
طلسم قفل و کلید , رسانه توسل ( جهت مشاوره کلید و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم قفل و کلید : بدشانسی میداد. دو ماه پس از اعدام پین، در شهر معلوم شد که فرمانروای جنگجوی آنها در راه است. این خبر شورشیان را پر از وحشت کرد. گنت دیگر در موقعیت غرور آفرینی که تحت کنت های فلاندر و اولین دوک های بورگوندی اشغال کرده بود – شهر برتر قلمرو و دشمنی که باید مورد احترام و حتی ترس بود، نبود. قدرت چارلز پنجم بیش از آن بود.
توسل : که حتی نادانترین افراد به مقاومت مسلحانه در برابر اقتدارش فکر کنند، حالا که او میخواست شخصاً آن را اعلام کند. بسیاری از مسئولین دوره هرج و مرج گریختند و برخی دیگر مخفی شدند. در اوایل سال ۱۵۴۰ امپراتور به کامبری رسید و در کنار والنسین و بروکسل حرکت کرد. در همین حین، یک نیروی نیرومند از سربازان آلمانی وارد شهر شدند.
طلسم قفل و کلید
بدون مقاومت ساکنان آن که اکنون کاملاً وحشت زده شده بودند، بسیاری از آنها بدون شک آرزو داشتند که می توانستند مرده را که بسیار ظالمانه قربانی کرده بودند، دوباره به زندگی بازگردانند. با امپراطور مخوف از آرمان خود دفاع کنند. آنها دلیل خوبی داشتندلرزیدن، زیرا در عرض چند روز رهبران حلقه مشکلات اخیر دستگیر شدند و همه افراد تحت مجازات اعدام از پناه دادن به آنها یا کمک به آنها برای فرار از خشم حاکم خود منع شدند.
طلسم قفل و کلید : چند روز بعد ۹ نفر از شورشیان در میدان Ste اعدام شدند. جایی که لیوین پین شش ماه قبل به دست آنها کشته شده بود. اکنون قضات پر از وحشت شده بودند و به طرز فجیعی درخواست رحمت می کردند. امپراتور با غرور پاسخ داد که میداند چگونه مهربان باشد و همچنین چگونه عدالت را اجرا کند، و در حال حاضر در مورد شهر قضاوت خواهد کرد «به گونهای که هرگز فراموش نشود و دیگران از آن الگو بگیرند».
کلید
کلید : بد به بدتر، تا زمانی که یک وضعیت واقعی هرج و مرج حاکم شد. وقتی چارلز از شورش مجازی علیه اقتدارش و مرگ لیوین پین مطلع شد، خشمگین شد و قول داد که انتقامی را بر شهر شورشی تحمیل کند که تمام شهرهای دیگر امپراتوری را از پیروی از آن بازدارد. به آرامی، اما با تعمدامپراطور که برای مردمان احمق که فعلاً سرنوشت کمون را هدایت میکردند.
طلسم قفل و کلید : این واکنش نگران کننده با بازدید معروف امپراتور از بالای برج کلیسای جامع همراه با دوک آلوا دنبال شد. در این مناسبت بود که دومی، با وحشیگری که پس از آن نامش را به عنوان واژه ظلم برای اعصار آینده تبدیل کرد، به حاکم خود توصیه کرد که شهر شورشی را کاملاً ویران کند. امپراطور به این امر پاسخ داد که نشان دهنده شوخ طبعی و میانه روی او بود.
با اشاره به سقفهای قرمز گسترده شهر پرجمعیت، پرسید: «فکر میکنید چند پوست اسپانیایی برای ساختن یک دستکش ( گاند ، املای فرانسوی گنت، به معنای دستکش نیز به این بزرگی) لازم است؟» پرتره دوک آلوا توسط A. MORO. در همین حال، تحت نظارت مستقیم امپراتور، یک ارگ عظیم در محل شهر کوچک باستانی اطراف صومعه سنت باوون شروع به ساخت کرد.
