
دعانویس خوب , رسانه توسل ( جهت مشاوره خوب و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعانویس خوب : در هند، مانند جاهای دیگر، مردان به زودی از امنیت مستحکمتر شایستگی که با زندگی عدالتخواهانه و رحمت به دست میآمد، آگاه شدند. آینده انسان در اختیار خودش بود نه در دست یک کشیش: خوشبختی یا بدبختی آن تصادفی نبود. اما نتیجه قطعی خیر یا شر در اینجا و اکنون انجام می شود.
توسل : بنابراین مرد خردمند سخت و پیوسته تلاش میکرد تا با اعمال نیک شایستگی را جمعآوری کند، «همانطور که مورچه سفید خانهاش را میسازد، زیرا با اینها به عنوان راهنمای او میتوانست امیدوار باشد که از تاریکی سخت عبور کند.» اما حتی این باور نیز رضایت آنها را از دست داد. زیرا چگونه انسان می تواند امیدوار باشد که خود را از اسارت تغییر بی پایان رهایی بخشد.
دعانویس خوب
تا زمانی که فقط به دنبال وجودی شادتر است و به شهروندی افراد تغییرپذیر خشنود است؟ اجازه دهید او به دنبال اتحاد مجدد با برهما باشد، که او نشأت گرفته از آن است. ۹۴بنابراین در اینجا دوباره، در حالی که غربی ها مسیری را می یافتند که آنها را از شرک به خداپرستی هدایت می کرد، و در حال رشد در تصورات اصیل تر از اینکه خود فردی چگونه باید باشد.
دعانویس خوب : زاهدان فکری شرق، در یک زندگی مراقبه دور از هم بودند. تلاش برای فروکش کردن به جای بالا آمدن به برهما مطلق به عنوان رودخانه ای که دوباره با اقیانوس متحد می شود. در برهماناهای اولیهشان، پدرانشان چیزی از برهما بهعنوان الوهیت نمیدانستند، و هیچوقت برهما برای هندیها معنایی از خدا برای آریاییهای غربی نداشت. شرک در هند هرگز به خداباوری به معنای قدیمی یونانی تبدیل نشد.
خوب
خوب : لعنت. و برهمن ها اظهار داشتند که به آن اشاره می کنند. اولین تصور رایج آنها از رهایی صرفاً تولد دوباره در دنیایی شادتر بود، که احتمالاً با مراسم قربانی و اعمال مذهبی تضمین می شد، اما چنین تصوری نمی توانست برای دعانویس خوب در هرمزگان مدت طولانی راضی کننده باشد، و سرانجام در طبقه بالاتر ذهنی جای خود را به دیدگاه های اصیل داد.
دعانویس خوب : و نه حتی پانتئیسم به معنای قرن نوزدهمی ما. حضور اسرارآمیز فراگیر در واقع توسط سرخپوستان شماره دعانویس قوی به عنوان “نفس” همه چیز در اوایل تشخیص داده شد، اما نامی که آنها برای تشخیص آن به کار بردند فقط به معنای خود جهانی بود. به هیچ وجه نویسنده آگاه نبود، بلکه تنها منبع سرکوب ناپذیر چیزها بود، زیرا با توهم منعکس شده بود.
برهما آتمن نه بی نهایت باهوش بود و نه کاملاً برکت، به معنای ما از کلمه. به سادگی بدون شناخت، سعادت دعانویس خوب در کردستان بدون آگاهی تصور می شد. هندو هرگز به این فکر نمی کند که ادعا کند برهما می داند یا حتی آگاهی دارد، اما همیشه به این فکر نمی کند که برهما دانش است. «این صرفاً موجودی غیرشخصی است.
دعانویس خوب : وحدت مطلق در تقابل با گسست، که وجود، به عنوان یک نشأت تماماً و تنها از آن هندو هرگز به این فکر نمی کند دعانویس خوب تلفنی که ادعا کند برهما می داند یا حتی آگاهی دارد، اما همیشه به این فکر نمی کند که برهما دانش است. «این صرفاً موجودی غیرشخصی است، وحدت مطلق در تقابل با گسست، که وجود، به عنوان یک نشأت تماماً و تنها از آن هندو هرگز به این فکر نمی کند که ادعا کند برهما می داند یا حتی آگاهی دارد.
