یا توسعه به بالا از یک وضعیت پایین تر. ثالثاً، باید روشی را آشکار کند که از طریق آن مخلوق محدود با خالق نامتناهی ارتباط برقرار کند.
طلسم ازدواج با شکر : برنامه ای که به وسیله آن ممکن است به او دسترسی پیدا کند و با او متحد شود و توسط او از عواقب اعمال گناه آلود خود نجات یابد. رابعاً، چنین نظامی باید عنوان دین نامیده شدن خود را با تأثیر بازآفرینی خود بر سرشت انسان ثابت کند. با تأثیر آن بر افکار، امیال، احساسات و عواطف او. با قدرت آن که تمام تمایلات شیطانی او را تحت کنترل درآورد. با توانایی آن در تغییر شخصیت و جذب او به خدایی باطل کردن طلسم جدایی و طلاق که آشکار می کند.
پس واضح است که با معیاری مانند این، بودیسم اولیه نمیتوانست ادعا کند که یک دین است. نتوانست ابطال طلسم زبان بند این شرایط را برآورده کند. از پذیرش وجود خالق شخصی یا وابستگی انسان به نیروی برتر خودداری کرد. هر گونه روح یا نفس ابدی را در انسان انکار می کرد. هیچ مکاشفه خارجی و فراطبیعی را تصدیق نکرد. هیچ کشیشی نداشت، روحانی واقعی نداشت.
طلسم ازدواج با شکر : بدون دعای واقعی؛ بدون عبادت واقعی هیچ تصور درستی از گناه یا نیاز به عفو نداشت ( ص ۱۲۴ ) و انسان دعای باطل شدن طلسم کار را محکوم به تحمل عواقب خود می کرد. ۵۴۰اعمال گناه آلود بدون امید به کمک هیچ نجات دهنده یا نجات دهنده و در واقع از هیچ موجودی جز خود او. اسقف فقید کلکته یک بار به من گفت که در قسمتی دورافتاده از اسقف نشین خود، جایی که بودیسم غالب بود.
از یک بودایی ظاهراً وارسته که اتفاقاً در معبدی نماز می خواند، پرسید که برای چه چیزی دعا می کرد؟ او پاسخ داد: من برای هیچ چیزی دعا نکرده ام. اسقف اصرار کرد: “اما، شما برای چه کسی دعا کرده اید؟” مرد پاسخ داد: من برای کسی دعا نکرده ام. ‘چی!’ اسقف متحیر گفت: “برای هیچ کس دعا نمی کنی؟” و بدون شک این حکایت ایده دقیقی از دعای به اصطلاح یک بودایی واقعی به دست می دهد.
طلسم ازدواج با شکر : این مرد واقعاً برای چیزی دعا نکرده بود. او فقط از نوعی کلمات استفاده می کرد که قرار بود اثری مانند کاشت بذر پربار در مزرعه به آن تعلق داشته باشد. او به هیچ وجه مسیحی دعا نکرده بود. با این حال، در اینجا، یک مخالف ممکن است به من یادآوری کند که طبق آنچه من نشان میدهم، تحولات مختلف بودیسم، عقیده اصلی را تغییر داده و حتی با آن در تضاد بوده است.
و آنچه در اینجا در مورد دعا گفته شد، تنها در مورد بودیسم اولیه بهطور دقیق قابل اجرا است، همانطور که در ابتدا در کتاب آموزش داده شد. قدیمی ترین متون من این را قبول می کنم – من می گویم که ابراز احترام به بودا، قانون و رهبانیت، به بیان خواسته ها و نیازها تبدیل شده است، و این عبارات به تدریج منجر به اقامه دعاهای واقعی برای بوداها و بودی-ساتواهای خدایی شده است.
طلسم ازدواج با شکر : من اعتراف می کنم که ما باید در مورد بودیسم به عنوان یک کل قضاوت کنیم. ما باید به آن توجه کامل داشته باشیم ۵۴۱تحولات بعدی و لغزش تدریجی الحاد و اگنوستیکیسم آن به خداباوری و شرک. ما ناگزیریم تصدیق کنیم که بودیسم، با گسترش آن به کشورهای دیگر، خصلت یک نظام دینی خداباورانه را پیدا کرد، که اگرچه نادرست بود.
اما در آن نقاط تماسی با مسیحیت داشت . با این وجود، با اعتراف به همه اینها، و با در نظر گرفتن تمام آنچه می توان به نفع بودیسم به عنوان یک نظام دینی گفت، به راحتی می توان نشان داد که چقدر غیرممکن است که بر شکاف خمیازه ای که آن را از دین واقعی جدا می کند، پل بزنیم.
دیدگاهتان را بنویسید