
شکستن طلسم زن و شوهر , رسانه توسل ( جهت مشاوره شوهر و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , شکستن طلسم زن و شوهر : اما گاهی اوقات به عنوان «خلأ» ترجمه میشود. (شاید مفهومی غیرقابل اثبات باشد، اما ایگو و ناخودآگاه نیز همینطور هستند، هر دو ساختار فرضی در توضیح واقعیت مفید هستند اما قرار دادن آنها بر روی میز عمل غیرممکن است.) مانیفست ناگارجونا که بیشترین نقل قول را دارد، حلقه منطقی یک ذن را دارد: هیچ چیز به وجود نمی آید و هیچ چیز ناپدید نمی شود.
توسل : زیرا افکار آن توسط حواس پنج گانه قابل یافتن نیستند. بنابراین خلأ همه چیز است، زیرا هم جهان و هم ذهن را در بر می گیرد. همانطور که یک محقق مدرن ناگارجونا سونیاتا یا پوچی را توصیف کرده است، این یک احساس مثبت آزادی است، نه محرومیت. بدون وابستگی به آن، آگاهی از موجودات متمایز، از خود، «خوب» و «بد» و دیگر تعینات عملی است؛ اما از اینها به عنوان ساختارهای خالی آگاه است.
شکستن طلسم زن و شوهر
همانطور که معلمان چان تعلیم سونیاتا را تفسیر کردند، چیزهای این جهان همه یک خلقت ذهنی هستند، زیرا پدیده های بیرونی گذرا هستند و فقط به دلیل ادراک ما برای ما وجود دارند. در نتیجه آنها در واقع توسط ذهن ما (یا اگر بخواهید، موجودیت جهانی تری به نام ذهن) “آفرینش” شده اند. در نتیجه آنها خارج از ذهن ما وجود ندارند و از این رو خلأ هستند. با این حال، خود ذهن، که تنها چیز واقعی است، خلأ است.
شکستن طلسم زن و شوهر : شناخت بدون دلبستگی که توسط ناگارجونا فرض شده بود، و آنها به او ادای احترام کردند و او را به یکی از بیست و هشت پدرسالار افسانهای ذن هندی بر اساس فرمان پس از مرگش تبدیل کردند. کوماراجیوا مبلغ هندی که ایده پوچی را به چین منتقل کرد، کوماراجیوا (۳۴۴-۴۱۳) بود، یک گورو چلچراغ که بیش از هر فرد دیگری مسئول کاشت ایده های پیچیده بودایی ماهایانا در خاک چین بود.
شوهر
شوهر : ناگارجونا گفت که واقعیت را نمی توان از طریق ساخت های مفهومی تحقق بخشید، زیرا مفاهیم در درون واقعیت گنجانده شده اند، نه برعکس. در نتیجه، تنها از طریق ذهن شهودی می توان به واقعیت نزدیک شد. نام او برای این «واقعیت» فراتر از تحلیل ذهن، سونیاتا بود که معمولاً به عنوان «تهی» ترجمه میشود.
شکستن طلسم زن و شوهر : با این حال، قبل از گفتن داستان او، شاید خوب باشد که به طور خلاصه در مورد چگونگی ورود بودیسم به چین در وهله اول تأمل کنیم. اگرچه سوابقی از یک مبلغ بودایی در چین در اوایل سال ۱۴۸ پس از میلاد وجود دارد، مورخان به سختی می توانند نام یک بودایی بومی چینی را قبل از قرن سوم بیابند. بودیسم، که در ابتدا ظاهراً با تائوئیسم اشتباه گرفته می شد.
به نظر می رسد پس از آن که نئوتائوئیست ها قدرت خلاقیت خود را تمام کردند، مد شده است. اندکی پس از آن، در حدود سال ۲۰۹ پس از میلاد، سرانجام ترجمه چینی قابل فهم سوتراهای هندی ماهایانا در دسترس قرار گرفت. با این حال، چیزهای زیادی در مورد بودیسم وجود داشت که چینی ها را به روشی نادرست مالش می داد. ابتدا مسائل عملی وجود داشت: بودیسم اجازه میداد، اگر تشویق نمیشد.