اما همیشه به این فکر نمی کند که برهما دانش است. «این صرفاً موجودی غیرشخصی است، وحدت مطلق در تقابل با گسست، که وجود، به عنوان یک نشأت تماماً و تنها از آن ۹۵شر، زیرا منشا یک اشتباه است، باید در چرخه های بی پایان تغییر حرکت کند، تا زمانی شماره دعانویس در ایلام که راه فرار کشف شود و به دنبال آن جرقه نامنظم در آتش مرکزی جذب شود.[۹۷] چنین گمانهزنی آشکارا پیشروی بر ماتریالیسم ودایی بود.
دعانویس خوب : که میکوشید خدایان را به عنوان نگهبانان مفید در کنار انسان بیاورد، و برهمنیسم اولیه را که با قربانی کردن میکوشید آنها را وادار به انجام ارادهی انسان کند، و انسان را بالا ببرد. به سطح آنها. اما در تلاش برای انتزاع شاگردانش از خرافات کشیشان، پایه های دین را دستکاری کرد. هرگز تلاشی نکرد که خدایان را تحسین کند – زیرا حتی اگر برتر از انسان باشد.
آنها به اندازه خود او در هزارتوی انتقال دخیل بودند – اما در جهانی از توهم ادعا کرد که تنها واقعیت را کشف کرده است. جرأت کرد نام مطلق را نام برد. پس با کناره گیری از دنیا، به خاطر اشراق، ریاضت می کشید، خود را به مراقبه می سپرد تا خود شخصی را به یک انتزاع تقلیل دهد. همه اینها در اوپانیشادها، متون مقدس خاص برهمنیسم فلسفی توضیح داده شده است.
دعانویس خوب : اگرچه توسط پروفسور ماکس مولر ترجمه شده است ۹۶با تفسیر شفاف پروفسور گوف، خوانندگان فرهنگ فلسفی معمولی درک آنها را بسیار سخت می دانند، و علیرغم ستایش بالایی که راموهون روی و شوپنهاور از آنها می کنند، آنها تمایل دارند تا این سوال را مطرح کنند که آیا این “آغازهای تفکر”، “مفاهیم به سختی” شکل گرفته، اگرچه برای شناخت صحیح فلسفه هند ضروری است.
اما باید در زمره تولیدات برجسته ذهن بشری قرار گیرد.[۹۹] با این حال، در طول طولانیترین و خستهکنندهترین افسانههای آنها، یک ایده غالب همیشه قابل کشف است – این که هدف اصلی انسان عاقل این است که نه اشکال اشیاء، بلکه خود بزرگ همه چیز را بشناسد و رهایی او را جستجو کند. نه با عمل به دین، بلکه با تعقیب عرفان.[۱۰۰] دین به راستی پاداشی را به همراه خواهد داشت، اما آنها جز گذرا هستند.
دعانویس خوب : دین ممکن است روند مهاجرت را تنظیم و اصلاح کند، اما فقط Gnosis می تواند زنجیره ی ادمانتین آن را بشکند. “رویای آتمان تنها رهایی است، زیرا با آن همه پیوندها سست می شوند.” “دید خود نور جهان است که فقط پاک ترین ذهن ها به آن می رسند.” برای رسیدن به آن نه تنها باید پیوندهای میل را شکست، بلکه جهل را نیز باید شکست.
آتمان از هر گونه احترام و تلاش، بالاتر از قدوسیت و نامقدس بسیار برتر است.” «آن مخلوق فراتر از هر خیر و شر است» و ۹۷حکیم باید بر ثواب و کیفر، خیر و شر، پشت کند، زیرا تنها کسی که عالم هستی را میداند، از کرمان و از کاما (عمل و میل) که نفس را در شبکه ناپایدار اسیر میکند، آزاد است.[۱۰۱] گفته می شود که این آخرین نتیجه اعتقاد برهمنی و «در واقع بالاترین نقطه ای است که فلسفه هندی به آن رسیده است».
دعانویس خوب : آشکارا، هرگز نمی توان آن را یک انجیل تعیین کرد. این رهایی برای خیلی ها غیرممکن بود و فقط برای عده کمی ممکن بود. وعده ای نه به میلیون ها نفر که رنج کشیده اند.
دیدگاهتان را بنویسید