
شکستن طلسم وحشت , رسانه توسل ( جهت مشاوره وحشت و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , شکستن طلسم وحشت : اما اگر از زبان نمادین پیروی کنید، متوجه میشوید که این تنها راه هوشمندانه دیگری است که هرگز با کلمات آموزش نمیدهید، در حالی که همچنان از زبان استفاده میکنید. گفتار مکرر او در استعاره را میتوان با تبادل زیر که از زبانی که در نمادها نقش بسته است، قدردانی کرد. راهب: “با کدام مرد تائو باید معاشرت کرد تا دائماً چیزی را بشنود که هرگز نشنیده است؟” استاد: “آنچه که با تو زیر یک پوشش است.
توسل : راهب: “این همان چیزی است که شما استاد، خودتان می توانید بشنوید. چه چیزی است که شخص دائماً می شنود که هرگز نشنیده است؟” استاد گفت: «همان چوب و سنگ نیست». . راهب: در کشور ما کیست که شمشیر در دست دارد؟ استاد: “تسائوشان است.” راهب: “چه کسی را می خواهی بکشی؟” استاد: “همه کسانی که زنده هستند خواهند مرد.” راهب: “وقتی اتفاقی با والدین خود ملاقات کردید.
شکستن طلسم وحشت
چه باید بکنید؟” استاد: “چرا باید انتخابی داشته باشی؟” راهب: “خودت چطور؟” استاد: “چه کسی می تواند با من کاری انجام دهد؟” راهب: “چرا نباید خودت را هم بکشی؟” استاد: «هیچ جایی نیست که بتوانم دستم را روی آن بگذارم.» ۱۰ معلمان چان عمداً از جزئیات پرهیز کردند، زیرا ممکن است باعث شود دانشآموزان در مورد تعریف دقیق کلمات نگران شوند و در ابهامات مفهومی غرق شوند.
شکستن طلسم وحشت : نادیده گرفتن ماهیت واقعی آنها – که با استفاده از کلمات نمی توان به آن دست یافت. ۱۱ اما فراتر از این، راهب فکر می کند که استاد را با پرسیدن اینکه آیا دستور او برای کشتن شامل پدر و مادرش هم می شود، به دام می اندازد. (نوشته لین چی را به خاطر بیاورید: «در ملاقات با والدینت، والدینت را بکش». در مورد خودکشی، تونگشان معتقد است که ذات غیر مادی او نابود نشدنی است.
وحشت
وحشت : اگرچه ممکن است تونگ شان از پوچی های عمدی استادان لین چی اجتناب کرده علائم شکستن طلسم باشد، با این وجود، گفته های او اغلب گیج کننده است. بخشی از دلیل آن این است که او استعاره را بر مثال عینی ترجیح داد. برخلاف بازخوانی استادان پوچ گرا لین چی، مبادلات او عمداً غیر منطقی نیست. در عوض، ما یک بی میلی ساده برای گفتن هر چیزی را پیدا می کنیم.
شکستن طلسم وحشت : دیالکتیک تونگ شان، که متعاقباً توسط شاگرد ستاره او، تسائوشان توضیح داده شد، یکی از آخرین بیان های بزرگ تفکر متافیزیکی چینی است. . او سیستمی متشکل از پنج موقعیت دعای شکستن طلسم فروش خانه یا روابط بین جزئی یا نسبی و کلی یا مطلق را تعریف کرد که به شرح زیر تعریف می شود.۱۳ در حالت اول که کلی در جزئی نامیده می شود، امر مطلق به دلیل مشغله ی ما به جهان جزئی پنهان و مبهم است.
ظواهر با این حال، دنیای ظواهر در واقع بخشی از دنیای بزرگتر واقعیت مطلق است. هنگامی که ما به درک واقعی از جهان عینی دست یافتیم، متوجه میشویم که آن چیزی که حواس ما میسازد واقعیتر نیست، و در نتیجه، واقعیت مطلق را نشان نمیدهد، بلکه صرفاً فال شکستن طلسم ادراک ما را نشان میدهد. این درک به مرحله دوم منتهی می شود. در حالت دوم، که جزئی در کلیت نامیده می شود.
