
ابطال طلسم با قلیاب , رسانه توسل ( جهت مشاوره قلیاب و ثبت سفارش به واتساپ مراجعه کنید ) , ابطال طلسم با قلیاب : شباهت بیشتری به هندوئیسم داشت تا موعظه گوتاما، و همین عدم وجود روح معترض، این سازگاری انعطافپذیر با ایدههای هر عصر است که باعث شد بودیسم هندی فردیت خود را از دست بدهد.
توسل : با کلیسای او اتحاد غیرطبیعی برقرار کردند. من در فصل دیگری به تنتریسم و اسکیتیسم می پردازم. معنای اصلی تانترا که در ترکیبات ادبی به کار می رود، یک کتابچه راهنمای ساده شده است.[۲۹۷] بنابراین ما در مورد تانتراهای ویشنوئیتی می شنویم و از این نظر شباهت واقعی بین آموزه بودایی و تانتریک وجود دارد، زیرا هر دو سنت برهمنی را به عنوان بیهوده پیچیده کنار گذاشته و هر دو ادعا می کنند.
ابطال طلسم با قلیاب
و وجود جدا. در برخی از مناطق، ناپدید شدن و جذب آن با مرحله ای هیولایی به نام تنتریسم یا پیش آمد که در آن بدترین عناصر هندوئیسم، آنهایی که برای گوتاما بسیار منفور بودند.
ابطال طلسم با قلیاب : که یک راه ساده و عملی برای رستگاری را موعظه می کنند. اما در آیین هندو و بودیسم کلماتی مانند تانترا و تانتریک به طور یکسان معنای خاصی پیدا میکنند و دلالت بر پرستش انرژی الهی به شکل زنانه دارند که با نامهای بسیاری مانند کالی در اولی، تارا در دومی خوانده میشود. این پرستش که به نظر من باید به جای تنتریسم نامیده شود عناصر بسیاری را با هم ترکیب می کند.
قلیاب
قلیاب : خط جداکننده افراد غیر روحانی بودایی از هندوهای معمولی کمتر و کمتر مشخص میشد: آموزههای متمایزی فقط در صومعهها یافت میشد: اینها ضعیف به خدمت گرفته شدند و همانطور که به تدریج توسط محمدیان متروک یا نابود شدند، دین باطل کردن طلسم پسر بودا از سرزمین مادری خود ناپدید شد. [۱۲۱] حتی در صومعهها، آموزهای که آموزش داده میشد.
ابطال طلسم با قلیاب : خرافات باستانی وحشیانه و همچنین گمانه زنی های مبتکرانه اما خیالی، اما جوهر آن همیشه جادو است. تلاش می کند با فرمول جادویی یا مقدس به دست آورد و نه تنها به سعادت و قدرت بلکه رستگاری، نیروانا باطل کردن طلسم با سرکه و نمک و اتحاد با روح عالی عمل می کند. برخی از فرقه های آن مناسک غیراخلاقی پنهانی را انجام می دهند. مایه تاسف است که اعتراف کنیم که بودیسم منحط از چنین سوء استفادههایی بیفساد نمانده است.
ردیابی مراحل اولیه جنبش های جدید در دین هندی همیشه کاری دشوار و گمانه زنی است، اما واضح است که در قرن هشتم و شاید پیش از آن بوداییان بیهار و بنگال طعمه این نفوذ شده بودند. ظاهراً آیین عمومی در ویهاراها بدون تغییر ابطال طلسم با سرکه باقی ماند و زبان معمول در مورد نیروانا و کنار گذاشته نشد، اما [۱۲۲] آموزش داده شد.
ابطال طلسم با قلیاب : که کسانی که از برنامه درسی خاصی پیروی می کنند می توانند با روش های جادویی به رستگاری دست یابند. برای ورود به این برنامه درسی نیاز به داشتن یک معلم واجد شرایط و دریافت مقدمات یا غسل تعمید (ابیشکا) از او بود. از باطل شدن طلسم قوی آیینهای بعدی، مهمترین آن برانگیختن یکی از بوداها یا بودیساتواهای متعددی است که توسط ماهایانا به رسمیت شناخته شده و خود را با او شناسایی میکند.
