
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب , رسانه توسل ( جهت مشاوره قلیاب و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : همانطور که مرسوم بود، استاد ابتدا او را بست و حاضر نشد. ایکیو تصمیم گرفت تا بیرون از خانه منتظر بماند و “شبنم را برای سقف خود و علف ها را برای رختخواب خود بگیرد.” او شب را زیر یک قایق خالی می خوابید و تمام روز در مقابل خلوتگاه کاسو ایستاده بود. بعد از اینکه کاسو بارها نتوانست او را دلسرد کند، حتی یک بار او را با آب پاشید، استاد تسلیم شد و ایکیو را برای مصاحبه دعوت کرد.
توسل : آنها برای یکدیگر ساخته شده بودند و سالها پس از آن، ایکیو و کاسو “به طور خستگی ناپذیر مسائل عمیق را دنبال می کردند.” ایکیو به احترام کاسو، احتمالاً یکی از معدود استادان معتبر آن عصر، آمد و تقریباً یک دهه در خدمت این معلم ماند، اگرچه زندگی با کاسو دشوار بود. از آنجایی که آنها در نزدیکی یک دریاچه بزرگ زندگی می کردند، ایکیو هر شب تا سحر در قایق ماهیگیر قرضی مدیتیشن می کرد.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب
وقتی کیفش «پخت میشد» به پایتخت میرفت و بخور یا لباسهای ارزانقیمت را به زنان خانهدار فقیر میفروخت – سپس با همان صندلهای حصیری، کلاه و شنل به صومعه بازمیگشت.۱۵ پس از سه سال، کاسو به او نام ذن، ایکیو (Ikkyu) داد تا به رسمیت شناختن پیشرفت او. روشنگری ایکیو در بیست و ششمین سال زندگی اش اتفاق افتاد، زمانی که در حالی که در قایق مشغول مراقبه بود.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : از فریاد یک کلاغ مبهوت شد. سحرگاه با عجله برگشت و این را به اربابش گزارش داد. کاسو پاسخ داد: “شما به مرحله ارحات [کسی که بر نفس غلبه کرده است] رسیده اید، اما نه به مرحله یک استاد، مبتدی.” ایکیو پاسخ داد: “پس من به عنوان یک آرهات کاملاً خوشحالم و نیازی به استاد شدن ندارم.” کاسو پاسخ داد: «خب، پس تو واقعاً استاد هستی.» (۱۶) اگرچه مرسوم بود که راهبان از استاد خود گواهی دریافت می کردند که روشنگری آنها را تأیید می کرد.
قلیاب
قلیاب : او در سن هجده سالگی به یک راهب منزوی از شاخه میوشین جی ذن در کیوتو مبتدی شد. اما هنگامی که مربی او دو سال بعد درگذشت، او برای مدتی سرگردان و مستعد خودکشی بود. سپس در بیست و دو سالگی تصمیم گرفت برای مصاحبه با کاسو سوتون (۱۳۵۲-۱۴۲۸)، استاد آموزش دیده دایتوکو جی که به عنوان سختگیرترین معلم ژاپن شناخته می شود، امتحان کند.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : اما موضوع گواهی ایکیو مشکل ساز است. او خود از دادن گواهینامه امتناع کرد و در وقایع نگاری بوکوسای به صورت دوره ای تصویر خود را بیرون می آورد و درخواست می کرد که توسط شاگردانش باطل شدن طلسم کار از بین برود – پس از آن به نظر می رسید چندین سال بعد دوباره به طور معجزه آسایی ظاهر شد. او پذیرفت، و باعث خوشحالی ستایشگرانش شد.
