
ابطال طلسم سحر , رسانه توسل ( جهت مشاوره سحر و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , ابطال طلسم سحر : پیروان در حال حاضر به دو مکتب معروف به و یا جنوبی و شمالی تقسیم می شوند.[۵۸۹] اقامت مضاعف بنیانگذار یکی از دلایل این تقسیم است، زیرا هم میسور و هم تریچینوپولی می توانند ادعا کنند که اطلاعات شخصی از تدریس او دارند. به نظر می رسد تفاوت واقعاً مهم این است که مکتب تنگالایی یا مکتب جنوبی تمایل دارد از سنت سانسکریت جدا شود.
توسل : وداها را در عمل نادیده بگیرد و تامیل نالیرام را به عنوان یک کتاب مقدس [۲۳۶] کاملاً کافی در نظر بگیرد، در حالی که وداگالائی ها، اگرچه نه با رد نالیرام، بر اقتدار وداها پافشاری کنید. اما هر دو بخش در مورد رعایت طبقات و خلوص تشریفاتی غذای خود دقیق هستند. آنها با سؤالات دکترین خوبی جدا می شوند، به ویژه در مورد ماهیت پساپتی، تسلیم شدن یا تسلیم شدن به خدا، احساسی که کمی متفاوت از باکتی است.
ابطال طلسم سحر
که ایمان یا فداکاری فعال است. شمالیها معتقدند روح خداوند را میگیرد، همانطور که میمون جوان به مادرش آویزان است، در حالی که جنوبیها میگویند که خداوند روح درمانده و منفعل را برمیدارد، همانطور که گربه بچه گربه را برمیدارد. به عقیده شمالی ها، همسر ویشنو نیز مانند او مخلوق نیست و به همان اندازه باید به عنوان بخشنده فیض مورد پرستش قرار گیرد: طبق نظر جنوبی ها او آفریده شده است و اگرچه الهی است.
ابطال طلسم سحر : اما صرفاً واسطه یا مجرای فیض خداوند است. حتی مهمتر در احترام عمومی این واقعیت است که علامت فرقهای بین ابروها ختم میشود در حالی که آن را تا نوک بینی طولانی میکند. اغلب بین فرقه هایی که نزدیک به هم هستند تلخ ترین است و بر این اساس متوجه می شویم که و اغلب با هم نزاع می کنند. آنها از معابد یکسانی استفاده می کنند.
سحر
سحر : او همچنین معتقد بود[۵۸۷] خدا در پنج حالت وجود دارد، یعنی: (الف) پارا، کل روح عالی، (ب) تجلی چهارگانه به عنوان واسودوا، ساناکارشانا، پرادیومنا و آنیرودا، (ج) تجسدهایی مانند راما و کریشنا، (د) کنترل کننده درونی یا انتاریامین مطابق متن[۵۸۸] «کسی که در روح ساکن است بر روح درون حکومت می کند» (ه) تصاویری که به درستی تقدیس شده اند.
ابطال طلسم سحر : اما در بسیاری از جاها هر دو ادعای حق انحصاری خواندن سرودهای اوروارها را دارند. تفاوت اصلی در تلاوت آنها در آیه آغازین نهفته است که در آن هر یک از طرفین نام معلمان خاص خود را تجلیل می کنند، و اختلافات در مورد قانونی بودن یک آیه خاص در یک حرم خاص، گاه به دعواهای مجانی و دعواهای بعدی منجر می شود. این دو مکتب جانشینی رسولان را متفاوت ارزیابی میکنند و به متن ابطال طلسم نظر میرسد در قرن سیزدهم از هم جدا شدهاند.
که در آن به ترتیب نماینده آنها بودند. تنگالاییها، که معلم نامآور [۲۳۷] بنیانگذار عملی آنها بود، باید بهعنوان مبتکر در نظر گرفته شوند، زیرا در استفاده از تامیل بهعنوان زبان دین از الگوی رامانوجا پیروی نمیکنند. لوکاکاریا تعلیم می دهد که فیض شکستن طلسم سحر جادو خدا مقاومت ناپذیر است و نه تنها باید با ایمان فعال، بلکه با تسلیم شدن از خود [۵۹۲] و تسلیم کامل در برابر راهنمایی معلم معنوی مواجه شود.
