
دعانویس عالی در مازندران , رسانه توسل ( جهت مشاوره مازندران و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , دعانویس عالی در مازندران : برای خدمت به معبد افراد خاصی در هر دهکده از هم جدا می شوند. صبح با زنگ و حلزون و سنج به احترام خدا زنگ خطر می زنند و دوباره عصر با صدایی مشابه پایان روز را اعلام می کنند. روستاییان در مورد خود وضو را نادیده می گیرند، اما هر روز الهه خود را می شویند و [ص ۸۹] می پوشند. در حضور او بخور میسوزانند و با هدایایی از برگهای نعناع وحشی به او خدمت میکنند.
توسل : گهگاه، تمام قبایل در یک جشن مذهبی گرد هم می آیند و هر دهکده کشتی خود را با مردان و زنانی که به درخشان ترین رنگ های خود می پوشند و با تمام جواهرات خود می درخشند، می فرستد. دسته های مختلف با رقص و آواز و قمار به سوی میعادگاه تعیین شده پیش می روند. یکی از معابد کوچک آنها، از چوب سدر تراشیده شده، در سایه آرام گروهی از درختان جنگلی قرار دارد.
دعانویس عالی در مازندران
در نزدیکی این معبد معمولاً فضایی با تراز منظم، پوشیده از چمن سبز، یا شاید سنگفرش، آماده می شود. و در اینجا خدایا یا کشتی ها به طور رسمی به امانت گذاشته شده است. جشن ها به مدت سه روز ادامه دارد و صدای آواز و رقص پیوسته به نظر می رسد. هرازگاهی هر دهکده- شرکتی خدای خود را از روی زمین بلند می کند و آن را در یک دایره کوچک به سمت خورشید حمل می کند.
دعانویس عالی در مازندران : در حالی که به نظر می رسد پرهای تکان دادن، زمان را برای شعار بی ادبانه نمازگزاران ساده و حلقه بیرونی مردانی که به آن می پیوندند، نگه می دارند. دست، ریتم را در رقص فوق العاده دنبال کنید. آنگاه بت بر زمین نهاده می شود; مردم ادای احترام خود را آماده می کنند. رقص ادامه دارد و زنان در یک زنجیر مواج دراز به دور عارف خدا می چرخند.
مازندران
مازندران : گاهی اوقات کل سازه با چهره هایی از فلز صیقلی تزئین می شود که مانند آینه ای در خورشید می درخشند و منعکس می شوند. علاوه بر این، معمولاً دور تا دور آن را با حاشیههای عمیقی از دمهای ابریشمی سفید ابریشمی که تقریباً به زمین وابسته است، پوشانده میشود و بدن حاملان را پنهان میکند، بهطوری که به نظر میرسد خیمه روی پای خود میخزد.
دعانویس عالی در مازندران : هر زن، با انداختن یک دست به دور کمر همسایهاش، دست دیگر را آزاد نگه میدارد و در حالی که به خدا تعظیم میکند، دم چونی یا یاک را تکان میدهد. همه آنها به طور همزمان موج نمی زنند، بلکه به صورت متوالی سریع حرکت می کنند تا اثر یک حرکت برازنده پیوسته را ایجاد کنند. اگر یکی از زنان از خستگی بازنشسته شود، دیگری به جای او می لغزد: گاهی مردان دایره را تشکیل می دهند.
آنگاه هم مرد و هم زن به هم می پیوندند و همیشه تحولات یکسان، حرکت دایره ای یکسان را انجام می دهند. هنگام شب، آتشهای عظیم برافروخته میشوند، و درخششهای مهیب مشعلهای چوب کاج، تاریکی را ناکام میگذارند، در دعانویس تضمینی در کرمانشاه حالی که پژواکها بیوقفه با صدای یکنواخت ترومپت-صدفها و تامتومهای بزرگ به صدا در میآیند.
