
طلسم خشت , رسانه توسل ( جهت مشاوره خشت و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , طلسم خشت : مگر کامل، یا یکی از شاگردان کامل، و کسانی که از آنجا شنیدند.» پس گفت: خداوندا، آن خدا، و سپس از آنجا ناپدید شد. بس کن مار کبری بمونه به کبری دست نزن کبرا رو عبادت کن! – ای راهب، این معماها را میخواهم در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی گزارش کنم و طبق اعلام آن حضرت حفظ کنم. ای راهب، هیچ کس را در دنیا با خدایانش، ارواح شیطانی و مقدسش، با انبوهی از توبهکنندگان و کشیشان، خدایان و انسانها، نمیبینم.
توسل : که بتواند از طریق توضیح این سؤالات، دل را به دست آورد، مگر کامل، یا یکی از شاگردان کامل، و کسانی که از آنجا شنیدند.» پس گفت: خداوندا، آن خدا، و سپس از آنجا ناپدید شد.[S. 280]پس ای پروردگار، لپه مورچه چیست، شب دود چیست و روز شعله ور است، روحانی کیست، دانا کیست، سلاح تیز چیست، کندن چیست، گوه چیست، چیست؟
طلسم خشت
مثانه، دود چیست، قیطان چیست، لاک پشت چیست، تبر چیست، ضایعات گوشت چیست، مار کبری چیست؟» {۱۴۴}«تپه مورچه: یعنی ای راهب، اصطلاحی است برای این بدن که از چهار ماده اصلی زاییده شده از پدر و مادر به وجود آمده است.از طریق غذا و نوشیدنی توسعه یافته است، به زوال، سقوط، ساییدگی، انحلال، ویرانی تسلیم شده است.
طلسم خشت : آنچه او ای راهب برای کار روز در شب می اندیشد و می اندیشد، آن است که در شب سیگار کشیدن. ای راهب، آنچه را که او پس از تدبر و تفکر شبانه در روز در کردار و گفتار و اندیشه انجام می دهد، شعله ور شدن در روز است. وزیر: یعنی ای راهب، اصطلاحی برای کامل شده، قدوس، کاملاً بیدار. راهنما: یعنی ای راهب، نامی برای راهب مبارز. سلاح تیز: که ای راهب، از حکمت مقدس است.
خشت
خشت : بس کن مار کبری بمونه به کبری دست نزن کبرا رو عبادت کن! – ای راهب، این معماها را میخواهم در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی گزارش کنم و طبق اعلام آن حضرت حفظ کنم. ای راهب، هیچ کس را در دنیا با خدایانش، ارواح شیطانی و مقدسش، با انبوهی از توبهکنندگان و کشیشان، خدایان و انسانها، نمیبینم که بتواند از طریق توضیح این سؤالات، دل را به دست آورد.
طلسم خشت : حفاری: که ای راهب، وصف استقامت استوار است. گوه: که ای راهب، از جهل است. دور با گوه: دور از جهل. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. مثانه: که ای راهب، اصطلاح غضب و یأس است. دور از حباب: دور از خشم و ناامیدی. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. بید: که ای راهب، تعین شبهه است. با شک ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است.
شبکه: یعنی ای راهب، نامی از پنج مانع: مانع از طریق میل، مانع از طریق نفرت، مانع ابطال طلسم چیست از طریق خستگی خسته، مانع از طریقنارضایتی غرور آفرین، بازداری با نوسان. دور با قیطان: دور با پنج مهار. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. لاک پشت: این است ای راهب، نامی از پنج قطعه دلبستگی،همانطور که یک تکه دلبستگی به شکل وجود دارد.
طلسم خشت : یک تکه دلبستگی به احساس، یک تکه دلبستگی به ادراک، یک تکه دلبستگی به تبعیض، یک قطعه دلبستگی به آگاهی. دور با لاک پشت: دور با پنج قطعه دلبستگی. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. تبر: که ای راهب، فرقهای غسل ابطال طلسم از پنج خواسته است: شکلهای بصری، مطلوب، دوستداشتنی، لذتبخش، پسندیده، ولع، دوستداشتنی. صداهایی که با شنیدن به هوش میآیند.