کسی که میخواهد این کار را انجام دهد اغلب ساداکا یا جادوگر نامیده میشود، اما دستاوردهای او، مانند بسیاری از معجزات هندی، ناشی از خود هیپنوتیزمی است. او را به تعمیر به مکانی خلوت هدایت می کنند و در آنجا با گل و دعا عبادت می کند. برای باطل کردن طلسم با سرکه و قلیاب این دفتر، تمرینهای طولانی مدیتیشن انجام میشود که از قانون باستانی دور نمیشوند، زیرا شامل چهار برهما-ویهارا میشوند.
ابطال طلسم با قلیاب : هدف آنها سرکوب فکر و خالی گذاشتن ذهن است. سپس ساداکا این خلأ را با تصویر یک بودیساتوا پر می کند، مثلاً آوالوکیتا. او این کار را با بر زبان آوردن هجاهای عرفانی به نام بیجا یا بذر انجام می دهد، زیرا قرار است آنها جوانه بزنند و به شکل هایی رشد کنند که او می خواهد تولید کند. به این ترتیب او تصور می کند که نشان های بودیساتوا را می بیند.
که یکی یکی دور او می جوشند و در نهایت خودش شکل آوالوکیتا را به خود می گیرد و با او یکی می شود. چیزی مشابه هنوز در تبت وجود دارد، جایی که هر لاما یک خدای سرپرست یا یی دام را انتخاب می کند که او را به شکل قابل مشاهده پس از مدیتیشن و روزه احضار می کند.[۲۹۹] اگرچه این رویه هنگامی که به طور روشمند در کتابچه راهنمای قرون وسطی بیان می شود.
ابطال طلسم با قلیاب : به نظر می رسد یک اهانت پوچ از بودیسم باشد، اما با ایمان اولیه پیوندهایی دارد. در پیتاکاها پذیرفته شده است که اشکال خاصی از مراقبه[۳۰۰] منجر به اتحاد با برهما می شود و تغییر بزرگی نیست که آنها را به اتحاد با موجودات ماوراء طبیعی دیگر سوق دهیم. هنوز اینجا نیستیم که حال و هوای پیتاکاها را تنفس کنیم. هدف اشتراک در بهشت برهما نیست، بلکه این است.
که موقتاً با یک خدا شناخته شویم، و این راه فرعی دین نیست، بلکه راه بلند است. اما مرحله دیگری از تخریب وجود دارد. قبلاً اشاره کردم که بودیساتواهای مختلف با یک خدای زن همراهی می شوند، به ویژه آوالوکیتا توسط تارا. [۱۲۳] ایده های اسطوره ای و متافیزیکی که در اطراف شیوا و دورگا رشد کرده اند نیز خود را به این زوج ها متصل می کنند.
ابطال طلسم با قلیاب : بودا یا بودیساتوا به عنوان لذت بردن از نیروانا نشان داده می شود، زیرا او با همسرش متحد شده است، و به سه بدنی که قبلاً برشمرده شد، یک چهارم اضافه می شود، بدن سعادت کامل.[۳۰۱] گاهی اوقات این ایده صرفاً منجر به توسعه بیشتر رویه هایی می شود که در بالا توضیح داده شد. بنابراین عابد ممکن است تصور کند که به عنوان یک جنین وارد تارا می شود و از او به عنوان یک بودا متولد می شود.
اغلب بحث این است که از آنجایی که سعادت بودا در اتحاد با تارا است، نیروانا را می توان از طریق پیوند جنسی در اینجا به دست آورد. و ما بسیاری از جادوگران تانتریک را می یابیم که همراه با همراهان زن هستند. ماهر باید از هر کاری بپرهیزد، اما او فراتر از خیر و شر است و این آموزه خطرناک که می تواند بدون مجازات بدی انجام دهد، که فرقه های محترم تر آن را رد می کنند.
ابطال طلسم با قلیاب : به صراحت آموزش داده می شود. حکیم با اشتیاق آلوده نمیشود، بلکه شور را با اشتیاق غلبه میکند: او باید هر بدنامی را مرتکب شود: باید بوداها را غارت کند، دروغ بگوید و بکشد.[۳۰۳] این احکام دیوانه وار احتمالاً اندکی بیشتر از یک کاربرد گمانه زنی در حوزه اخلاقی این دکترین هستند که همه چیزها وجود ندارند و در نتیجه معادل هستند.
دیدگاهتان را بنویسید