
طلسم زبان بند همگان , رسانه توسل ( جهت مشاوره همگان و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم زبان بند همگان : وقتی در او کینه غرور است متوجه می شود که در من کینه غرور است و وقتی کینه غرور در او نیست متوجه می شود که در من کینه غرور نیست. وقتی کینه غرورآمیز تازه شروع به رشد کرده است متوجه آن میشود، وقتی کینه غرورآمیز که آشکار شده برداشته میشود متوجه آن میشود، و زمانی متوجه آن میشود که کینه غرورآمیز رفع شده دیگر در آینده ظاهر نمیشود.
توسل : وقتی در او تزلزل است متوجه می شود که «در من تزلزل است» و وقتی در او تزلزلی نیست متوجه می شود «در من تزلزلی نیست». او متوجه می شود که چه زمانی تزلزل در حال رشد است، متوجه می شود که چه زمانی تزلزلی که آشکار شده است از بین می رود. «بنابراین او ناظر پدیدهها در درون پدیدهها است، او ناظر پدیدهها در ظاهر در پدیدهها، باطن و ظاهر ناظر پدیدههای موجود در پدیدهها است.
طلسم زبان بند همگان
علاوه بر این، راهبان، راهب بر ظهورات نظارت می کند{۶۱}در مورد ظاهر پنج قطعه آپاندیس. اما راهبان، چگونه راهب در ظاهرها مراقب ظاهر پنج قطعه آپاندیس است؟ آنگاه راهبان، راهب با خود می گوید: «این شکل است، این گونه به وجود می آید، این گونه حل می شود. احساس این گونه است، این گونه پدید می آید، این گونه حل می شود. ادراک این گونه است.
طلسم زبان بند همگان : او مشاهده می کند که پدیده ها چگونه پدید می آیند، مشاهده می کند که چگونه پدیده ها ناپدید می شوند، مشاهده می کند که چگونه پدیده ها به وجود می آیند و ناپدید می شوند. «ظاهر وجود دارد»: این بینش طلسم زبان بند همگان قوی اکنون برای او وجود دارد، تا آنجا که برای دانش، برای تأمل مناسب است. و بی کاشته می ماند و به هیچ جای دنیا دلبسته نیست. پس ای راهبان، راهب در حین ظهور مراقب ظهور پنج بازداری است.
همگان
همگان : وقتی خستگی کسل کننده ای در او وجود ندارد “در[S. 107] من احساس خستگی نمی کنم.” او متوجه می شود که خستگی کسل کننده به تازگی در حال رشد است، متوجه می شود که خستگی کسل کننده که مشخص شده است دعای زبان بند برای خانواده عروس برطرف می شود، و متوجه می شود که خستگی کسل کننده ای که برداشته شده است دیگر در آینده ظاهر نمی شود.
طلسم زبان بند همگان : این گونه پدید می آید، این گونه منحل می شود. تمایزات این گونه است، این گونه پدید می آید، این گونه منحل می شود. آگاهی این گونه است، این گونه پدید می آید، این گونه حل می شود». «بنابراین او ناظر طلسم زبانبند پدیدهها در درون پدیدهها است، او ناظر پدیدهها در ظاهر در پدیدهها، باطن و ظاهر ناظر پدیدههای موجود در پدیدهها است. او مشاهده می کند که پدیده ها چگونه پدید می آیند.
مشاهده می کند که چگونه پدیده ها ناپدید می شوند، مشاهده می کند که چگونه پدیده ها به وجود دعا برای زبان بند شوهر بد اخلاق می آیند و ناپدید می شوند. «ظاهر وجود دارد»: این بینش اکنون برای او وجود دارد، تا آنجا که برای دانش، برای تأمل مناسب است. و بی کاشته می ماند و به هیچ جای دنیا دلبسته نیست. بنابراین، راهبان، در هنگام ظهور، راهب مراقب ظاهر پنج قطعه آپاندیس است.
طلسم زبان بند همگان : علاوه بر این، راهبان، راهب بر ظاهر شش قلمرو درونی و بیرونی در طول ظهور نظارت می کند. اما راهب، چگونه راهب بر ظهور شش پادشاهی درونی و بیرونی در طول ظهور نظارت می کند؟ سپس ای راهبان، راهب چشم را می شناسد و صورت ها را می شناسد،[S. 109]و همچنین ارتباط حاصل از این دو را می داند. هنگامی که اتصال به تازگی طلسم زبان بند قوی شوهر برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است.
و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. گوش را می شناسد و صداها را می شناسد و ارتباطی که از هر دو ناشی می شود، این را هم می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است، و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. بینی را می شناسد و بوها را می شناسد و ارتباطی که از این دو حاصل می شود.
طلسم زبان بند همگان : این را هم می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است، و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. او زبان می داند و طنزها را می شناسد و ارتباطی که از هر دو حاصل می شود، این را هم می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است.
و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. او بدن را می شناسد و لمس ها را می شناسد و ارتباطی که از هر دو حاصل می شود، این را هم می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است، و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. تفکر می داند و چیزها را می داند و ارتباطی که از این دو حاصل می شود.
طلسم زبان بند همگان : این را هم می داند. او آن را زمانی که اتصال به تازگی برقرار شده است، می داند، زمانی که اتصال لغو می شود، آن را می داند و آن را می داند که از هر دو حاصل می شود، او هم این را می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است، و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند.
او بدن را می شناسد و لمس ها را می شناسد و ارتباطی که از هر دو حاصل می شود، این را هم می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است، و زمانی که اتصال لغو شده دیگر در آینده ظاهر نمی شود، آن را می داند. تفکر می داند و چیزها را می داند و ارتباطی که از این دو حاصل می شود، این را هم می داند.
طلسم زبان بند همگان : او آن را زمانی که اتصال به تازگی برقرار شده است، می داند، زمانی که اتصال لغو می شود، آن را می داند و آن را می داند که از هر دو حاصل می شود، او هم این را می داند. هنگامی که اتصال به تازگی برقرار شده است، آن را می داند زمانی که اتصال لغو شده است.
دیدگاهتان را بنویسید