شکستن طلسم وحشت : می دانیم که واقعیت عینی باید همیشه از طریق دستگاه ذهنی ما درک شود، همانطور که امر مطلق را باید از طریق امر نسبی نزدیک کرد، زیرا همه ویژگی ها صرفاً مطلق را مثال می زنند. حتی خوب و بد نیز بخشی از همین جهانشمولی هستند. همه شکستن طلسم فقر چیز واقعی است، اما به سادگی – هیچ ارزشی ضمیمه نمی شود، زیرا همه بخشی از وجود است.
محقق جان وو میگوید که این حالت روشنگری است. (۱۴) از نظر دیالکتیکی، این مقایسه امر جزئی و کلی را به پایان میرساند و هر یک بخشی از دیگری نشان داده میشود. اما آنها باید در نهایت به سونیاتا، خلأ که همه چیز را در بر می گیرد، حل شوند. نه کلی دعا شکستن طلسم قوی یا مطلق و نه جزییاتی که به آن شکل فیزیکی می دهند، واقعیت غایی نیستند.
شکستن طلسم وحشت : هر دوی آنها صرفاً سیستم هایی در خلاء فراگیر هستند.مراحل سوم و چهارم که او تعریف میکند نمونهای از دستیابی به روشنگری تنها با جهانشمولی و دستیابی به روشنگری تنها با خاص بودن است. مرحله سوم، روشنگری از طریق جهانشمولی، فرد را به تعمق در امر مطلق، بر حقیقت بی کلام واحدی که امر خاص پیرامون ما را جزئی از خود تعریف میکند.
سوق میدهد. (به نظر می رسد به طور قابل توجهی شبیه به تائو است.) این مدیتیشن بدون وسایل، زبان یا هر یک از دنیای فیزیکی (خاص) اطراف ما انجام می شود. روشنگری از طریق امر جزئی، از طریق تجربه با جهان پدیداری، مرحله چهارم بود. این مورد بیشترین توجه را از فرقه لین چی به خود جلب کرد – که استادان آنها به این سؤال پاسخ می دهند که “معنای چان چیست؟” با «درخت سرو در حیاط» یا «سه مثقال کتان».
شکستن طلسم وحشت : در مرحله پنجم، روشنگری به باطل میرسد، حالتی که نمیتوان آن را در یک مفهوم گنجاند، زیرا همه مفاهیم در درون آن هستند. هنگامی که در نهایت به این وضعیت از بینش بی کلام می رسید، متوجه می شوید که هم کلمات و هم بی کلام بودن صرفاً بخشی از این واقعیت بزرگتر هستند. اقدام و عدم اقدام به یک اندازه پاسخ های مشروع به جهان هستند.
تونگ شان این را نشان داد وقتی از او پرسیدند: “وقتی مار در حال قورت دادن قورباغه است، آیا باید جان قورباغه را نجات دهید؟” او پاسخ داد: «نجات قورباغه کور بودن است [یعنی یگانگی نهایی و در نتیجه تمایز قورباغه و مار]؛ نجات ندادن قورباغه به معنای ظاهر نشدن شکل و سایه است [یعنی نادیده گرفتن پدیده ها. ].۱۶ شاید تونگ شان نشان می داد که بین هر یک از گزینه ها تبعیض نمی بیند.
شکستن طلسم وحشت : مسئله ذهنی و عینی، کلی و جزئی، در آموزه های تونگ شان رسوخ کرد.یک بار استاد از راهبی پرسید نامش چیست. راهب پاسخ داد که نام او فلانی است. سپس استاد پرسید: “خود واقعی شما کدام است؟” “کسی که روبروی شماست.” چه تاسف خوردی! مردهای امروزی همه این گونه اند. آنچه را که در جلوی الاغ یا پشت اسب است می گیرند و خودشان به آن می گویند. این نشان دهنده سقوط بودیسم است.
دوگن درگیر یک گفتگوی متحرک با راهب پیر شد و از آنجایی که صومعه او بیش از ده مایل دورتر بود، از روی ادب از او دعوت کرد که شب را در کشتی بماند. با این حال، راهب تنزو پیر (یکی که مسئول غذای صومعه بود) اصرار داشت که برگردد و گفت وظیفه فراخوانده شد.
دیدگاهتان را بنویسید