طلسم قفل و کلید : انتخابی که شامل تخریب بسیاری از ساختمانهای ابی بود. امپراتور، در حالی که این کار ادامه داشت، در پرینسنهوف جایی که دربار خود را برگزار می کرد، ماند، اما هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه سرنوشت شهر چگونه خواهد بود، نداد. در ۲۹ آوریل ۱۵۴۰ بود که سرانجام – در حضور خیل عظیمی از شاهزادگان، اشراف و اعضای شورای بزرگ خود، در حالی که قضات شهر به زانو در زیر پای او بودند.
تصمیم طولانی مدت خود را به تأخیر انداخت. منادی امپراتوری با صدای بلند ابتدا فهرستی از سی و پنج جنایت مرتکب شده توسط مردم شهر را خواند و آنها را به جرم اعلام کرد .تجاوزات ، فتنهها ، شورشها و لزهها . در نتیجه این جنایات، این حکم آنها را برای همیشه از امتیازات، حقوق و امتیازات خود محروم کرد. دستور داد که منشورها همراه با کتابهای قرمز و سیاهی که در آن ثبت شدهاند.
طلسم قفل و کلید : به امپراتور داده شود تا هر طور که میخواهد با آنها رفتار کند، و استناد یا توسل به آنها ممنوع بود. تلفظ کرد مصادره کلیه کالاها، اجارهها، درآمدها، خانهها، توپخانه و مواد جنگی متعلق به شهر یا متیرز . ناقوس طلسم زبان بند قوی شوهر بزرگ رولان را مصادره کرد و حکم داد که باید آن را پایین بیاورند. همچنین دستور داد که سه روز بعد، قضات، سی نفر از طبقه بورژوا یا طبقه متوسط، دواین بافندگان، شش مرد از هر متریهو پنجاه “کریزر” باید از امپراتور و ملکه عفو کنند.
دعا کنندگان در این مناسبت لباس سیاه پوشیده بودند و سر و پاهای برهنه و طناب هایی به گردن داشتند و مجبور بودند در بازار به زانو در آمده از امپراتور عفو کنند. علاوه بر این تحقیر عمومی، قضات ملزم به بستن طناب در اطراف گردن طلسم زبان بند شوهر سوزاندنی خود در طول انجام وظایف خود بودند. با این حال، گفته میشود که خیلی زود کنف به طناب غنی از طلا و ابریشم تبدیل شد که آن را به عنوان روسری بر سر میگذاشتند.
طلسم قفل و کلید : گویی به جای نشان شرافت، نشان افتخار است. قرار بود دیوارهای شهر بیشتر تخریب شوند و حاکم این حق را برای خود محفوظ میدانست که بعداً مشخص کند که کدام برجها، دروازهها و دیوارها باید برای برپایی ارگ تخریب شوند. سرانجام غرامت سنگینی تعیین شد و فردای آن روز قانون جدید در شصت و پنج ماده – معروفامتیاز کارولین – که تا پایان رژیم قدیمی در طول انقلاب فرانسه طلسم لوح به عنوان اساس حکومت عمل کرد.
شهر، بدون شک، نفس راحتی کشید که امپراطور هیچ تلفات دیگری برای جان انسان ها نگرفت، اما شرایط به اندازه کافی سنگین نبود. به طور خلاصه، این اصطلاحات یک بار برای همیشه به تمام بقایای خودگردانی پایان دادند و تمام امتیازاتی ابطال طلسم از راه دور را که بورگرها برای قرن ها برای آن مبارزه کرده بودند از بین برد. بنابراین، سال ۱۵۴۰ پایان تاریخ طولانی و درخشان کمون های فلاندری است.
طلسم قفل و کلید : زیرا پس از آن هیچ شهر دیگری جرأت مقاومت در برابر اقتدار امپراتور را نداشت – و پس از آن فلاندر صرفاً به استانی در قلمروهای گسترده حاکمانی تبدیل شد که به ندرت از شهرهای آن بازدید می کردند. و اغلب حتی به زبان مردمش طلسم روانی صحبت نمی کرد. در میان سنگ قبرهای کلیسای جامع سنت باون، یکی از سنگ قبرهایی که بیش از یک نگاه گذرا سزاوار آن است، سنگ قبر اسقف تریست است.
دیدگاهتان را بنویسید