
جذب ثروت با شمع , رسانه توسل ( جهت مشاوره شمع و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , جذب ثروت با شمع : بودا به آنها گفت: [صفحه ۱۳۳] «راهان عزیز، هم برای شما و هم برای کسانی که مایلند در برادری مقدس ما پذیرفته شوند دردناک و دردسرساز است که از این فاصله دور به من بیایند. اکنون به شما این قدرت را میدهم که قدر و منزلت پاتزین و راهان را به کسانی که شایستگی دریافت آن را میدانید بدهید. این روش خلاصه ای است که باید در چنین مواقعی دنبال کنید. هر نامزد باید موها و ریش خود را تراشیده و سیواران رنگ زرد به او داده شود.
توسل : در حال ترتیب دادن این مقدمات، نامزد، در حالی که انتهای کوات روی شانه هایش انداخته شده است، باید خود را در حالت چمباتمه قرار دهد، دستان به هم پیوسته خود را تا پیشانی بلند کرده و سه بار تکرار کند: “من به بودا، به قانون، و به مجمع کامل.[صفحه ۱۳۴] گاوداما، دوباره راهان را دور خود جمع کرد و به آنها گفت: «راهان عزیز، به مدیون خرد من است که با تأمل و مراقبه دائمی کمک می کند، سرانجام به وضعیت بی نظیر آراهاتافو رسیدم.
جذب ثروت با شمع
همه شما تلاش کنید تا از من الگو بگیرید و سرانجام به همان حالت تعالی و کمال برسید.” نات مانه پست و بدبخت دوباره در برابر بودا ظاهر شد و تلاش کرد تا او را به همان شیوه قبلی وسوسه کند. بودا در حال کشف دام ها که توسط وسوسه کننده گذاشته شد، همان پاسخ را داد. پس از گذراندن اولین قرضه[۱۱] خود در خلوت Migadawon، [صفحه ۱۳۵] Phra مسیر خود را در جهت جنگل Ooroowela شکل داد. در راه خود به آن مکان، مدتی در جنگل توقف کرد و زیر درختی نشست تا در سایه خنک آن کمی استراحت کند [صفحه ۱۳۶].
جذب ثروت با شمع : در آن زمان سی جوان نجیب به جنگل آمده بودند تا به ورزش و دور زدن بپردازند. هر کدام زنش را آورده بود، به استثنای یکی که زن نداشت، فاحشه ای همراهش بود. در طول شب، فاحشه بدون درک برخاست، بهترین اجناس متعلق به طرفین را برداشت و با خود حمل کرد و از میان جنگل انبوه به پاشنه خود رفت. صبح، سی جوان نجیب زاده، بلند شدند، به زودی متوجه خرابی هایی شدند که در غنی ترین اجناس لباسشان ایجاد شده بود و به جستجوی او رفتند که گمان می بردند این جنایت را انجام داده است.
شمع
شمع : به طوری که نمی توانید از زندگی بدون مرزهای امپراتوری من تملق کنید. من تا سر حد مرگ در خود خفه شدهام تا سرانجام فتح شوی.» مانه، بدبختترین در میان بدبختان، مجبور شد با دل شکسته اعتراف کند که فرا او را فتح کرده است و فوراً ناپدید شد. پر از شور در موعظه بود. طبق قانون، رهان خود را در محاصره انبوهی از نوکیشان می دیدند که قدر و منزلت راهان را طلب می کردند و هر روز از همه جا به حضور بودا سرازیر می شدند تا کرامت والای مورد انتظار را به دست او بگیرند.
جذب ثروت با شمع : آنها به طور اتفاقی به جایی که گائوداما در حالت چهارپایی نشسته بود آمدند و از او پرسیدند که آیا زنی را دیده است طلسم خوش شانسی در قرعه کشی که از آنجا می گذرد. بودا به آنها گفت: “به نظر شما بهترین و سودمندترین چیز کدام است، یا به دنبال خود بروید یا در جستجوی یک زن؟” آنها پاسخ دادند: “البته بهتر است مراقب خودمان باشیم.” بودا پاسخ داد: “اگر چنین است، مدتی با من بمان، من شریعت خود را به تو موعظه خواهم کرد و با کمک آن به شناخت خود و از آنجا به کمال خواهی رسید.” آنها با خوشرویی درخواست او را پذیرفتند و به دستورات او گوش فرا دادند و به مقام مؤمنان کامل رسیدند.