شکستن طلسم زن و شوهر : گدایی، تجرد، و بیتوجهی به اجداد – همه اعمالی که هر چینی سنتی را درجهبندی میکرد. سپس تفاوتهای فلسفی اساسی وجود داشت: بودیسم پیشنهاد کرد یکی از چرخه تولد دوباره هندو را بشکند، چیزی که چینیها متوجه نشده بودند که به آن نیاز دارند. و تفکر هندی به طور طبیعی به زمان کیهانی، با چرخه های بی پایان اعصار، گره خورده بود، در حالی که چینی ها زمان را به عنوان خطی می دیدند.
که به اجداد قابل شناسایی منتهی می شود. مبلغان اولیه سعی کردند بودا را با توضیح آن با اصطلاحات تائوئیستی، از جمله کشاندن این دو به اندازه کافی برای یافتن “مفاهیم منطبق” یا ایده هایی با شباهت ظاهری، مقبولیت به دست آورند، و همچنین این افسانه را منتشر کردند که بودا در واقع لائوتسه است که رفته است.
شکستن طلسم زن و شوهر : پس از ترک چین به هندهنگامی که بربرها مرکز چین شمالی لویانگ را در سال ۳۱۳ غارت کردند شکستن طلسم از راه دور و حکومت شمال چین را به دست گرفتند، بسیاری از دانشمندان کنفسیوسیست با نفوذ آن به جنوب گریختند. این مهاجران از ایده های اجتماعی کنفوسیوسیسم سرخورده شده و برای آرامش روح آماده بودند. بنابراین آنها برای راحتی به ایدههای بودایی روی آوردند.
اما با استفاده از اصطلاحات نئو تائوئیستی و اغلب بودیسم را بیشتر به عنوان موضوعی برای گمانهزنیهای سالنی در نظر دعای طول عمر برای فرزند میگرفتند تا به عنوان یک مذهب. این روشنفکران جنوبی با ترجمه بودیسم به چارچوب نئوتائوئیستی، عملاً از دست و پنجه نرم کردن با ایده های جدید در متافیزیک بودایی اجتناب کردند. در شمال چین، بودایی ها از غیبت جدید کنفوسیوس گرایان رقیب استفاده کردند.
شکستن طلسم زن و شوهر : تا به محافل حاکم بروند و نقش طبقه باسواد را بر عهده بگیرند. آنها شکل ساده ای از بودیسم را موعظه می کردند و اغلب بی شرمانه به جادو و افسون ها می پرداختند تا در میان بیشترین تعداد پیروان علاقه ایجاد کنند. مردم عادی به سوی شکستن طلسم ازدواج نکردن بودیسم کشیده شدند، زیرا برای اولین بار در چین دینی را ارائه کرد که به نظر می رسید.
به درد و رنج مردم، رشد شخصی آنها و نجات آنها در زندگی پس از مرگ اهمیت می دهد. بنابراین بودیسم در شمال چین غالب شد زیرا امید و جادو را برای تودهها و دیوار آتش سیاسی علیه کنفوسیوسیسم برای حاکمان جدید فراهم کرد. بنابراین، در شکستن طلسم فروش زمین اواخر قرن پنجم، بودیسم به دلایل اشتباه در شمال و جنوب مورد سوء تفاهم و تشویق قرار گرفت. کوماراجیوا که همه اینها را تغییر خواهد داد.
شکستن طلسم زن و شوهر : در کوچا از پدری هندی از کاست برهمن و مادری نجیب به دنیا آمد. وقتی هفت ساله شکستن طلسم خانوادگی بود و مادرش به کشمیر سفر کردند تا با هم وارد فرقه های بودایی شوند. پس از چندین سال مطالعه سوتراهای تراوادا، به کاشغر رفت و در آنجا توجه خود را به فلسفه ماهایانا معطوف کرد. در بیست سالگی او را در کوچا می یابیم که در کاخ پادشاه منصوب شده و درک خود را از متون مقدس ماهایانا تقویت می کند.
به ما گفته میشود، او همچنین مهارتهای عاشقانه غیربودایی خود را تقویت کرد و شاید در دنیای وهمآمیز حواس برای خلأ توخالی سونیاتا تسلیت یافت. در سال ۳۸۲ یا ۳۸۳، او را به اسارت بردند و به منطقهای دورافتاده در شمال شرقی چین بردند، جایی که تقریباً دو دهه در اسارت بود. این معلم را (که در آن زمان یک محقق معروف بودایی بود) برای خود داشته باشند.
شکستن طلسم زن و شوهر : پس از هفده سال صبرشان به پایان رسید و لشکری فرستادند تا اسیرهای سرکش او را شکست دهند و او را برگردانند.
دیدگاهتان را بنویسید