
جذب ثروت با تسبیح , رسانه توسل ( جهت مشاوره تسبیح و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , جذب ثروت با تسبیح : یا انتقال روح از یک حالت وجودی به حالت دیگر در همان جهان، یکی از جزمات اصلی بودیسم است. بسیاری از بخشهای کار حاضر، یا بهتر است بگوییم نظام بودایی بهعنوان یک کل، هرگز قابل درک نیست مگر اینکه این اصل همیشه در ذهن داشته باشیم. با گذر از وجودهای بی شمار است که موجودی آرام آرام از نقص خود پاک می شود و به تدریج در راه استحقاق و کمال پیش می رود.
توسل : نوشتههای مقدس بوداییها اشاره میکنند که فرالاونگ ما باید در طول زندگیهای بیشماری، تمام سلسلههای قلمرو حیوانات، از کبوتر تا فیل را در بر میگرفت، پیش از آنکه در حالت انسان به دنیا بیاید، در این شرایط، همانطور که خود گفته است، اغلب به جهنم می رفت تا برای برخی از تجاوزها کفاره کند. فیثاغورث احتمالاً این آموزه را که مکتب او در سراسر یونان و ایتالیا تکرار میکرد، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از شرق وام گرفته بود و مستقیماً یا غیرمستقیم دریافت کرده بود.
جذب ثروت با تسبیح
به گفته بوداییان، پایان متمپسیکوزیس، ایالت نیبان است. در این مورد، نویسنده بودیسم با سایر مکاتب دینی که در زمان خود دگم مهاجرت را داشتند و ادعا می کردند، اختلاف داشته است. [۴] سه نشانه یا نشانه تمثیلی اولیه که طبق پیشگویی پونهاس، بعداً باید توسط فرالاونگ مشاهده و مشاهده میشد، به معنای و بیان ترکیب همه بدبختیهای موجود در وجود انسان، از لحظه عبور انسان طراحی شدهاند.
جذب ثروت با تسبیح : آستانه زندگی تا مرگ نگاه به این اشیاء در نظر گرفته شده بود که او را از حالتی که لزوماً با چنین میزان بدبختی همراه است منزجر کند. او به زودی با تأمل وادار شد تا چیزهای این جهان را تحقیر کند، و در نتیجه با اشتیاق به دنبال ابزاری برای بیگانگی خود از همه اشیای مرئی و مادی بود. چهارمین نشانه، یعنی نگاه رهان یا نادیده گیر این جهان که آرزوی رهایی کامل از لگدمال شور، و شکل دادن به مسیر خود به سوی نیبان را داشت.
ثروت با تسبیح
تسبیح : او که قادر به درک اقتصاد کامل یک مشیت حکیم در تصدی و اداره امور این جهان نیست، برای رفع هوس های کنجکاوی بی حد خود به پوچ ترین ابزارها متوسل می شود. از این رو، خرافات رایج آن روزها، مردان را به این باور واداشت که برهمن ها، با بررسی قسمت داخلی دست، می توانند نشانه های خاصی را کشف کنند، که سرنوشت خوب یا بد هر فرد را پیش بینی می کند.
جذب ثروت با تسبیح : همان الگویی بود که باید از آن تقلید و پیروی می کرد. رسیدن به آن حالت کمال که او میل قوی، هرچند هنوز تا حدودی گیج کننده به داشتن آن احساس می کرد. یا وزرای همیشه آماده برای کمک به هستند که او برای رسیدن به کشتی طلسم تسخیر قلب مرد بودا در امنیت نیاز دارد. آنها از خبر نزدیک شدن لقاح او در رحم مایا خوشحال می شوند. آنها مراقب مادری هستند که قرار است فرزندی چنین مبارک به دنیا بیاورد. آنها نوزاد تازه متولد شده را می گیرند و به مردان می سپارند.
آنها با قدرت تقریباً فراطبیعی خود، موانعی را که تودودانا دنیوی متفکر میکوشد بر سر راه شغل پسرش ایجاد کند، گیج میکنند. طلسم خوش شانسی و ثروت در یک کلام، خدمات فرشته ای آنها همیشه در دسترس است تا به فرالاونگ ما کمک کند و از آن محافظت کند، و او را قادر می سازد تا به آن حالتی برسد که در آن او برای اعلام قانون رهایی به مردم واجد شرایط کامل باشد. اعتقاد به مأموریت فرشتگان بین آسمان و زمین و فرستاده شدن آنها به خدا برای رساندن واجبات او به مردم، طبق اسناد مقدس، با ظهور انسان در دنیا همتا است.