اما در درجات مختلف بر حسب خلق و خوی خود. آنها عادت مستی را که تا آن زمان به آن افراط کرده بودند، ترک کردند و بر اجرای پنج دستور بزرگ استقامت کردند. [لازم به ذکر است، مترجم برمه ای می افزاید، که این نتیجه خوشحال کننده با [صفحه ۱۳۷] تأثیر کارهای نیکی که در زمان وجود سابق انجام شده بود، برای شنوندگان خوشبخت تضمین شد. ص ۱۳۸] از آن بزرگواران جوان، برخاست و به مسیر جنگل اوروولا ادامه داد.
جذب ثروت با شمع : در آن زمان سه معلم برجسته و مشهور بودند که بر تعداد زیادی از راثی ها یا شاگردانی که زندگی زاهدانه ای داشتند، ریاست می کردند. آنها نام داشتند. اولی پانصد شاگرد، دومی سیصد و سومی دویست شاگرد داشت. بودا به صومعه رفت و به او گفت: “من فقط چند چیز با خود حمل می کنم و فقط به یک مکان کوچک جذب ثروت با برگ بو برای استراحت نیاز دارم؛ از شما می خواهم که اجازه داشته باشید شب را فقط در آشپزخانه خود بگذرانید. ” کاتابا پاسخ داد: از آنجایی که شما چیزهای کمی با خود دارید.
من با کمال میل به شما اجازه می دهم که خود را به بهترین شکلی که می توانید در اتاق آشپزی جا دهید، اما باید به شما اطلاع دهم که نگهبان ناگا حیوانی است که بسیار زیاد است. خلق و خوی خبیث، قوی قوی، و کشنده ترین زهر دارد.” بودا پاسخ داد: “من از ناگا نمی ترسم.” از اینکه به من اجازه دادید در اتاق آشپزی جایی داشته باشم، بسیار راضی هستم. پس از آن او وارد آشپزخانه شد، به صورت چهارپایی نشست و در حالی که بدن خود را در حالت ایستاده نگه داشت، همانطور که بود.
جذب ثروت با شمع : در عمیق ترین تفکر فرو رفت. ناگا به زودی ظاهر شد و از دیدن اینکه غریبه ای در مکانی متعهد به مراقبت از او باقی می ماند، عصبانی شد و تصمیم گرفت متجاوز را بیرون کند. او شروع به استفراغ ابری از دود [صفحه ۱۳۹] کرد که به صورت غریبه نشاند. بودا با خود گفت: “من به آن ناگا هیچ آسیبی نمیرسانم، پوست، گوشت و استخوانهای او را دست نخورده باقی میگذارم. اما با همان سلاحهایی که او علیه من استفاده میکند.
او را فتح خواهم کرد.” پس از آن او با قدرت خود حجمی از دود غلیظ را به سرعت ساطع کرد تا دشمن خود را ساکت کند و او را مجبور به توسل به ابزارهای مؤثرتر حمله کند. شعله های سوزان را استفراغ کرد.Phra با شعله های آتش بسیار فعال تر و مخرب تر از شعله های ناگا مخالف بود. آنها با چنان درخشندگی غیرمعمولی میدرخشیدند که تعدادی از راتیها را جذب میکردند.
جذب ثروت با شمع : کسانی که بیحرکت ایستاده بودند، چهره زیبای بودا را تحسین میکردند و از قدرت بینظیر او متعجب بودند. ناگا که مغلوب شد، مسابقه را رها کرد و مالکیت بلامنازع اتاق آشپزی در تمام شب را به بودا واگذار کرد.
دیدگاهتان را بنویسید