
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه , رسانه توسل ( جهت مشاوره مغازه و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : در شرایط مشابه، برمه احتمالاً جنایتکارتر و کمتر جنایتکارتر از سایر مردم در همان حالت تمدن نیست. جنایت شرایطی است که ناشی از فرصت است.
توسل : نه به دلیل یک حالت روحی ذاتی، مگر در مورد افراد بسیار بسیار اندک و استثنایی. و در برمه علیا، اکنون که آشفتگی الحاق گذشته است، جنایت نسبتاً کمی وجود دارد. پول کمتری در آنجا وجود دارد و سیستم روستا – کنترل جامعه بر فرد – نفوذ بازدارنده افکار عمومی بیشتر است.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه
اما حتی در طول سالهای سختی، سالهای ۱۸۸۵ تا ۱۸۹۰، زمانی که به قول ضربالمثل برمهای «جنگل در آتش بود و گربه وحشی به بازویش سیلی میزد»، ویژگیهای خاصی در مورد جنایتکاران وجود داشت که متمایز میکرد. آنها از اروپا. شما از جنایتی وحشتناک [صفحه ۱۱۱] می شنوید، دهکده ای که شبانه توسط راهزنان مورد حمله قرار می گیرد.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : سرقت وسیعی از اموال، کشته شدن یکی دو روستایی، و شکنجه پیرزنی برای گنج خود، و مجرمان را به صورت سرسخت تصور می کنید، جنایتکاران وحشی، از دست رفته به تمام حس انسانیت، ببر در شکل انسان. و هنگامی که برای دستگیری آنها آمدید – اگر از شانس خوب شما این کار را کردید – کاملاً در اشتباه خواهید بود. ممکن است یکی، یا دو نفر از سرکردگان آن چیزی باشند که من توضیح دادم، اما بقیه بسیار متفاوت خواهند بود.
مغازه
مغازه : انواع خاصی از جرم و جنایت در برمه بسیار رایج است. روستاها به قدری پراکنده، جاده ها آنقدر خلوت، مقدار پولی که از روی عادت حمل می شود، مردم آنقدر بی احتیاطی، دشواری کشف آنقدر زیاد است که دزدی و جنایات خویشاوندی دعا برای گشایش کار و روزی زیاد بسیار رایج است. و در ولسوالیهای دلتا، که مدتها تحت حکومت ما بود، بیشتر از استان تازه الحاق شده در شمال رایج است.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : آنها پسران یا مردان جوانی بودند که با ایدهی شادی و نشاط دعای قوی برای رزق و روزی مغازه از بین میرفتند، فریبندهی عاشقانهای که یک شب آزاد بودند، اکنون بسیار متاسفند، و آماده بودند تا اعتراف کنند و تمام تلاش خود را برای جبران اعمال ناشایست خود انجام دهند. من فکر می کنم هیچ چیز به اندازه اعتراف جهانی جنایتکاران در دستگیری شان قابل توجه نبود.
اکنون نیز با وجود گسترش وکلا و تصورات حقوقی، در ولسوالی های کشور، مردان متهم همیشه اعتراف می کنند، حتی گاهی خود را تسلیم می کنند. من خیلی از این موارد را می شناسم. در اینجا یکی از مواردی است دعا برای گشایش کار و روزی که فقط روز قبل برای خودم اتفاق افتاد. مردی در حوزه قضایی دیگری به دلیل سرقت احشام دستگیر شد. او در آنجا محاکمه و به دو سال حبس شدید محکوم شد.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : اندکی بعد مشخص شد که او مشکوک به سرقتی در حوزه قضایی دعا برای زیاد شدن رزق و روزی مغازه من است که قبل از دستگیری انجام شده بود. بنابراین او را به زندان نزدیک دادگاه من منتقل کردند، و من در مورد پرونده تحقیق کردم و او و چهار نفر دیگر را برای محاکمه در برابر قاضی دادگاه به دلیل سرقت، که او پذیرفت، قرار دادم [ص ۱۱۲]. حال، این اتفاق افتاد که بلافاصله پس از صدور دستورات پرونده، به اردوگاه رفتم و قرارهای لازم را در غیاب من توسط قاضی کوچکم امضاء کردم، و اشتباهی رخ داد که به موجب آن حکم تعهد فقط صادر شد.