جذب ثروت با تسبیح : موارد بی شماری از خدمات فرشتگان ذکر شده در کتاب مقدس است. ما فرشتگان را صرفاً جوهری روحانی میبینیم که شکل انسانی به خود میگیرند، وقتی که به فرمان خدا باید پیامی الهی را برای مردم نازل کنند. در نظام بوداییها، ناتها واقعاً بدنهایی دارند، اما دارای چنان طبیعت پاکی هستند، بهویژه آنهایی که در کرسیهای برتر زندگی میکنند، که نه تنها در معرض بدبختیهای ذاتی طبیعت ما قرار نمیگیرند.
بلکه از استعدادهایی نیز برخوردارند. دستاوردهای برتر تقریباً برای بهره مندی از کمالات و شایستگی های ذاتی در ذات ارواح. در این طلسم برای موفقیت در کارها مناسبت، نات ها تلاش می کنند تا فضیلت را بر رذیله پیروز کنند. اما، در طول این افسانه، ما چندین فرصت خواهیم داشت که به یک واکنش متقابل اشاره کنیم که توسط نات های شرور یا شریر برای حفظ سلطنت شور یا گناه انجام شده است. در این نظام دو عنصر متضاد خیر و شر هر کدام طرفداران و حامیان خاص خود را دارند. یک میلتون هندو ممکن است دو هزار سال پیش مضمونی آماده برای نوشتن به زبان سانسکریت یا پالی پیدا کرده باشد.
جذب ثروت با تسبیح : شعری شبیه به شعری که اخیراً توسط بارد جاودانه انگلیسی سروده شده است. دیگران دوباره عطرها و گلهایی را پخش کردند که از صندلی خود آورده بودند. همه در گروه کر پیوستند و ستایش فرالاونگ را می خواندند. صدای یکپارچه آنها شبیه صدای بلند رعد و برق و طنین امواج طلسم موفقیت در آزمون قدرتمند در پای کوه اوگاندو بود. گلهایی که معطرترین بو را میریزند، بهطور برازندهای در هوا موج میزنند.
مانند سایهبانی عظیم و تا دورترین مرزهای افق امتداد مییابند.در طول آن شب، فرالاونگ، با آن همراهان درخشان شرکت کرد، مسافتی به اندازه سی یودزانا را طی کرد و به ساحل رودخانه آنائوما رسید. صورتش را به سمت ساندا برگرداند و پرسید نام رودخانه چیست؟ خدمتکار وفادارش پاسخ داد: «آنائوما نام آن است. فرالاونگ با خود گفت: “من خود را بی لیاقت از شأن و منزلتی که آرزوی آن را دارم نشان نمی دهم.” حیوان خشمگین اسب خود را به سرعت به سمت ساحل مقابل پرید.
جذب ثروت با تسبیح : فرالاونگ روی زمینی که با شنی ریز شبیه مروارید پوشانده شده بود، هنگام صبح که پرتوهای خورشید بر آن فرود آمد، فرود آمد. در آن جا لباسش را کنار زد و ساندا را نزد خود خواند و به او دستور داد که زیور آلات او را به عهده بگیرد جذب ثروت با برنج و آنها را با اسب کانتیکا به کاخ خود برگرداند. برای خودش تصمیمش را گرفته بود که رهان شود. ساندا پاسخ داد: “خدمت تو نیز در شرکت تو گوشه نشین خواهد شد.” شاهزاده گفت: نه، پیشه رهان در حال حاضر شایسته تو نیست.
او سه بار این ممنوعیت را تکرار کرد. وقتی داشت زیورآلات گرانقیمتش را به ساندا میسپرد، با خود میگفت: «این موهای بلندی که سرم را میپوشاند و ریشهایم را هم میپوشاند، زائداتی است که به حرفه راهان نمیآید».
دیدگاهتان را بنویسید