ابطال طلسم سحر : او مؤلف هجده اثر به نام رهاسیاس یا اسرار [۵۹۳] بود، اما اگرچه به نظر میرسد که او اولین کسی طلسم ابطال السحر المدفون بود که عقاید تنگالایی را تدوین کرد، اما ماناوالا ماهمونی (۱۳۷۰-۱۴۴۳ ه. تصاویر و تصاویر او در جنوب هند فراوان است و تعلیقات و اشعار متعددی سروده است. ودانتا دسیکا، بنیانگذار واداگالای، اهل کنجیوارام بود، اما بیشتر عمر خود را در شریرانگام گذراند.
او نویسنده ای پرحجم بود و از جمله نمایشنامه ای تمثیلی در ده پرده ساخت لوح ابطال طلسم قوی که رهایی روح را تحت نظارت شاه ویوکا (تبعیض) و ملکه سوماتی (خرد) به تصویر می کشید. در حال حاضر این دو فرقه دو آکاریا را که متاهل هستند به عنوان سران خود به رسمیت می شناسند، در حالی که همه سمارتا آکاریا مجرد هستند.
ابطال طلسم سحر : کاملاً طبیعی بود که حمایت رامانوجا از غیردوگانگی واجد شرایط، روحیه سازش ناپذیرتری را به ابطال طلسم رزق تأیید دکترین دوایتا یا دوگانگی سوق دهد. این گام را مادهوا آکاریا، برهمن کاناری که احتمالاً در سال ۱۱۹۹ میلادی متولد شده بود، برداشت.[۵۹۵] در سال قبل، معبد بزرگ [۲۳۸] جاگاناتا در پوری تکمیل شده بود و جنبش ویشنوئیت در اوج خود بود.
مادهوا اگرچه به عنوان یک شیوا تحصیل کرده بود وایشناوا شد. او مطلقاً منکر هویت حق تعالی با نفس فردی بود و معتقد بود که جهان تعدیل پروردگار نیست، بلکه او مانند پدری است که پسری به دنیا می آورد. با این حال، در عمل، توحید سفت و سخت در میان پیروان مدوه بیش از سایر فرقه ها رواج ندارد. گفته می شود که آنها پرستش خدایان شیوا و لینگام را در معابدشان تحمل می کنند.
ابطال طلسم سحر : و زاهدانشان لباس شیوا می پوشند. مدوا در شمال و جنوب هند سفر کرد و زندگی تا حدی پر دردسر داشت، زیرا دکترین او که تضاد آشکار آدوایتا بود، او را درگیر درگیری های مداوم با پیروان شاکارا کرد که گفته می شود حتی کتابخانه او را دزدیده اند. به هر حال، آنها تدریس او را با خشونتی غیرعادی در الهیات هندی تحقیر کردند.
علیرغم چنین مجادلات پر جنب و جوشی، او فرصتی برای نوشتن سی و هفت اثر، از جمله تفسیرهای اوپانیشادها، بهاگاواد-گیتا و ودانتا سوتراس پیدا کرد. معنای آشکار این متون آن چیزی نیست که نظام او بدان نیاز دارد، اما همه ویشناواها آنها را به عنوان سه پراشتانا یا نقطه آغازین فلسفه می شناسند و او باید نشان می دهد که از نظرات او حمایت می کنند.
ابطال طلسم سحر : از این رو تفسیر او اغلب اجباری و انحرافی به نظر می رسد. خارقالعادهترین نمونه آن، توضیح او درباره عبارت معروف [۲۳۹] در چاندوگیا اوپانیشاد سا اتما تات توام آسی است. سا اتما اتات توام آسی می خواند و می پندارد که «تو آن خدا نیستی.چرا اینقدر مغرور می شوی که چنین هستی؟»[۵۹۸] متون توحیدی اغلب تفسیری عرفانی و وحدتی دریافت کرده اند.
عهد عتیق و قرآن توسط کابالیست ها و صوفیان چنین برخوردی شده است. اما در تفاسیر مدوا عکس این موضوع را می بینیم. احتمالاً روش نادرتر است. متون پانتئیستی تا زمانی که برای بیان توحید سازش ناپذیر ساخته شوند، پیچ خورده می شوند. این فرقه اغلب برهما سامپرادایا نامیده می شود.
ابطال طلسم سحر : زیرا ادعا می کند که آموزه آن توسط برهما نازل شده است که مدوا ششمین معلم در تبار روحانی از او بود. اعضای آن عبارتند از به عنوان شناخته می شوند، اما ترجیح می دهند خود را ساد-ویشناوا بخوانند.
دیدگاهتان را بنویسید