دعانویس عالی در مازندران : وقتی تمام انرژی خود را صرف کردند، عیاشیکنندگان جشنواره را به پایان میرسانند دعانویس یهودی در کردستان و هر شرکت روستایی، الهه حامی خود را به پناهگاه کوچک خود میبرد. آیا همانطور که برخی حدس می زنند، این مراسم با هر سنت کشتی نوح مرتبط است یا خیر، نمی توانیم وانمود کنیم که تعیین کنیم. اما مسلم است که برخی از افسانه های سیل هنوز در میان تپه نشینان باقی مانده است.
افسانه ای رایج وجود دارد[صفحه ۹۰] که از کشتی قدرتمندی می گوید که توسط مانو و هفت حکیم ساخته شده دعانویس یهودی در لرستان بود، که در آن آنها بذر انواع زندگی را ذخیره می کردند، و از نجات آن توسط برهما هنگامی که طوفان بر زمین اولیه غلبه کرد. برهما، میگوید، کشتی بزرگ را روزهای زیادی کشید تا اینکه به قله بلند هیمالیا رسید و آن را به طور ایمن لنگر انداخت. به یاد آن، این قله از آن زمان تاکنون نام نوباندانا را بر خود داشته است.
دعانویس عالی در مازندران : آقای دبلیو سیمپسون، که بخش زیادی از هند و سرخپوستان را دیده است، فستیوال دعا برای درد دست چپ آرک را توصیف می کند که در دره هیمالیا شاهد آن بوده است. پس از انجام وضوهای تشریفاتی معمول، مردم منطقه در روستای کوتی گرد هم آمدند تا به الهه حامی آن احترام بگذارند. خدا را بیرون آوردند و با رقص و موسیقی در راهپیمایی پر سر و صدا از میان سایه های عمیق جنگل و چشمه های خلوت آن به راه افتادند.
تا به نخلستانی رسیدند که معبد کوچکی در آن قرار داشت. خدا پس از آن در فضای سنگفرش جلویی قرار گرفت. و کشیشی کهنسال قبل از تقدیم بخور، گل، میوه و نان، تمام صورتهای برنج را با برگ نعناع و آب شست تعدادی از بچه های بازیگوش در مرحله بعدی دعانویس در دورود لرستان به جلو آورده شدند. کشیش آنها را با آب پاشید.
دعانویس عالی در مازندران : روی زمین یک ظرف مسطح مسطح بزرگ قرار داشت و یکی از اهالی روستا با یک دریچه ای مقدس کنار آن ایستاده بود که بی ادبانه تزئین شده بود. با یک ضربه او سر یک بچه را زد. دستیار کشیش سر را بلند کرد و با زمزمه کردن کلماتی آن را به خدا تقدیم کرد. انگشتش را در خون فرو برد، چند قطره بر روی تصویر حکاکی شده ریخت و سر را همراه با سایر نذورات گذاشت.
در همین حال، جسد بچه به قدری از بین رفته بود که تمام خونش در ظرف برنجی چکید. و هنگامی که دو یا سه حیوان قربانی کردند و ظرف پر شد، یکی از مردان آن را بلند کرد و ابتدا آن را به خدا تقدیم کرد، چرخید و جسد را به دیوار سفیدکاری شده معبد تاب داد تا آن را از خون خالی کنید این مراسم سه بار تکرار شد. این جشنواره به عنوان آکروت-کا-پوجا یا جشن گردو شناخته می شود.
دعانویس عالی در مازندران : که از سرگرمی هایی است که پس از صحنه قربانی انجام می شود. کشیش با چند نفر از همراهان خود جای خود را در بالکن معبد می گیرد و همه مردان جوان حاضر به طور آزادانه گردو و کاج سبز رنگ آنها را پوست می کنند که گروه [صفحه ۹۱] در بالکن به سرعت گردوها را جمع می کنند و به داخل باز می گردند. رگبارهای فراوان این برخورد شدید حدود نیم ساعت طول می کشد، زمانی که مهاجمان فرود می آیند و یک بار دیگر با جمعیت در می آیند.
دیدگاهتان را بنویسید