و آنها برای سپاسگزاری شروع به آوردن کمک های مالی معبد کردند. با این حال، تنها پس از ده روز، ایکیو به این نتیجه رسید که دایتوکو جی نیز بیش از حفظ ذن به مراسم اهمیت میدهد و شعر اعتراضی معروفی را به عنوان ژست جدایی نوشت و ادعا کرد که میتواند ذن باطل کردن طلسم کار بیشتری را در گوشت و نوشیدنی بیابد. و رابطه جنسی به طور سنتی برای بودایی ها ممنوع بود. ده روز در این معبد ذهنم آشفته است.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : پاهایم در نوار قرمز بی پایان درگیر شده است. اگر روزی به دنبال من گشتید، از مغازه باطل کردن طلسم جدایی ماهی فروشی، شراب فروشی، یا فاحشه خانه استفاده کنید. حمله ایکیو به تجاری سازی ذن بی دلیل نبود. محقق یان کوول مشاهده می کند که در زمان ایکیو، “رینزای ذن تا حد پایینی فرو رفته بود و روشنگری به ویژه توسط معابد مرتبط با شوگونات “فروخته” شد. معابد ذن نیز از طریق دم کردن و از طریق ربا پول درآوردند.
اواسط قرن پانزدهم، یکی از معبدهای ذن، شوکوکو جی، تمام مشاوران دولت شوگون را تجهیز کرد و بیشتر رشوه ها را دریافت کرد. به اندازه کافی از آن انتقاد نکنید.» (۱۸) از قضا، ایکیو همچنین به نوشتن شعر «ذن» در اشعار خود حمله کرد. او واقعاً به جنبش ادبی گوزان حمله شکستن طلسم چگونه است میکرد، مشغلهی راهبانی که ذن را کنار گذاشتند تا بر تولید شعرهای فراموششدنی به زبان چینی رسمی تمرکز کنند.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : آنها شعر خود را مقدم بر تمرین ذن قرار می دهند. ایکیو از شعر خود (که بعداً به عنوان “اشعار ابر دیوانه” یا کیون شو جمع آوری شد) به عنوان وسیله ای برای بیان روشنگری خود و همچنین انتقاد خود از تشکیلات استفاده کرد. همچنین، اغلب اوقات، لذتهای نفسانی را بر لذت های معنوی تجلیل می کرد. در حالی که استادان تانگ غیرمنطقی خلق می کردند و با باطل کردن طلسم دفن شده انتقال شهودی مبارزه می کردند.
ایکیو با شادی تسلیم حیات وجودی حواس شد. در مقدمه یکی از شعرها او تمثیلی را بیان کرد که در آن اولویت های خود را توضیح می داد. روزی روزگاری پیرزنی بود که حدود بیست سال از یک گوشه نشین بازنشسته حمایت می کرد. برای مدت طولانی دختر جوانی را برای سرو غذای او فرستاد. یک روز به دختر گفت دستش را دور راهب بیندازد و از او بپرسد که چه احساسی دارد.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : هنگامی که دختر این کار را کرد، راهب به او گفت: “من مانند درخت خشکیده ای هستم که پس از سه زمستان بدون گرما به تخته سنگی سرد تکیه داده ام.” دختر نزد پیرزن برگشت و گزارش خود را داد. “بیست سال برای غذا دادن به یک فرد غیر روحانی دروغین تلف شد!” زن فریاد زد. سپس او را فراری داد و کلبه اش را به آتش کشید. پیرزن مادربزرگ سعی کرد نردبانی به آن رذل بدهد.
به راهب پاک یک عروس خوب ارائه دهد. اگر امشب چنین پیشنهادی از من بشود، بید پژمرده رشد بهاری تازه ای را به وجود می آورد. کاوشی غنایی خاص در مورد شهوانی در شعری با عنوان «[بدن زن] عطر نرگس دارد» یافت می شود، که به تجلیل از جوهر جنسی باید طولانی به تپه [پری] خیره شد سپس از آن بالا رفت. نیمه شب روی تخت یشم در میان رویاهای [پاییز] گلی که زیر فشار شاخه آلو باز می شود.
باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب : به آرامی بین رانهای پری تاب میخورد. به نظر میرسد که عشقهای ایکیو تعدادی نتاج طبیعی تولید کردهاند. در واقع، این افسانه وجود دارد که یکی از فداکارترین پیروان ایکیو، راهبی به نام جوتی، در واقع پسر نامشروع او بوده است.
دیدگاهتان را بنویسید