مورد علاقه، دوستداشتنی، لذتبخش، خوشایند، آرزومند، دلربا. رایحههایی که از طریق بو به آگاهی میرسند، رایحههای مورد علاقه، دوستداشتنی، لذت بخش، دلپذیر، مطابق با میل، دوست داشتنی آب میوه های آگاه به طعم، مطلوب، دوست داشتنی، لذت بخش، دلپذیر، هوس انگیز، دلربا. لمس هایی که از طریق لمس به آگاهی می رسند.
طلسم خشت : آرزوها، دوست داشتنی ها، لذت بخش، دلپذیر، مطابق با میل،[S. 282] دوست داشتنی.{۱۴۵}ته تبر: دور ابطال طلسم عشق با پنج آرزو. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. ضایعات گوشت: که ای راهب، صفت لذت است. دور از تکه های گوشت: دور از شهوت رضایت. ای حکیم با اسلحه تیز حفر کن. نکته همین است. کبرا: یعنی ای راهب، نامی برای راهب دیوانه خسته. بس کن مار کبری بمونه به کبری دست نزن، ادای کبری کن. این نکته است.
مبارکه چنین گفت. کوماراکاساپوی ارجمند که راضی بود از سخنان مبارک شاد شد. ۲۴. بخش سوم گفتار چهارم پست اکسپرس من شنیدم که زمانی آن مبارک در راجاگهام، در پارک بامبو، در کنار تپه سنجاب ها اقامت داشت.بسیاری از راهبان از وطن باطل شدن طلسم و دعا خود که فصل بارندگی را در آنجا گذرانده بودند، نزد مبارک رفتند و با احترام به آن مبارک سلام کردند و کناری نشستند.
طلسم خشت : حال آن حضرت رو به این راهبانی کرد که یک طرف نشسته بودند و فرمودند: «ای راهبان، کدام یک از راهبان، وفادار به نظم، در خانه ثابت شده است: خودتان.[S. 283]بی نیازی کوچک در مورد بی نیازی با راهبان بحث می کند، حتی با رضایت خاطر با راهبان بحث می کند، حتی از بحث در مورد گوشه نشینی با راهبان کناره می گیرد، حتی از دنیا فرار می کند و با راهبان بحث فرار می کند.
حتی با پشتکار و استوار بحث درباره استقامت استوار با راهبان، حتی شایسته یک دستور دینی. بحث رستگاری امر با راهبان، حتی بحث در مورد رستگاری تعمیق با راهبان، حتی بحث خردمندانه با راهبان در مورد نجات حکمت، حتی برای ابطال طلسم چه باید کرد بحث نجات رستگاری با راهبان، حتی رستگاری به وضوح رستگاری علم روشن را دانستن. بحث رستگاری با راهبان: معلم، روشنگر، منادی، مشوق، مشوق، تشویق کننده مؤمنان؟» {۱۴۶}«یک بزرگوار به نام پوننو، ای ارباب، پسر مانتانی، خود را به این ترتیب در خانه در میان راهبان، وفادار به نظم نشان داده است.
طلسم خشت : بیهوده با راهبان در مورد بی نیازی صحبت می کند، خودش با رضایت خاطر با راهبان بحث می کند، خود از گوشه نشینی کنار می رود. بحث کردن با راهبان، حتی فرار از دنیا، بحث در مورد فرار از دنیا با راهبان، حتی با پشتکار و استواری بحث استقامت با راهبان، حتی شایسته بودن دستور بحث در مورد فضیلت دستور با راهبان، حتی تعمیق رستگاری.
از تعمیق بحث با راهبان، حتی رستگاری عاقلانه، بحث درباره حکمت با راهبان، بحث درباره نجات نجات با خود راهبان، حتی رستگاری با علم به روشنی که[S. 284]بحث در مورد رستگاری دانش روشن نجات با راهبان: معلم، روشنگر، منادی، مشوق، مشوق، تشویق کننده مؤمنان.» اکنون در آن زمان ساریپوتو ارجمند نه چندان دور از حضرت مبارک نشسته بود.
دیدگاهتان را بنویسید