برای چهار مرد دیگر که قبلاً به مدت دو سال در زندان بود، صدور قرار بازداشت برای او ضروری نبود. اما همانطور که اتفاق افتاد، او از حکم قبلی خود تجدید نظر کرده بود و تبرئه شد، بنابراین حکم آزادی به زندان رسید و در صورت نبود حکم دیگری، بلافاصله آزاد شد. البته در مورد اشتباه کشف شده، حکم جدیدی صادر شد و پلیس سواره برای جستجوی او به دعا برای فروش فوری ملک مغازه سراسر کشور اعزام شد.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : بدون اینکه فایده ای داشته باشد. او پیدا نشد اما حدود چهار روز بعد، در اواخر بعد از ظهر، در حالی که در خانه خود نشسته بودم، تازه از دادگاه برگشته بودم، خدمتکارم به من گفت که مردی می خواهد مرا ببیند. او را به ایوان نشان دادند، و ببینید! همان مردی بود که می خواستم. او شنیده بود، توضیح داد که من او را می خواهم و به دیدن من آمده بود.من به او یادآوری کردم که او متعهد است که به خاطر خرسندی محاکمه شود.
به همین دلیل او را می خواستم. او گفت که فکر می کنم همه چیز تمام شده است، زیرا او آزاد شد. اما من به او توضیح دادم که آزادی فقط در مورد پرونده سرقت اعمال می شود. و سپس بیش از نیم مایل تا دادگاه راه افتادیم، من از جلو و او پشت سر، در عرض [صفحه ۱۱۳] دشت وسیع، و او تسلیم نگهبان شد. او نیز به این اتهام محاکمه و تبرئه شد.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : نه، همانطور که قاضی جلسات بعداً گفت، او شک داشت که دوست من و بقیه افراد درستی هستند، بلکه به این دلیل که برخی از شواهد را رضایت بخش نمی دانست و به این دلیل که اعتراف اصلی منصرف شد. بنابراین او دوباره آزاد شد، و از این رو یک مرد آزاد رفت. اما به این فکر کنید که او خودش را تسلیم می کند! او میدانست که مرتکب جنایتی شده است که به آن متهم شده بود.
او در آغاز به آن اعتراف کرده بود، و وقتی میدانست از محاکمه بعدی در امان است، دوباره آزادانه آن را پذیرفت. او می دانست که در معرض مجازات بسیار سنگینی است، اما با این حال تسلیم شد زیرا فهمید که من او را می خواهم. اعتراف می کنم که اصلاً آن را درک نمی کنم، زیرا این یک نمونه انفرادی نیست. شرایط واقعاً کنجکاو بود، اما روحیه ای که مرد در آن عمل می کرد به اندازه کافی معمول بود.
دعای مجرب برای افزایش رزق و روزی مغازه : من رهبران داکویت با قیمت هایی روی سرشان داشته ام که وارد اردوگاه من شده اند. این یک تجربه مشترک با بسیاری از افسران بود. برمه ای ها اغلب مانند کودکان عمل می کنند. جنایات آنها جنایات خشونت آمیز و بدون فکر کودکان است. آنها به اندازه بچه ها کمتر از جنایت فاسد هستند. چه کسانی جنایتکارتر از پسران انگلیسی هستند؟ و با این حال آنها مردانی شایسته و قانونمند بزرگ می شوند.
تنها مجرمان تایید شده به وسیله مجازات ساخته شده اند، با مجازاتی که عده ای آن را تعالی می دانند، ولی هیچ گاه جز تحقیر آنها کاری انجام نمی دهد. به جای اینکه [صفحه ۱۱۴] جامه را پاک کند، آن را پاره می کند و برای این زندگی بی فایده می کند. این یک سوال بسیار دشوار است، این بحث جرم و مجازات. من همه اینها را ننوشته ام زیرا پیشنهادی برای بهبود آن دارم.
دیدگاهتان را بنویسید